کلمه جو
صفحه اصلی

jay


معنی : زاغ کبود، شخص پر حرف و احمق
معانی دیگر : جان جی (دولتمرد و حقوقدان امریکایی)، (جانور شناسی) جی جاغ، زاغ کبود (تیره ی corvidae که معمولا رنگ های چشمگیر و به ویژه آبی دارند مخصوصا glandarius garrulus)، (خودمانی) سیگار ماری جوانا (ماریوانا)، زاه کبود

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) زاغ کبود، (مجازا) شخص پر حرف و احمق


شاد، زاغ کبود، شخص پر حرف و احمق


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: any of a number of usu. brightly colored, noisy birds of the crow family, esp. the blue jay.

• any of a number of noisy birds belonging to the crow family and having striking blue and white plumage, blue jay; fool, gullible person
a jay is a brownish-pink bird with blue and black wings that lives in europe and asia.

مترادف و متضاد

زاغ کبود (اسم)
jay, jay bird

شخص پر حرف و احمق (اسم)
jay

جملات نمونه

1. Mr. Jay wears the pants in that family.
[ترجمه ترگمان] آقای \"جی\" شلوار اون خانواده رو پوشیده
[ترجمه گوگل]آقای جی شلوار را در آن خانواده می پوشد

2. Jay stripped his clothes off and ran into the sea.
[ترجمه ترگمان]جی لباس هایش را دراورد و به طرف دریا دوید
[ترجمه گوگل]جی لباس خود را از هم جدا کرد و به دریا زد

3. Francis came in while Jay was changing.
[ترجمه ترگمان]فرانسیس در حالی که جی در حال تغییر بود وارد شد
[ترجمه گوگل]فرانسیس آمد در حالی که جی در حال تغییر بود

4. She should have squared things with Jay before she went into this business with Walker.
[ترجمه ترگمان]اون باید قبل از اینکه با واکر وارد این کار بشه یه کارایی با \"جی\" کرده باشه
[ترجمه گوگل]او قبل از اینکه با واکر به این کسب و کار برود، باید با جی کار کند

5. I thought at first that Jay had been stirring things up.
[ترجمه ترگمان]اول فکر کردم که جی همه چیز را به هم زده
[ترجمه گوگل]من ابتدا فکر کردم که جی چیزها را تحریک کرده است

6. Jay had always tended to keep his girlfriends at a distance.
[ترجمه ترگمان]جی همیشه دوست داشت دوست دخترش را از دور نگه دارد
[ترجمه گوگل]جی همیشه تمایل داشت دخترانش را از فاصله دور نگه دارد

7. Herbert will be matched against Jay in the semifinal.
[ترجمه ترگمان]هربرت در مسابقه نیمه نهایی با جی برابری خواهد کرد
[ترجمه گوگل]هربرت خواهد بود در برابر جی در نیمه نهایی همسان

8. Jay stood still for a moment, pondering whether to go or not.
[ترجمه ترگمان]جی لحظه ای بی حرکت ایستاد و فکر کرد که آیا باید برود یا نه
[ترجمه گوگل]جی یک لحظه ایستاد، فکر کرد که آیا باید برود یا نه

9. Jay pricked up his ears when I mentioned a vacation.
[ترجمه ترگمان]وقتی به یک تعطیلات اشاره کردم، جی گوش هایش را تیز کرد
[ترجمه گوگل]جی گوشهایم را وقتی که تعطیلات را ذکر کردم، زخمی کرد

10. What Jay lacked in experience, he made up for in enthusiasm.
[ترجمه ترگمان]آنچه جی در تجربه کم داشت، با شور و شوق از پا در آمد
[ترجمه گوگل]آنچه جی تجربه نداشت، برای شور و شوق ساخته شده بود

11. A jay emerged from the juniper bush in a flash of blue feathers.
[ترجمه ترگمان]زاغ از بوته سرو کوهی با برق پره ای آبی بیرون آمد
[ترجمه گوگل]یک جوی از یک بوش پنبه برفی در یک فلاش پرهای آبی ظاهر شد

12. Jay watched her go, dip down, dip up, over the edge of the guttering.
[ترجمه ترگمان]جی به او نگاه کرد، غرق در آب شد، از لبه فرو رفت و فرو ریخت
[ترجمه گوگل]جی او را تماشا می کند، سقوط می کند، بلندتر می شود، در لبه خلط

13. Jay would nod and reply, make coffee, light cigarettes and smile at her silk stocking fantasy.
[ترجمه ترگمان]جی سرش را تکان می داد و جواب می داد، قهوه درست می کرد، سیگار روشن می کرد و به fantasy جوراب ابریشمی لبخند می زد
[ترجمه گوگل]جی می خواند و پاسخ می دهد، قهوه، سیگار های نازک و لبخند را در فانتزی شلوار جین ابریشمی می کند

14. Jay was a solid woman, dressed in dark loose comfortable clothes that hid a multitude of sins.
[ترجمه ترگمان]جی زن محکمی بود، با لباسی تیره و راحت که انبوهی از گناهان را پنهان کرده بود
[ترجمه گوگل]جی یک زن جامد بود، لباس های راحت و آرام لباس پوشیدنی بود که بسیاری از گناهان را مخفی می کرد

پیشنهاد کاربران

Jay نام یک پسر است .
مثلا :
He had five cop's of iced tea

یه مدل پرنده

زاغ کبود

رفیقی دوست داشتنی, صمیمی, شوخ طبع و خوشرو که هر کسی میخواد یکی از این جور اشخاصو بین رفیقاش داشته باشه. ( به معنی آدم احمق و پر حرف نیست:/ )


کلمات دیگر: