1. the smith pelted away at his hot iron
آهنگر مرتبا آهن گرم را می کوبید.
2. Her family name is Smith and her given names are Mary Elizabeth.
[ترجمه ترگمان]نام خانواده او اسمیت است و نام او مری الیزابت است
[ترجمه گوگل]نام خانوادگی او اسمیت است و نامهای او مریم الیزابت است
3. He owes a lot of money to Mr. Smith.
[ترجمه ترگمان]به آقای اسمیت پول زیادی بدهکاره
[ترجمه گوگل]او به آقای اسمیت خیلی پول میبخشد
4. They have appointed Smith/a new manager.
[ترجمه ترگمان]آن ها اسمیت \/ یک مدیر جدید را منصوب کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها Smith / مدیر جدید را منصوب کرده اند
5. Poor Smith was one of those who went west in the earthquake.
[ترجمه ترگمان]بیچاره اسمیت یکی از کسانی بود که در زلزله به غرب رفت
[ترجمه گوگل]ضعیف اسمیت یکی از کسانی بود که در زمین لرزه به غرب رفت
6. Dr. Smith was moved up from an associate to a full professorship.
[ترجمه ترگمان]دکتر \"اسمیت\" از یک دستیار به یه محل امن منتقل شد
[ترجمه گوگل]دکتر اسمیت از یک متخصص به یک استاد کامل منتقل شد
7. When Mr. Smith mentioned money, they came alive.
[ترجمه ترگمان]وقتی اقای اسمیت پول در آورد، آن ها زنده امدند
[ترجمه گوگل]هنگامی که آقای اسمیت پول را ذکر کرد، آنها زنده شدند
8. It was Smith who brokered the multimillion dollar deal between the two companies.
[ترجمه ترگمان]این اسمیت بود که معامله چند میلیون دلاری بین دو شرکت را انجام داد
[ترجمه گوگل]این اسمیت بود که معامله چند میلیونی دلار بین این دو شرکت را انجام داد
9. Smith is an old friend of mine.
[ترجمه ترگمان]اسمیت دوست قدیمی من است
[ترجمه گوگل]اسمیت یک دوست قدیمی من است
10. Smith denies using abusive language to the referee.
[ترجمه ترگمان]اسمیت استفاده از زبان توهین آمیز به داور را انکار می کند
[ترجمه گوگل]اسمیت، با استفاده از زبان سوء استفاده به داور، انکار می کند
11. Karl Smith, the 19-year old singer, had whipped the crowd of teenage girls into a frenzy merely by removing his shirt.
[ترجمه ترگمان]کارل اسمیت، خواننده ۱۹ ساله، با حذف پیراهنش، دختران نوجوان را به شدت عصبانی کرده بود
[ترجمه گوگل]کارل اسمیت، خوانندهی 19 ساله، جمعیتی از دختران نوجوان را تنها با از میان برداشتن پیراهن خود، به یک دیوانه تبدیل کرده است
12. Mr. Smith is a most suitable candidate for such negotiator since his tact and quickness of mind are equal to the occasion.
[ترجمه ترگمان]آقای اسمیت مناسب ترین نامزد برای این مذاکره است چون ذهن و سرعت ذهن او برابر این موقعیت است
[ترجمه گوگل]آقای اسمیت یک کاندید مناسب برای چنین مذاکره کننده ای است زیرا تاکتیک و سرعت ذهن او با این مناسبت برابر است
13. Here's an interesting piece of gossip about Mrs Smith.
[ترجمه ترگمان]این یک شایعه جالب درباره خانم اسمیث است
[ترجمه گوگل]در اینجا یک قطعه جالب از شایعات در مورد خانم اسمیت است
14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
15. Mr. Smith is in charge of this class.
[ترجمه ترگمان]اقای اسمیت مسئول این کلاس است
[ترجمه گوگل]آقای اسمیت مسئول این کلاس است