کلمه جو
صفحه اصلی

impaste


معنی : خمیر کردن، رنگ غلیظ زدن به
معانی دیگر : با لایه ای از چسب یا خمیر (یا هر چیز خمیر مانند) پوشاندن، خمیر پوش کردن، خمیر مانند کردن، خمیر گرفتن

انگلیسی به فارسی

خمیر کردن، خمیر گرفتن، رنگ غلیظ زدن به


انگلیسی به انگلیسی

• paint thickly, cover with paint with thick layers, paste; make into crust, make into paste; knead

مترادف و متضاد

خمیر کردن (فعل)
knead, make a paste, make a dough, malaxate, mash, impaste, pulp, leaven, reduce to pulp

رنگ غلیظ زدن به (فعل)
impaste


کلمات دیگر: