کلمه جو
صفحه اصلی

gig


معنی : نیزه، فرفره، هر چیز چرخنده، نوعی کرجی پارویی یابادبانی، ادم غریب، قایق پارویی سریعالسیر، پستان مصنوعی، درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد، چیز غریب و خنده دار، شوخی، کردن، با زوبین ماهی گرفتن، نیزهماهی گیری، سیخ زدن، خوابدارکردن
معانی دیگر : درشکه ی دوچرخه و تک اسبه، کالسکه ی سبک، ارابه ی دوچرخ، قایق نجات کشتی (که دراز و سبک بوده و جهت استفاده ی افسر فرمانده نگهداری می شود)، قایق یدکی کشتی، (نساجی) ماشین پرز دهنده (به پارچه)، نیزه ی ماهیگیری، زوبینی که به ماهی جهت گرفتن آن پرتاب می کنند، ریسمان ماهیگیری (که چندین قلاب به آن آویزان می کنند تا به پهلوی ماهی فرو رفته و آن را گرفتار کند)، طناب قلابدار، (درمدارس نظام و غیره) پرونده ی انضباطی (که تخلفات دانش آموزان را در آن می نویسند)، سرزنش، تنبیه (در نتیجه تخلف یا بی انضباطی در مدارس نظام و غیره)، (آمریکا ) برنامه ی موسیقی (به ویژه موسیقی جاز و راک)، درشکه تک اسبه که دو چر  دارد، خنده دار، سی  زدن

انگلیسی به فارسی

هر چیز چرخنده، درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد، نوعی کرجی پارویی یابادبانی، نیزه، فرفره، چیزغریب وخنده دار، آدم غریب، شوخی، خنده دار، نیزه ماهیگیری، قایق پارویی سریع السیر، با زوبین ماهی گرفتن،سیخ زدن، کردن، خواب دارکردن


فرهاد، فرفره، هر چیز چرخنده، نوعی کرجی پارویی یابادبانی، نیزه، ادم غریب، شوخی، قایق پارویی سریعالسیر، پستان مصنوعی، درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد، چیز غریب و خنده دار، با زوبین ماهی گرفتن، کردن، نیزهماهی گیری، سیخ زدن، خوابدارکردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a small, two-wheeled carriage pulled by a single horse.

(2) تعریف: a fast, long rowboat for two to four rowers.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: gigs, gigging, gigged
• : تعریف: to ride in a gig.
اسم ( noun )
• : تعریف: a spear designed for catching frogs or fish.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: gigs, gigging, gigged
• : تعریف: to impale or catch using a gig.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to use a gig.

• coach, two-wheeled carriage pulled by one horse; small boat; light racing boat; spear with a prong; harpoon; set of hooks used for fishing; temporary job; little item that is whirled round in play; live performance by a musician or other performer; musical engagement (slang); demerit (slang); roller that contains teasels to raise nap on a fabric
ride in a one-horse carriage; catch an animal with a gig; fish with a gig; (slang ) give a demerit; play a musical engagement; raise the nap on cloth
(slang) gigabyte (computers)
a gig is a live performance by a pop musician, comedian, or disc jockey; an informal word.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] ماشین خارزنی

مترادف و متضاد

نیزه (اسم)
shaft, spear, dart, gad, gavelock, halberd, gaff, gig, lance, harpoon

فرفره (اسم)
top, whirligig, gig, spinner

هر چیز چرخنده (اسم)
gig

نوعی کرجی پارویی یابادبانی (اسم)
gig

ادم غریب (اسم)
gig

قایق پارویی سریع السیر (اسم)
gig

پستان مصنوعی (اسم)
gig, pacifier

درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد (اسم)
gig

چیز غریب و خنده دار (اسم)
gig

شوخی (اسم)
sport, game, fun, spree, raillery, quiz, jink, drollery, persiflage, jape, bob, joke, prank, humor, jest, bon mot, facetiae, curvet, gig, lark, funny bone, pleasantry, jocosity, waggery, witticism, laverock

کردن (فعل)
rest, joint, do, perform, have, ramble, char, relocate, gig, kick in

با زوبین ماهی گرفتن (فعل)
gig

نیزه ماهیگیری (فعل)
gig

سیخ زدن (فعل)
prod, prick, jab, gig, stab, poke

خوابدارکردن (فعل)
gig

show


Synonyms: appearance, concert, employment, engagement, job, performance, recital


جملات نمونه

1. This week the band did the last gig of their world-tour.
[ترجمه Amir Behravan] گروه موسیقی این هفته آخرین کنسرت خودشون از تور جهانیشون را اجرا کردند.
[ترجمه ترگمان]این هفته ارکستر آخرین حرکت their رو انجام داد
[ترجمه گوگل]این هفته این گروه آخرین سالن تور جهانی خود را انجام داد

2. They're doing a gig in Leeds tonight.
[ترجمه Shirinbahari] آنها امشب در لیدز کنسرت برگزارمی کنند.
[ترجمه ترگمان]امشب توی \"لیدز\" کار می کنن
[ترجمه گوگل]آنها امشب در لیدز بازی می کنند

3. The two bands join forces for a gig at the Sheffield Arena on November 2
[ترجمه ترگمان]این دو گروه در ۲ نوامبر در ورزشگاه شفیلد، در میدان شفیلد، به نیروهای خود ملحق می شوند
[ترجمه گوگل]این دو گروه در تاریخ 2 نوامبر برای بازی در صحنه شفیلد متحد شدند

4. The band played all new material at the gig.
[ترجمه ترگمان]ارکستر همه چیز جدیدی را در کالسکه اجرا می کرد
[ترجمه گوگل]این گروه همه مواد جدید را در کنسرت اجرا کرد

5. The gig was pulled at its last moment.
[ترجمه ترگمان]کالسکه در آخرین لحظه حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]صحنه آخر در آخرین لحظه کشیده شد

6. Posters for the gig appeared all over town.
[ترجمه ترگمان]Posters برای اجرای نمایش همه جا پخش شد
[ترجمه گوگل]پوسترهای این کنسرت در سراسر شهر ظاهر شد

7. The band are doing a gig in Sheffield on Nov
[ترجمه ترگمان]در شهر شفیلد در تاریخ ۱۵ نوامبر، این گروه در شفیلد کار می کنند
[ترجمه گوگل]این گروه در شفیلد در نوامبر در حال انجام یک کارگردانی است

8. The gig is a sell - out.
[ترجمه ترگمان] مراسم فروش - ه
[ترجمه گوگل]فراز و فرود یک فروش است

9. They're performing at a local pub gig.
[ترجمه ترگمان]دارن توی یه کنسرت محلی اجرا میکنن
[ترجمه گوگل]آنها در یک جشنواره محلی حضور دارند

10. They did a storming gig at Wembley last month.
[ترجمه ترگمان] ماه پیش توی \"Wembley\" یه کار وحشیانه انجام دادن
[ترجمه گوگل]آنها در ماه گذشته در ومبلی یک کارزار طوفانی انجام دادند

11. I am organising a benefit gig in Bristol to raise these funds.
[ترجمه ترگمان]من در بریستول در حال سازمان دهی یک برنامه سودمند در بریستول برای بالا بردن این سرمایه ها هستم
[ترجمه گوگل]من برای برگزاری این کمک مالی در بریستول سازماندهی می کنم

12. I was at the Madness gig at Finsbury Park the other week and Vince had me removed from the premises!
[ترجمه ترگمان]من هفته پیش در خیابان Madness در پارک Finsbury بودم و وینس من را از عمارت خارج کرده بود!
[ترجمه گوگل]من هفته دیگر در جشن جنون در Finsbury Park بودم و وینس از من خارج شد

13. Keeping that gig proved fortuitous for Reynolds.
[ترجمه ترگمان]\"نگه داشتن اون شغل برای\" رینولدز شانس زیادی پیدا کرد
[ترجمه گوگل]رینولدز به طور مداوم ثابت کرد که این کارگردان به طور اتفاقی ثابت شده است

14. Robbie opened his heart after a secret charity gig at London's Equinox club on Thursday.
[ترجمه ترگمان]رابی بعد از یک مراسم خیریه پنهانی در باشگاه Equinox لندن، قلب او را باز کرد
[ترجمه گوگل]رابی قلب خود را پس از یک اجرای خنده دار مخفی در باشگاه Equinox لندن در روز پنجشنبه باز کرد

15. It's like an Electric Ballroom gig: rowdy, bawdy, hands outstretched, fingers touching, bodies crushing.
[ترجمه ترگمان]مثل برق سالن رقص است: شلوغ، هرزه، دست های دراز، دست های دراز، انگشتان دست و پایش خرد شده
[ترجمه گوگل]این مثل یک رقص الکتریکی Ballroom است: شجاعانه، بی رحم، دست گسترش یافته است، انگشتان دست زدن، بدن خرد کردن

پیشنهاد کاربران

شغل بخصوص شغلی که موقتی باشد.

برنامه زنده رقص و مسابقه؛ جایی برای داوری

برنامه، رویداد، شو

اجرای زنده

تک اجرای موسیقی ( اسم و فعل ) ، درشکه دارای دو چرخ، شغل بخصوص موقتی

معنی عامیانه: اجرای زنده همراه با موسیقی در یک کلوب

کنسرت زنده

۱ - کار موقت ( بویژه در صنعت سرگرمی و . . . )
A temporary job especially in the
entertainment industry, freelance
Gig worker= on call workers, temprary workers
۲ - کنسرت زنده یا یا برنامه ضبط موسیقی
A live musical performance or recording session
۳ - نیزه a forked spear

• She gigs as cheerleader at sporting events
• He called the adaptability of his gig a privilege
• . He lost his gig

برنامه ی موسیقی
E. g. The gig was pulled at the last moment
اون برنامه موسیقی لحظه آخر کنسل شد

به صورت غیر رسمی و آمیانه به معنی دنیا یا عالم استفاده میشه

اجرای زنده موسیقی

Gig به این معناست که یک نفر، چندین کار را انجام می دهد. برای مثال، یک فریلنسر، عکاسی، تبلیغات و تصویرگری را هم زمان انجام دهد.

The gig economy is a popular term for freelance or contract workers who take freelance jobs on - demand, and are often working multiple freelance jobs at once. These multiple freelance jobs are referred to as “gigs, ” thus the name the gig economy. Gig economy workers may work these multiple gigs to bolster their income.


به معنی کار , شغل
I got the gig ( کاری گیر آوردم )

یعنی کنسرت کوچکی که در فضای باز برگزار می شود و خواننده خیلی معروف نیست.

Example :
your forehead is bigger than your debt

I’m thinking of renting it out as a projection screen for a side gig


کلمات دیگر: