کلمه جو
صفحه اصلی

jeer


معنی : مسخره، ریشخند، طعنه، استهزاء، طنز، سخن مسخره امیز گفتن، هو کردن
معانی دیگر : (معمولا با: at) هو کردن، مورد تمسخر (یا شیشکی یا طعنه و خنده) قرار دادن، لاغیدن، تمسخر، سر و صدا و مرده بادگویی، سر کوفت، طعنه زدن

انگلیسی به فارسی

طعنه، طنز، مسخره، ریشخند، استهزا ، طعنه زدن، سخن مسخره آمیز گفتن، هو کردن


خنده دار، مسخره، طعنه، طنز، ریشخند، استهزاء، سخن مسخره امیز گفتن، هو کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: jeers, jeering, jeered
• : تعریف: to remark in a loud, mocking, abusive manner.
متضاد: cheer
مشابه: catcall, fleer, gibe, mock, scoff, snicker

- The strikers jeered at the company's representative.
[ترجمه ترگمان] اعتصاب کنندگان به نماینده شرکت رای دادند
[ترجمه گوگل] مهاجمان در نماینده این شرکت جیغ زدند
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to mock or deride loudly.
مترادف: deride, mock, ridicule
متضاد: cheer
مشابه: fleer, gibe, hoot, make fun of, taunt, twit

- The crowd jeered his every attempt at conciliation.
[ترجمه ترگمان] همه سعی و کوشش خود را برای مصالحه به او محول کردند
[ترجمه گوگل] جمعیت همه تلاش خود را برای مصالحه انجام داد
اسم ( noun )
مشتقات: jeeringly (adv.), jeerer (n.)
• : تعریف: the act or an instance of jeering.
مترادف: fleer, mock, mockery
متضاد: cheer
مشابه: bird, Bronx cheer, catcall, gibe, raspberry, ridicule, scoff, sneer, snicker, twit

- Jeers erupted from the audience.
[ترجمه ترگمان] صدای شلیک خنده از طرف حضار بلند شد
[ترجمه گوگل] جیرز از مخاطب فوران کرد

• derisive remark, taunt, rude gibe
ridicule, deride, sneer, mock, taunt, insult
if you jeer at someone, you say rude and insulting things to them.

مترادف و متضاد

مسخره (اسم)
flout, antic, mockery, ridicule, scoff, zany, aunt sally, irony, patch, gibe, butt, jeer, bob, jest, taunt, buffoon, clown, droll, laughingstock, staring-quarter, cut-up, witticism, merry-andrew, mickey, own-glass, pickle herring, punchball

ریشخند (اسم)
ridicule, scoff, cajolement, blandishment, sarcasm, cajolery, jeer

طعنه (اسم)
invective, reproach, reproof, lash, quip, scoff, irony, jape, rebuke, twit, expostulation, sarcasm, jeer, jest, call-down, brush-off, taunt, satire, lashing

استهزاء (اسم)
mockery, ridicule, scoff, jeer, derision, sneer, fleer

طنز (اسم)
quip, mockery, scoff, irony, jeer, joke

سخن مسخره امیز گفتن (فعل)
jeer

هو کردن (فعل)
hoot, jeer

heckle


Synonyms: banter, comeback, contemn, deride, dig, fleer, flout, gibe, hector, hoot, jab, jest, laugh at, make a crack, mock, poke fun, put down, put on, quip, ridicule, scoff, sneer, snipe, taunt


جملات نمونه

1. Don't jeer at the person who came last in the race - it's very unkind.
[ترجمه ترگمان]به کسی که آخرین بار در مسابقه امده است مسخره نکن - این خیلی نامهربان است
[ترجمه گوگل]در شخصی که در مسابقه آخر حضور نداشته اید، نگران نباشید - این بسیار ناخوشایند است

2. Do not jeer at the misfortunes of others.
[ترجمه ترگمان]به بدبختی دیگران سربه سرم نگذارید
[ترجمه گوگل]در بدبختی دیگران نترسید

3. I didn't come here today to jeer: I want to give advice.
[ترجمه ترگمان]من امروز به اینجا نیامده ام که سربه سرم بگذارم: می خواهم نصیحتی به شما بکنم
[ترجمه گوگل]من امروز به اینجا نرسیدم: من می خواهم مشاوره بدهم

4. Threats to reinstate the tax elicited jeer from the Opposition.
[ترجمه ترگمان]تهدید برای بازگرداندن مالیات ناشی از مخالفت با مخالفان است
[ترجمه گوگل]تهدید به بازگرداندن مالیات ناشی از جنجال از مخالفت

5. Builders jeer at us even when we're just walking down the street.
[ترجمه ترگمان]ان ها حتی وقتی که ما در خیابان قدم می زنیم، آن ها را مسخره می کند
[ترجمه گوگل]سازندگان حتی زمانی که ما فقط در خیابان راه می روند، به ما عادت کرده اند

6. They jeer at our efforts and laugh at our makeshift costumes.
[ترجمه ترگمان]آن ها به تلاش های ما طعنه می زنند و به لباس های makeshift می خندند
[ترجمه گوگل]آنها در تلاش های ما جرأت می کنند و در لباس های موقت ما خندیدن می کنند

7. A repeated jeer of the author's is that republicans look down on the masses they purport to represent.
[ترجمه ترگمان]خنده مکرر نویسنده این است که جمهوری خواهان به توده ها نگاه می کنند که ادعا می کنند نماینده آن هستند
[ترجمه گوگل]یک جنجال مکرر از نویسنده این است که جمهوریخواهان در مورد توده هایی که می خواهند نماینده باشند نگاه می کنند

8. Although the boy racers may jeer, it is still a very pleasant car to drive, as well.
[ترجمه ترگمان]هر چند که مسابقه دهندگان مسابقه ممکن است به شوخی ادامه دهند، اما هنوز هم ماشین بسیار خوشایندی برای رانندگی است
[ترجمه گوگل]اگرچه راننده های پسر ممکن است جرأت کنند، اما همچنان یک ماشین بسیار خوب برای رانندگی است

9. Please don't jeer at my efforts.
[ترجمه ترگمان]خواهش می کنم به تلاش من دست نزن
[ترجمه گوگل]لطفا در تلاش های من نباشید

10. Don't jeer at the mistakes of others.
[ترجمه ترگمان]به اشتباه دیگران سربه سرم نگذارید
[ترجمه گوگل]در اشتباهات دیگران جرات نکنید

11. You can whistle, jeer and yarn at us: shame on China!
[ترجمه ترگمان]شما می توانید سوت بکشید و به ما بگویید: شرم بر چین!
[ترجمه گوگل]شما می توانید سوت، جیغ و نخ را در ما: شرم بر چین!

12. Stop making a mock and a jeer out of other people's business.
[ترجمه ترگمان]دست از مسخره کردن و شوخی کردن به کاره ای دیگران بردار
[ترجمه گوگل]متوقف ساختن و خندیدن از کسب و کارهای دیگر

13. You may jeer, but can you do any better?
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است او را مسخره کنید، اما بهتر از این می توانید این کار را بکنید؟
[ترجمه گوگل]شما ممکن است خجالت بکشید، اما می توانید هر کاری را بهتر انجام دهید؟

14. Do not jeer unless you can do better.
[ترجمه ترگمان]شوخی نکن مگر اینکه بهتر عمل کنی
[ترجمه گوگل]جرأت نکنید مگر اینکه شما بتوانید بهتر عمل کنید

Our team was playing badly and the spectators kept jeering at them.

تیم ما بد بازی می‌کرد و تماشاچیان مرتب آنها را هو می‌کردند.


He was hanged amid the crowd's jeers.

(او) در میان تمسخر و هیاهوی جمعیت به دار آویخته شد.


پیشنهاد کاربران

✔️هو کردن

There was loud jeering from the opposition parties when the prime minister stood up to speak


کلمات دیگر: