کلمه جو
صفحه اصلی

snippety


معنی : ریز
معانی دیگر : تشکیل شده از برش های گوناگون، باریکه باریکه، چهل تکه

انگلیسی به فارسی

تشکیل شده از برشهای گوناگون، باریکه باریکه، چهل تکه


رجوع شود به: snippy


قطعه قطعه، ریز


مترادف و متضاد

ریز (صفت)
small, little, fine, atomic, tiny, minute, wee, pony, teeny, minikin, snippety, weeny


کلمات دیگر: