کلمه جو
صفحه اصلی

aseptic


معنی : ضد عفونی برای عمل جراحی، ضدعفونی شده، بی گند
معانی دیگر : گند زدوده، سترون، پالوده، بی پلشت

انگلیسی به فارسی

ضدعفونی‌شده، بی‌گند


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: aseptically (adv.)
(1) تعریف: free of bacteria or germs that cause disease or decay.
مشابه: antiseptic, sanitary

- The area of skin should be aseptic before giving the injection.
[ترجمه ترگمان] قبل از تزریق، سطح پوست باید aseptic باشد
[ترجمه گوگل] بعد از تزریق، ناحیه پوست قبل از تزریق، باید از بین رفته باشد

(2) تعریف: acting to prevent infection.

- He rubbed the skin with an aseptic solution.
[ترجمه ترگمان] او پوست را با محلول aseptic مالش داد
[ترجمه گوگل] او پوستی را با یک راه حل آشفتگی مالش می دهد

(3) تعریف: pale or unenthusiastic.

- The receptionist gave me an aseptic greeting, barely even looking up from her schedule book.
[ترجمه ترگمان] متصدی پذیرش به من سلام و احوال پرسی کرد، حتی به سختی از کتاب برنامه او بالا را نگاه می کرد
[ترجمه گوگل] منصور به من یک تبریک عید فصح داد، تقریبا حتی از کتاب برنامه او نگاه کردم
- The film received an aseptic reception from the critics.
[ترجمه ترگمان] این فیلم استقبال گرمی از منتقدان دریافت کرد
[ترجمه گوگل] این فیلم از منتقدان پذیرایی بی نظیری دریافت کرد

• uncontaminated, uninfected
something such as a wound or a dressing that is aseptic is clean and free from germs; a medical term.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] بی گند - گندزدایی شده
[زمین شناسی] بی گند، گند زدایی شده

مترادف و متضاد

ضد عفونی برای عمل جراحی (صفت)
antiseptic, aseptic

ضدعفونی شده (صفت)
aseptic

بی گند (صفت)
aseptic

جملات نمونه

1. Ideals are not formed in an aseptic vacuum, but in the chemical brew of interacting personal lives and events.
[ترجمه ترگمان]آرمان در خلا aseptic شکل نمی گیرد، بلکه در ترکیب شیمیایی زندگی شخصی و وقایع زندگی می کند
[ترجمه گوگل]ایده آل ها در یک خلاء آسپتیک شکل نمی گیرند، بلکه در اثر شیمیایی زندگی و وقایع شخصی تعامل می کنند

2. Employs aseptic techniques in different situations.
[ترجمه ترگمان]استفاده از تکنیک های aseptic در موقعیت های مختلف
[ترجمه گوگل]تکنیک های آسپتیک در شرایط مختلف استفاده می شود

3. The morality of aseptic rationalism has superseded that of spiritual regeneration.
[ترجمه ترگمان]اخلاق خردگرایی (aseptic)جایگزین تجدید حیات معنوی شده است
[ترجمه گوگل]اخلاق عقل گرایی آسپتیک، آن را از بازسازی معنوی جایگزین کرده است

4. Aseptic boxes of fruit juices or plastic containers of prepared beverages can be frozen to serve double duty in the cooler.
[ترجمه ترگمان]جعبه های aseptic آب میوه و یا ظروف پلاستیکی تهیه شده از نوشیدنی های تهیه شده را می توان منجمد کرد تا به عنوان وظیفه دوگانه در کولر استفاده شود
[ترجمه گوگل]جعبه های آب آشامیدنی از آب میوه ها و یا ظروف پلاستیکی نوشیدنی های آماده شده می تواند برای خدمت دوبار در یخ زده یخ زده شود

5. Wound healing should be promoted by adherence to aseptic technique.
[ترجمه ترگمان]بهبود زخم باید با پیروی از تکنیک aseptic ارتقا داده شود
[ترجمه گوگل]بهبود زخم باید با پیروی از روش آسپتیک ارتقا یابد

6. Aseptic techniques require sterile equipment.
[ترجمه ترگمان]روش های aseptic به تجهیزات استریل نیاز دارند
[ترجمه گوگل]تکنیکهای آسپتیک به تجهیزات استریل نیاز دارند

7. This paper deals with aseptic germination, proliferation culture, plumule elongation and root inducing in tissue culture of Leucadendron floridum.
[ترجمه ترگمان]این مقاله با جوانه زنی، فرهنگ تکثیر، طویل شدن plumule و تحریک ریشه ای در فرهنگ بافت of floridum سر و کار دارد
[ترجمه گوگل]این مقاله به منظور جوانه زنی آسپتیک، کشت تکثیر، انقباض ساقه و القاء ریشه در کشت بافت لوکادندرون فلوریدوم مورد بررسی قرار گرفته است

8. The former include AIDS-dementia complex, HIV related seizures, aseptic meningitis, distal symmetric sensory polyneuropathy, primary HIV induced headache etc.
[ترجمه ترگمان]اولی شامل بیماری ایدز - جنون، حملات مربوط به HIV، مننژیت حسی متقارن، polyneuropathy حسی متقارن، سردرد و غیره می شود
[ترجمه گوگل]نخستین آنها عبارتند از: پیچیدگی ایدز، زوال عقل، تشنجات مرتبط با HIV، مننژیت آسپتیک، polyneuropathy حسی متقارن دیستال، سردرد ناشی از ابتلا به اچ آی وی و غیره

9. Aseptic loosening of artificial joint is the important factor affecting the in - service life of prosthetic replacement.
[ترجمه ترگمان]شل شدن مفاصل مصنوعی عامل مهمی است که بر زندگی روزمره جایگزین مصنوعی تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]شل شدن آسپتیک مفصل مصنوعی عامل مهمی در زندگی عمر جایگزینی پروتز است

10. To obtain aseptic soybean seedlings, wide soybean and cultivated soybean were asepticized using HgCl 2 and NaClO.
[ترجمه ترگمان]برای به دست آوردن aseptic دانه سویا، سویا پهن و سویا کشت شده با استفاده از HgCl ۲ و NaClO مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]برای به دست آوردن نهال سویا آسپتیک، سویا و سویا کشت شده با استفاده از HgCl2 و NaClO آشامیدنی شدند

11. The processing technology for wild Vaccinium Vitis-idaeal, the aseptic treatment and refrigeration of the juice and the development of the juice drink were described in detail.
[ترجمه ترگمان]فن آوری پردازش برای Vaccinium wild - idaeal، درمان aseptic و خنک سازی عصاره و توسعه آب آب میوه به طور مفصل توضیح داده شد
[ترجمه گوگل]فن آوری پردازش واکسن ویتامین ویتامین، و درمان آسپتیک و تبرید آب و توسعه نوشیدنی آب، در جزئیات توضیح داده شده است

12. Objective to approach method to treat the refractory aseptic impetiginous dermatosis.
[ترجمه ترگمان]هدف از این روش، برخورد با روش refractory impetiginous refractory می باشد
[ترجمه گوگل]هدف روش روان درمانی درماتوز اپی تیگنین آسپتیک مقاوم به درمان است

13. Using aseptic technique, inoculate all plates.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از تکنیک aseptic، همه بشقاب ها را امتحان کنید
[ترجمه گوگل]با استفاده از روش آسپتیک، تمام صفحات را آلوده سازید

14. Pseudocyst of Auricle is a kind of proliferative aseptic inflammation with exudate.
[ترجمه ترگمان]Pseudocyst of نوعی التهاب proliferative aseptic با exudate است
[ترجمه گوگل]Pseudocyst Auricle یک نوع التهاب آسپتیک proliferative با اکستوات است

15. Symptomatic, primary HIV-1 infection is generally characterised by a mononucleosis-like illness, with or without aseptic meningitis.
[ترجمه ترگمان]symptomatic، بیماری اولیه HIV - ۱ عموما با یک بیماری mononucleosis مانند یا بدون مننژیت مشخص می شود
[ترجمه گوگل]علائم اولیه اولیه ابتلا به HIV-1 به واسطه بیماری مونونوکلئوز مانند با مننژیت آسپتیک یا بدون آن مشخص می شود

پیشنهاد کاربران

غیرعفونی

aseptic ( زیست شناسی - میکرب شناسی )
واژه مصوب: ناپلشت
تعریف: ویژگی آنچه در آن ریزاندامگان بیماری زا وجود نداشته باشد


کلمات دیگر: