کلمه جو
صفحه اصلی

filmic


وابسته به فیلم و هنر فیلم برداری، سینمایی، فیلمی، وابسته به ویژگی های فیلمی (نور و رنگ و وضوح و زاویه ی فیلم برداری و غیره در مقایسه با داستان و دیالوگ و بازیگری و غیره)

انگلیسی به فارسی

وابسته به فیلم و هنر فیلم‌برداری، سینمایی، فیلمی


وابسته به ویژگی‌های فیلمی (نور و رنگ و وضوح و زاویه‌ی فیلم‌برداری و غیره در مقایسه با داستان و دیالوگ و بازیگری و غیره)


(از نظر بصری) مهیج و بیانگر


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: filmically (adv.)
(1) تعریف: of, pertaining to, or like motion pictures or cinematography.

(2) تعریف: suitable for filming; visually interesting.

• of or pertaining to film; having characteristic of a film or movie

جملات نمونه

1. Sombre, though with a pacy, filmic sequencing he whipped up the orchestra to a marvellously stylish finale.
[ترجمه ترگمان]Sombre، هرچند با یک pacy، ترتیب گذاری را داده بود و ارکستر را به عنوان یک پایان فوق العاده شیک به سرعت بالا می برد
[ترجمه گوگل]لعنتی، هرچند با توالی سینمایی، او را به ارمغان آورد تا ارکستر به شگفتی شیک ترین پایان دهد

2. The sex scenes are long, filmic and beautifully shot.
[ترجمه ترگمان]صحنه های سکس خیلی بلند، filmic و به زیبایی تیر خورده اند
[ترجمه گوگل]صحنه های جنس طولانی، سینمایی و زیبایی شلیک شده است

3. Hopefully she'll take a cue from a previous filmic version starring Juliette Binoche where Binoche played both the role of Catherine as well as her daughter. . . Catherine.
[ترجمه ترگمان]امیدوارم که از نسخه قبلی filmic با بازی ژولیت Binoche که در آن Binoche نقش کاترین و دخترش کاترین را بازی می کرد بازی کند
[ترجمه گوگل]امیدوارم او از یک نسخه سینمایی قبلی که ژولیت بنیچه را بازی می کند، نشانه ای پیدا کند که در آن Binoche هم نقش کاترین و هم دخترش را بازی می کند کاترین

4. Self-adhesive filmic labels are nowadays a really flexible and effective solution for different labelling purposes.
[ترجمه ترگمان]برچسب انحصار خود چسبی امروزه یک راه حل انعطاف پذیر و موثر برای اهداف برچسب گذاری مختلف هستند
[ترجمه گوگل]برچسب های فیلم چسبیده در حال حاضر یک راه حل واقعا انعطاف پذیر و موثر برای اهداف مختلف برچسب زدن است

5. Internet criticism characterized by filmic forum and filmic Blog competes with traditional criticism for the readers.
[ترجمه ترگمان]وبلاگ filmic و وبلاگ filmic با انتقاد سنتی برای خوانندگان رقابت می کنند
[ترجمه گوگل]نقد اینترنتی که توسط انجمن سینمایی و فیلم سینمایی مطرح شده است با نقدهای سنتی برای خوانندگان رقابت می کند

6. Actually, there is no room for any un- filmic work in the creation of a film.
[ترجمه ترگمان]در واقع هیچ جایی برای کار un در خلق یک فیلم وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در واقع، هیچ جایی برای کارهای غیر سینمایی در ایجاد یک فیلم وجود ندارد

7. A very pleasing natural filmic look with very good green rendition and saturated blues that help in sky coloration.
[ترجمه ترگمان]یک filmic طبیعی بسیار دلپذیر با بازخوانی رنگ های سبز بسیار خوب و آبی اشباع شده که به رنگ آسمان کمک می کنند، به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]یک نمایشگر بسیار زیبا و جذاب از طبیعت با نمایش بسیار خوب سبز و بلوز اشباع که به رنگ آمیزی آسمان کمک می کند

8. The film manuscript developed as a strictly filmic part of the production process.
[ترجمه ترگمان]نسخه فیلم به عنوان بخشی از فرآیند تولید به شدت مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]نسخه خطی فیلم به عنوان بخشی به شدت سینمایی از فرایند تولید تبدیل شده است

9. Turman sent a copy of the book to the former comedian for his opinion on its filmic possibilities.
[ترجمه ترگمان]Turman یک کپی از کتاب را به کمدی سابق برای نظر او درباره احتمالات filmic فرستاد
[ترجمه گوگل]تورمن یک نسخه از این کتاب را به کمدین سابق برای نظر خود در زمینه های فیلمنامه ارسال کرد

10. In addition to these three categories, very professional Kinds of filmic theories as well as graphic design are available too.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این سه مقوله، انواع بسیار حرفه ای نظریه های filmic و نیز طراحی گرافیکی نیز در دسترس هستند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این سه دسته، انواع بسیار زیادی از نظریه های فیلم سازی و همچنین طراحی گرافیکی نیز در دسترس هستند

11. By extension, but also by analogy with linguistics, foregrounding means drawing the spectators attention to a particular element in a film through the use of an unusual filmic device.
[ترجمه ترگمان]با گسترش، اما با مقایسه با زبان شناسی، foregrounding به معنی جلب توجه تماشاگران به یک عنصر خاص در یک فیلم از طریق استفاده از یک دستگاه filmic غیر معمول است
[ترجمه گوگل]با گسترش، بلکه به روش مشابه با زبان شناسی، پیش زمینه به معنی جذب تماشاگران به یک عنصر خاص در یک فیلم با استفاده از یک دستگاه فیلم غیر معمول است

12. The leads are physically beautiful, lovely to watch from a filmic sense, and give naked performances.
[ترجمه ترگمان]مشتریان از نظر فیزیکی زیبا هستند و از حس filmic بودن لذت می برند و اجراهای برهنه را انجام می دهند
[ترجمه گوگل]منجر به زیبایی جسمانی، دوست داشتنی از حس سینمایی تماشا می شود و اجرا می کند

13. By working out shooting schedules that prescribed every move of camera and actor, they became concerned with the very heart of the filmic process.
[ترجمه ترگمان]آن ها با کار کردن برنامه های عکاسی که هر حرکت دوربین و دوربین را تجویز می کردند، به قلب فرآیند filmic علاقمند شدند
[ترجمه گوگل]با تکمیل برنامه های تیراندازی که هر حرکت دوربین و بازیگر را تجویز می کرد، با دلایل فرایند سینمایی مواجه شد

14. Andre Bazin, the famous French flim theorist, had far-flung influence on not only the world movies, but also the Chinese filmic theories and practice.
[ترجمه ترگمان]آندره بازین، که منتقد مشهور فرانسوی بود، نه تنها بر فیلم های جهان تاثیر داشت، بلکه نظریات و نظریات filmic چینی را نیز تحت تاثیر قرار داد
[ترجمه گوگل]اندرز بازین، نظریهپرداز مشهور فرانسوی فلیم، تا به حال تاثیر چندانی بر روی فیلمهای جهانی نداشته، بلکه نظریههای فیلمسازی و چینیهای چینی را نیز تحت تاثیر قرار داده است


کلمات دیگر: