کلمه جو
صفحه اصلی

cowboy


معنی : گاو چران
معانی دیگر : (غرب ایالات متحده) گاوچران (که سوار بر اسب از دام ها نگهداری می کند)، (در نمایش ها و فیلم های وسترن) کابوی (سواری که مسلح است و در تیراندازی و گاهی خوانندگی مهارت دارد)، (انگلیس - خودمانی) پیشه ور ناشی، گاوبان، گاوچران

انگلیسی به فارسی

گاوچران، گاو چران


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a mounted cattle herdsman employed by ranches of the western United States.

(2) تعریف: a man who is skilled in riding horses and roping, esp. one who competes in rodeos.

(3) تعریف: (informal) a man who is arrogantly or foolishly heedless of danger, as in difficult or complex situations, and who enjoys demonstrating his masculinity.

• man who works with cattle; rodeo rider
a cowboy is a man employed to look after cattle in america.
a cowboy is also a male character in a western.
if you refer to workmen or a firm of contractors as cowboys, you mean that their method of working or the work they produce is unsatisfactory.

مترادف و متضاد

Synonyms: bronco, bronco-buster, buckaroo, cattle herder, cattleman, cowhand, cowpoke, cowpuncher, drover, gaucho, herdsman, rancher, stockman, vaquero, wrangler


گاو چران (اسم)
buckaroo, cowboy, cowherd, cowhand, cowpoke, grazier, cowman, cowpuncher, waddle

mounted cattle hand


جملات نمونه

1. I've got a cowboy outfit for the fancy dress party.
[ترجمه ترگمان]من یه لباس کابوی برای مهمونی بالماسکه دارم
[ترجمه گوگل]من یک لباس کابوی برای حزب لباس فانتزی کردم

2. Hip-hop, cowboy wind, and the wind wind wind, occupation, fur, all-match, hippie, ladies fashion, Korean, Japanese, what is it Fashion is the urban special logo, is a city in the vast city of special psychological needs.
[ترجمه ترگمان]Fashion - هاپ، باد گاوچران، و باد بادی، سرگرمی، خز، خز، لباس های زنانه، کره ای، ژاپنی، و ژاپنی، یک شهر در شهر بزرگ نیازهای روانشناسی خاص است
[ترجمه گوگل]هیپ هاپ، باد گاوچران، و باد باد باد، اشغال، خز، همه مسابقه، هیپی، خانم ها، کره ای، ژاپنی، مد روز لوگوی خاص شهری است، شهر در شهرستان بزرگ از روانی ویژه نیاز دارد

3. The cowboy was whipping his horse.
[ترجمه ترگمان]گاوچران اسبش را شلاق می زد
[ترجمه گوگل]گاوچران اسبش را شلاق زد

4. I don't much like cowboy films/movies.
[ترجمه ترگمان]من فیلم های گاوچران \/ فیلم زیادی دوست ندارم
[ترجمه گوگل]من خیلی فیلم ها / فیلم های کابوی را دوست ندارم

5. The cowboy splashed his way across the shallow stream with his cow.
[ترجمه ترگمان]گاوچران به همراه گاو روش خود را از میان رودخانه کم عمق پخش کرد
[ترجمه گوگل]گاوچران در طول جریان کم عمق با گاو خود پراکنده شده است

6. He dressed up as a cowboy for the party.
[ترجمه ترگمان] اون به عنوان یه کابوی برای مهمونی لباس پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک گاوچران برای حزب لباس پوشید

7. It was a spoof cowboy film.
[ترجمه ترگمان]این فیلم یک کابوی گمراه کننده بود
[ترجمه گوگل]این یک فیلم کابوی دروغین بود

8. He had a cowboy costume on.
[ترجمه ترگمان] اون لباس کابویی پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او یک لباس کابوی داشت

9. In the old cowboy films, the baddies always get beaten in the end.
[ترجمه ترگمان]در فیلم های کابویی کهنه، baddies همیشه مورد ضرب و شتم قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]در فیلم های گاوچران قدیمی، بدجنسان همیشه در نهایت مورد ضرب و شتم قرار می گیرند

10. Those cowboy boots sure look like the genuine article.
[ترجمه ترگمان]آن چکمه های گاوچران به طور حتم یک مقاله واقعی به نظر می رسند
[ترجمه گوگل]این چکمه های گاوچران دقیقا شبیه مقاله واقعی هستند

11. In his last film he starred as a cowboy.
[ترجمه ترگمان]او در آخرین فیلم خود به عنوان یک گاوچران بازی کرد
[ترجمه گوگل]در آخرین فیلم او به عنوان یک گاوچران ستاره دار شد

12. He was wearing cowboy boots and a cowboy hat.
[ترجمه ترگمان]چکمه کابویی پوشیده بود و کلاه کابوی داشت
[ترجمه گوگل]او پوشیدن چکمه های گاوچران و کلاه گاوچران بود

13. He wore frayed jeans and cowboy shirts.
[ترجمه ترگمان]شلوار جین و بلوزهای بلند پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او شلوار جین و پیراهن گاوچران را پوشید

14. What is it that keeps a cowboy looking strong, young and ready for another roundup?
[ترجمه ترگمان]این چه چیزی است که یک گاوچران قوی، جوان و آماده را برای جمع آوری دیگری نگه می دارد؟
[ترجمه گوگل]چه چیزی باعث می شود یک گاوچران به دنبال قوی، جوان و آماده برای یک دور بعدی؟

15. Meanwhile, the cowboy trader is free to carry on ripping off unwary customers.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، تاجر گاوچران آزاد است تا مشتریان بی احتیاط را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]در همین حال، بازرگان گاوچران آزاد است که از مشتریان بی رحمانه پرهیز کند

اصطلاحات

Cowboys and Indians

(بازی کودکان) جنگ سرخ‌پوستی، دو دسته شدن بچه‌ها (مثل کابوی‌ها و سرخپوستان و جنگ ساختگی آنها)


پیشنهاد کاربران

گاو چران

گاو نر


گاو چران غرب ایالات متحده

به عنوان صفت در زبان محاوره به آدم" نترس و جسور و ماجراجو" گفته میشه

گاو چران ، مرد جسور و شجاع .

گاوچران مرد

چوپان


کلمات دیگر: