1. She began to harp us to drink after dinner.
[ترجمه Elham] او شروع به اصرار به ما برای نوشیدن بعد از شام کرد
[ترجمه ترگمان]بعد از شام شروع به نواختن کرد
[ترجمه گوگل]او شروع کرد به خوردن ما بعد از شام
2. He played an Irish melody on the harp.
[ترجمه Bb] او یک اهنگ ایرلندی را با چنگ نواخت
[ترجمه Milad] او یک ملودی ایرلندی را با چنگ نواخت.
[ترجمه ترگمان]او یک ملودی ایرلندی را با چنگ نواخت
[ترجمه گوگل]او یک ملودی ایرلندی را روی هارپ انجام داد
3. By means of pedals, a harp can be set in any desired key.
[ترجمه ترگمان]با پدال های of، یک چنگ می تواند در هر کلید مورد نظر تنظیم شود
[ترجمه گوگل]با استفاده از پدال ها، می توان در هر کلید دلخواه تنظیم کرد
4. to harp on the same string.
[ترجمه ترگمان] با همون نخ چنگ بزنن
[ترجمه گوگل]به حرف زدن بر روی همان رشته
5. She's a wizard at playing harp.
[ترجمه شیما فرشادی] او در نواختن هارپ ( غربال ) معجزه میکند
[ترجمه Arvin] اویک جادوگر در نواختن غربال است
[ترجمه T.N] او در نواختن چنگ جادوگری است.
[ترجمه ترگمان]جادوگر در بازی چنگ است
[ترجمه گوگل]او یک جادوگر است که در حال بازی کردن هارپ است
6. When her harp arrives at the parsonage, Edmund spends happy hours listening to her music.
[ترجمه ترگمان]وقتی که چنگ به خانه کشیشی برسد، ادموند ساعت های خوشی را که به موسیقی گوش می دهد می گذراند
[ترجمه گوگل]هنگامی که هارپ به پارسا می آید، ادموند ساعت های شاد را با گوش دادن به موسیقیش صرف می کند
7. The harp, an instrument Britten favored, proved particularly pleasing, its celestial tones foreshadowing Billy's dire end.
[ترجمه ترگمان]چنگ، وسیله ای که به دل خواه خود مورد علاقه بود، به ویژه خوشایند بود، و صدای آسمانی آن در پایان وخیمی به سر می برد
[ترجمه گوگل]هارپ، ابزار Britten مورد علاقه، به خصوص لذت بخش، دلایل آسمانی خود را پیش بینی پایان بی پایان بیلی است
8. Power, a New Zealander, plays the blues harp and the chromatic harmonica.
[ترجمه ترگمان]قدرت، یک Zealander جدید، با چنگ بلوز و the رنگی بازی می کند
[ترجمه گوگل]قدرت، رزمندگان جدید، هارپ بلوز و هماهنگی رنگی را بازی می کند
9. I note this, and harp on her imperfections, as a defence mechanism.
[ترجمه ترگمان]من این را یادداشت می کنم و چنگ را به عنوان مکانیزم دفاعی به چنگ می آورم
[ترجمه گوگل]من این را یادآوری می کنم، و بر روی نواقص آن، به عنوان یک مکانیسم دفاع، هارپ می گویم
10. But the Tories would be unwise to harp on about Mr Kinnock's.
[ترجمه ترگمان]اما در مورد آقای Kinnock، چنگ محافظه کاران بی فایده است
[ترجمه گوگل]اما توری ها در مورد آقای کینوک بی پروایی می کنند
11. The third time, Jack stole a golden harp and was almost caught.
[ترجمه ترگمان]بار سوم، جک یک چنگ طلایی دزدید و تقریبا گیر افتاد
[ترجمه گوگل]سومین بار، جک یک هارپ طلایی را دزدید و تقریبا گرفتار شد
12. She gave harp lessons and sent her son firmly to school.
[ترجمه ترگمان]درس چنگ گرفت و پسرش را محکم به مدرسه فرستاد
[ترجمه گوگل]او درس های هارو را به او داد و پسرش را به طور مداوم به مدرسه فرستاد
13. They had brought the harp into her bedchamber for me, all freshly strung.
[ترجمه ترگمان]آن ها چنگ را به اتاق خوابش برده بودند، برای من که تازه strung شده بود
[ترجمه گوگل]آنها آرچ را به منزلش آورده بودند، همه تازه وارد شده بودند
14. One unkempt mound bore a glass with a Harp Lager insignia, filled with greenish water.
[ترجمه ترگمان]یک پشته ژولیده، یک لیوان بزرگ، با یک بطری چنگ پر دار، که پر از آب سبز رنگ بود، داشت
[ترجمه گوگل]یک تپه بی روح شیشه ای با علامت های هارپ Lager با آب سبز پر شده است