کلمه جو
صفحه اصلی

initiating

انگلیسی به فارسی

شروع، وارد کردن، ابتکار کردن، تازه وارد کردن، اغاز کردن، بنیاد نهادن، نخستین قدم را برداشتن


دانشنامه عمومی

شروع کردن، شروع کننده.


پیشنهاد کاربران

اغاز کردن، وارد کردن، ابتکار کردن، بنیاد نهادن، تازه وارد کردن، نخستین قدم را برداشتن

آغازگر

اولیه

کنش دهنده


کلمات دیگر: