کلمه جو
صفحه اصلی

axe


معنی : تبر، تیشه، تبر زین، تبر دو دم، با تبر قطع کردن یا بریدن
معانی دیگر : تبر، تیشه، تبر دو دم، تبرزین، با تبر قطع کردن یابریدن

انگلیسی به فارسی

تبر، تیشه، تبر دو دم، تبرزین، با تبر قطع کردن یا بریدن


تبر، تیشه، تبر زین، تبر دو دم، با تبر قطع کردن یا بریدن


انگلیسی به انگلیسی

• hatchet, sharp tool used for chopping wood
an axe is a tool used for cutting wood. it consists of a blade attached to the end of a long handle.
if the government or a company axes a project or plan, it suddenly ends it.
see also axes.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] محور

مترادف و متضاد

Synonyms: adz, chopper, hatchet, tomahawk


cut with large blade


Synonyms: chop, cut, cut down, fell, hew


dismiss from service


تبر (اسم)
ax, battle ax, chopper, axe, battle axe

تیشه (اسم)
ax, axe, hatchet

تبر زین (اسم)
ax, battle ax, axe, battle axe, halberd, tomahawk

تبر دو دم (اسم)
ax, axe

با تبر قطع کردن یا بریدن (فعل)
ax, axe

large cutting tool


Synonyms: boot, bounce, can, cancel, cut back, discharge, dispense with, eliminate, fire, get rid of, give a pink slip, give the boot, kick out, lay off, remove, sack, terminate, throw out


Antonyms: hire


جملات نمونه

1. he hewed down the old tree with an axe
با تبر درخت کهن را انداخت.

2. Be careful with that sharp axe.
[ترجمه مهدی] مراقب آن تبر تیز باش
[ترجمه ترنم] مواظب آن تبر برنده ( تیز ) باش
[ترجمه ترگمان] مراقب اون تبر تیز باش
[ترجمه گوگل]با این تبر تیز باشید

3. A man used to wielding an axe fought best on foot.
[ترجمه ترگمان]مردی که تبر به کار می برد، تبر را به کار می برد
[ترجمه گوگل]مردی که به تسبیح تبر کمک می کرد، به بهترین وجه به پا خاست

4. Sharpening your axe will not delay your job of cutting wood.
[ترجمه ترگمان]تیز کردن تبر، کار بریدن چوب را به تاخیر نخواهد انداخت
[ترجمه گوگل]تیز کردن تبر شما کار خود را برای برش چوب نخواهد داشت

5. This stone axe is a relic of ancient times.
[ترجمه ترگمان]این تبر سنگی، یادگار دوران باستان است
[ترجمه گوگل]این عنصر سنگی از آثار باستانی است

6. Julian used an axe to chop down the old apple tree.
[ترجمه ترگمان]جولین \"از یه تبر برای بریدن درخت سیب قدیمی استفاده کرد\"
[ترجمه گوگل]جولیان یک تبر برای تکه کردن درخت سیب قدیمی استفاده کرد

7. 100 workers are facing the axe in a cost-cutting exercise.
[ترجمه ترگمان]۱۰۰ کارگر در یک تمرین کاهش هزینه با تبر مواجه هستند
[ترجمه گوگل]100 کارگر در معرض تبر هستند

8. Up to 300 workers are facing the axe at a struggling Merseyside firm.
[ترجمه ترگمان]تا به ۳۰۰ کارگر در یک شرکت Merseyside در حال تقلا با تبر مواجه هستند
[ترجمه گوگل]تا 300 کارگر در معرض تبر در یک شرکت مبارزه با مرسساید قرار دارند

9. When you have finished using the axe, please replace it.
[ترجمه ترگمان]زمانی که استفاده از تبر را تمام کردید، لطفا آن را تعویض کنید
[ترجمه گوگل]هنگام استفاده از تبر، لطفا آن را جایگزین کنید

10. The chancellor bluntly warned the Cabinet to axe public spending or face higher taxes.
[ترجمه ترگمان]رئیس دانشگاه صریحا به کابینه هشدار داد که هزینه های عمومی را کاهش دهد یا با مالیات های بیشتر مواجه شود
[ترجمه گوگل]صدراعظم به طور مستقیم به کابینه هشدار داد که مخارج عمومی را پرداخت کند یا مالیات بیشتری را متحمل شود

11. Then the woodcutter let his axe fly— Thwack! Everyone heard it.
[ترجمه ترگمان]سپس چوب بر سرش را تکان داد و گفت: thwack! همه این را شنیدند
[ترجمه گوگل]سپس چوبدانه ها را به سمت چنگال خود می کشید! همه آن را شنیدند

12. The axe sliced through the wood.
[ترجمه ترگمان]تبر از وسط بیشه گذشت
[ترجمه گوگل]تبر از طریق چوب بریده شده است

13. She was splitting logs with an axe.
[ترجمه ترگمان]با تبر هیزم می شکست
[ترجمه گوگل]او سیاهچاله ها را با تبر تقسیم کرد

14. He gathered all his strength and swung the axe.
[ترجمه ترگمان]نیرویش را جمع کرد و تبر را تاب داد
[ترجمه گوگل]او تمام قدرت خود را جمع کرد و تبر را تکان داد

15. He struck off the rotten branches with an axe.
[ترجمه ترگمان]شاخه های پوسیده را با تبر قطع کرد
[ترجمه گوگل]او از شاخه های فاسد با تبر خارج شد

پیشنهاد کاربران

تبر

( در صورت فعل بودن ) ناگهانی کسی را از کار اخراج کردن
suddenly someone dismiss from their job

اخراج ، بیکاری

( صنایع چوب ) تبر

1 - اخراج کردن
There are plan to axe 2600 staff
2 - از شر ( برنامه، خدمات و . . . ) خلاص شدن ( برای پس انداز پول )
the company axed the tv show

have an axe to grind
وقتی ک کسی حرفی نادرست را با غرض شخصی میزند تا دیگران را مجاب به انجام کاری کند مثلا بخاطر اینکه جنس رو بفروشه هی تعریف الکی کنه
i want advice from sb with no axe to grind

بردار - محور


تبر زدن

کاهش یافتن


کلمات دیگر: