کلمه جو
صفحه اصلی

shortwave


(فیزیک) موج کوتاه، رادیو موج کوتاه

انگلیسی به فارسی

(رادیو) موج کوتاه


کوتاه مدت، موج کوتاه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a radio wave having a wavelength of less than sixty meters.

(2) تعریف: a radio band or device for receiving or broadcasting shortwaves.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of, concerning, or employing shortwaves.
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: shortwaves, shortwaving, shortwaved
• : تعریف: to broadcast by shortwaves.

• using wavelengths of less than 200 meters, using frequencies of greater and 1600 kilohertz
(electricity) radio wave with a wavelength between 30 and 300 feet (10 and 100 meters)
radio wave 60 meters or less in length
short-wave is a range of radio waves used for broadcasting.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] موج کوتاه واژه عمومی که برای طول موج کوتاهتر از 200m، متناظر بابسامد بالاتر از بالاترین باند بسامد پخش به کار می رود.
[برق و الکترونیک] موج کوتاه

جملات نمونه

1. a shortwave radio
رادیوی موج کوتاه

2. Can this radio receive shortwave?
[ترجمه ترگمان]آیا این رادیو می تواند موج کوتاه را دریافت کند؟
[ترجمه گوگل]آیا این رادیو می تواند موج کوتاه دریافت کند؟

3. The company starts with shortwave radio, the old garage hobby of all those curious middle-aged guys down the block.
[ترجمه ترگمان]شرکت با رادیوی موج کوتاه شروع می شود، سرگرمی گاراژ قدیمی همه آن آدم های میان سال و میان سال
[ترجمه گوگل]این شرکت با رادیو مادون قرمز، سرگرمی گاراژ قدیمی همه افراد میانسال که کنجکاو می شود، از بلوک شروع می شود

4. The shortwave radiocommunication between Antarctica and Beij- ing is the longest link at present time in China.
[ترجمه ترگمان]موج کوتاه میان قطب جنوب و Beij طولانی ترین لینک موجود در زمان حاضر در چین است
[ترجمه گوگل]ارتباطات مادون قرمز بین قطب جنوب و بجینگ طولانی ترین مسیر در حال حاضر در چین است

5. In modern shortwave communication systems, the channels are mostly frequency-selective, multipath transmission causes the coherent attenuation and symbol interference.
[ترجمه ترگمان]در سیستم های ارتباطی موج کوتاه مدرن، کانال ها عمدتا تکرار فرکانس هستند، انتقال چند مسیری موجب میرایی منسجم و تداخل نشان می شود
[ترجمه گوگل]در سیستم های ارتباطی کوتاه مدت کوتاه، کانال ها اغلب فرکانس انتخابی، انتقال چند لبه باعث انسداد منسجم و تداخل نماد

6. The frequency prediction of skywave propagation in shortwave band is the precondition of performance prediction of skywave communication circuit.
[ترجمه ترگمان]پیش بینی فرکانس انتشار skywave در باند موج کوتاه، پیش شرط پیش بینی عملکرد مدار ارتباطی skywave است
[ترجمه گوگل]پیش بینی سرعت فرکانس موج تابشی در گروه موج کوتاه موجب پیش بینی عملکرد سیستم مدار ارتباطی آسمان می شود

7. Shortwave broadcasting is far more robust.
[ترجمه ترگمان]پخش برنامه های تلویزیونی بسیار قوی تر است
[ترجمه گوگل]پخش کوتاه صوت بسیار قوی تر است

8. Many Zimbabweans depend on shortwave or medium-wave radios to hear news and viewpoints not offered by state-run media.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم زیمباوه وابسته به رادیوهای موج کوتاه یا medium هستند تا اخبار و نقطه نظراتی را که توسط رسانه های دولتی ارائه نشده اند را بشنوند
[ترجمه گوگل]بسیاری از زیمبابوه ها به رادیوهای کوتاه یا موج متوسط ​​وابسته هستند تا اخبار و دیدگاه هایی را که توسط رسانه های دولتی ارائه نمی شوند، بشنوند

9. This paper investigates the shortwave multitone parallel modem.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی مودم موج کوتاه موازی می پردازد
[ترجمه گوگل]این مقاله مودم موازی چند منظوره کوتاه موج را بررسی می کند

10. Shortwave infrared (SWIR) enor ytem a well a gyro-tabilized camera gimbal will be a key feature of the Goodrich exhibit.
[ترجمه ترگمان]حلقه دوربین مادون قرمز shortwave (swir)یک حلقه دوربین ژیرو - tabilized یک ویژگی مهم از نمایشگاه Goodrich خواهد بود
[ترجمه گوگل]مادون قرمز مادون قرمز (SWIR) یک دوربین کامپوزیت با زاویه دار حاشیه ای خواهد بود که یک ویژگی کلیدی از نمایشگاه Goodrich است

11. Ethiopia also has a history of jamming shortwave radio broadcasts before elections and during other sensitive times.
[ترجمه ترگمان]اتیوپی همچنین سابقه ای از پخش رادیویی موج کوتاه قبل از انتخابات و در زمان های حساس دیگر دارد
[ترجمه گوگل]اتیوپی همچنین دارای پیشینه ای از پخش برنامه های رادیویی مجهز به سر و صدا قبل از انتخابات و زمان های دیگر حساس است

12. Shortwave is a slower form of ethno-electronica swamptronica, perhaps.
[ترجمه ترگمان]shortwave یک شکل کندتر از swamptronica - electronica swamptronica است
[ترجمه گوگل]Shortwave یک شکل کندتر از قوم الکترونی Swamptronica است، شاید

13. Some opposition groups beam into Ethiopia using hired shortwave radio transmitters overseas.
[ترجمه ترگمان]برخی از گروه های مخالف با استفاده از فرستنده های رادیویی موج کوتاه کرایه ای در خارج از کشور، وارد اتیوپی می شوند
[ترجمه گوگل]بعضی از گروه های مخالف در اتیوپی با استفاده از فرستنده های رادیویی مجهز به کوتاه مدت در خارج از کشور می آیند

14. Another man was a tennis champion whose crime was listening to a Seoul radio program on his shortwave.
[ترجمه ترگمان]مرد دیگر یک قهرمان تنیس بود که جنایت او به برنامه رادیویی سئول درباره موج کوتاه او گوش می داد
[ترجمه گوگل]مرد دیگری یک قهرمان تنیس بود که جرایمش در حال پخش شدن در برنامه رادیویی سئول بود

15. They used miniature cameras to photograph secret documents and shortwave radios to receive coded messages from their spy masters, prosecutors said.
[ترجمه ترگمان]دادستان ها گفتند که آن ها از دوربین های مینیاتوری برای عکاسی از اسناد محرمانه و رادیوهای موج کوتاه برای دریافت پیام های رمزی از استادان جاسوسی خود استفاده کردند
[ترجمه گوگل]دادستان گفت که آنها از دوربین های کوچک برای عکس برداری از اسناد محرمانه و رادیوهای مجهز به استفاده از پیام های کد شده از اساتید جاسوسی استفاده می کردند


کلمات دیگر: