کلمه جو
صفحه اصلی

hatter


معنی : کلاهدوز، کلاه فروش
معانی دیگر : کلاه مال، کلاه فروش (به ویژه مردانه)

انگلیسی به فارسی

کلاهدوز، کلاه فروش


کلاهبرداری، کلاهدوز، کلاه فروش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who makes, sells, or cleans and repairs hats.

• hat maker, hat designer
if you say that someone is as mad as a hatter, you mean that they do very foolish or strange things.

مترادف و متضاد

کلاهدوز (اسم)
capper, hatter

کلاه فروش (اسم)
hatter, milliner

جملات نمونه

1. mad as a hatter
خل،خل وضع

2. mad as a hatter (or march hare)
کاملا دیوانه

3. Or he's mad as a hatter.
[ترجمه ترگمان]وگرنه دیوانه می شود
[ترجمه گوگل]یا او به عنوان یک شکارچی دیوانه است

4. The mad hatter, the March hare and the dormouse.
[ترجمه ترگمان]دیوانه دیوانه، خرگوش ماه مارس و خرگوش
[ترجمه گوگل]کلاهبرداری دیوانه، خرگوش مارچ و خوابگاه

5. The Mad Hatter explains how the opera was specially written for the choir.
[ترجمه ترگمان]کلاهدوز دیوانه توضیح می دهد که چگونه اپرا به طور ویژه برای گروه کر نوشته شده است
[ترجمه گوگل]هات مات توضیح می دهد که اپرای مخصوصا برای کور نوشته شده است

6. So both the March hare and the mad hatter are very mad.
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب هم خرگوش March و هم دیوانه دیوانه دیوانه
[ترجمه گوگل]بنابراین هر دو مارچ مارچ و هراس دیوانه بسیار دیوانه اند

7. Sophie Hatter was the eldest of three sisters.
[ترجمه ترگمان]سوفی Hatter بزرگ ترین دوخواهر بود
[ترجمه گوگل]سوفی هاتر ارشد سه خواهر بود

8. A tailor, hatter and barber made sure he was well presented, while a chimney sweep and a coalman kept his fire going.
[ترجمه ترگمان]یک خیاط، کلاه فروش و سلمانی، مطمئن شد که او به خوبی حاضر است، در حالی که یک بخاری و یک بخاری دیواری جلوی آتش بخاری را گرفته بود
[ترجمه گوگل]یک خیاط، کلاه و پرچمدار مطمئن بود که او به خوبی ارائه شده است، در حالی که یک جارو شومینه و زغال سنگ نگه داشتن آتش خود را

9. He has become as mad as a hatter.
[ترجمه ترگمان]به کلی دیوانه شده
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک شکارچی به عنوان دیوانه تبدیل شده است

10. The first witness was the Hatter.
[ترجمه ترگمان]اولین شاهد از طرف Hatter بود
[ترجمه گوگل]اولین شاهد هاتری بود

11. Since he has apologized, you'd hatter not pile insult on insult.
[ترجمه ترگمان]از آنجایی که او عذر خواهی کرد، کلاه برداری را روی اهانت قرار نمیدی
[ترجمه گوگل]از آنجایی که او عذرخواهی کرده است، شما توهین توهین آمیز توهین آمیز به توهین به تو را نمی بینم

12. Hello! May I speak to Harry Hatter, please?
[ترجمه ترگمان]! سلام اجازه می دهید با او صحبت کنم؟
[ترجمه گوگل]سلام! شاید من با هری هاتر صحبت کنم، لطفا؟

13. Hatter: Which is just the case with mine.
[ترجمه ترگمان]که این فقط پرونده منه
[ترجمه گوگل]کلاهبردار: این فقط مورد من است

14. The hatter shook his head mournfully.
[ترجمه ترگمان]کلاه سرش را با اندوه تکان داد
[ترجمه گوگل]شکارچی سرش را تکان داد

اصطلاحات

mad as a hatter

خل، خل وضع


پیشنهاد کاربران

کلاه دوز


کلمات دیگر: