کلمه جو
صفحه اصلی

automatically


معنی : بطور خودکار، بصورت خودکار، خودبخود، بطور غیرارادی
معانی دیگر : خودبخود، بطور خودکار، بطور غیرارادی

انگلیسی به فارسی

خودبه‌خود، به‌طور خودکار، به‌طور غیرارادی


خودبخود، بصورت خودکار


بطور خودکار، بصورت خودکار، خودبخود، بطور غیرارادی


انگلیسی به انگلیسی

• unintentionally, in an automatic manner

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] خود به خود

مترادف و متضاد

بطور خودکار (قید)
automatically

بصورت خودکار (قید)
automatically

خودبخود (قید)
automatically, spontaneously

بطور غیرارادی (قید)
automatically

جملات نمونه

1. he automatically turned left and opened the door
او ناخودآگاهانه به طرف چپ چرخید و در را گشود.

2. upon retirement, they automatically cease to be union members
هنگام بازنشستگی عضویت آنها در اتحادیه خود به خود قطع می شود.

3. the motor kicks on automatically
موتور به طور خودکار به کار می افتد.

4. these problems straighten out automatically
این مسایل خود بخود درست می شوند.

5. this machine peels shrimp automatically
این ماشین به طور خود کار پوست میگو را جدا می کند.

6. when workers retire, they automatically cease to be union members
وقتی که کارگران بازنشسته می شوند،خودبه خود از عضویت در اتحادیه برکنار می گردند.

7. the seats in the cinema collapse automatically
صندلی های سینما خود به خود تا می شوند.

8. trash is burned and its metals are recovered automatically
زباله سوزانده می شود و فلزات آن به طور اتوماتیک بازیابی می گردد.

9. if it goes off course, the missile will destruct automatically
در صورت انحراف از مسیر پرتابه خود به خود منهدم خواهد شد.

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

11. Join now and you will automatically receive 50% off your first purchase.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر به شما ملحق شوید و به طور خودکار ۵۰ درصد از اولین خرید خود را دریافت خواهید کرد
[ترجمه گوگل]عضویت در حال حاضر و شما به طور خودکار دریافت 50٪ تخفیف برای خرید خود را

12. You will automatically qualify for a pension.
[ترجمه ترگمان]شما به طور خودکار برای یک مستمری واجد شرایط هستید
[ترجمه گوگل]شما به طور خودکار برای حقوق بازنشستگی واجد شرایط هستید

13. Infringement of this regulation would automatically rule you out of the championship.
[ترجمه ترگمان]تنظیم این مقررات به طور خودکار شما را از رقابت ها خارج خواهد کرد
[ترجمه گوگل]نقض این قانون به طور خودکار شما را از قهرمانی خارج خواهد کرد

14. The swing door will resile automatically after it has been opened.
[ترجمه ترگمان]پس از باز شدن در بسته به طور خودکار بسته خواهد شد
[ترجمه گوگل]درب نوسان اتوماتیک پس از باز شدن درب باز خواهد شد

15. The doors open and shut automatically.
[ترجمه ترگمان]درها باز و بسته می شوند
[ترجمه گوگل]درب ها به طور خودکار باز و بسته می شوند

16. Pensioners are automatically exempt from prescription charges.
[ترجمه ترگمان]Pensioners به طور خودکار از هزینه های تجویز معاف هستند
[ترجمه گوگل]بازنشستگان به طور خودکار از هزینه های تجویز معاف می شوند

17. The device automatically disconnects the ignition when the engine is switched off.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که موتور خاموش می شود دستگاه به طور خودکار احتراق را قطع می کند
[ترجمه گوگل]وقتی موتور خاموش می شود، دستگاه به طور خودکار سوئیچ را قطع می کند

18. Some doors have locks which automatically lock the doors when we close them.
[ترجمه ترگمان]بعضی از درها قفل دارند که به طور اتوماتیک درها را قفل می کنند وقتی که آن ها را می بندیم
[ترجمه گوگل]برخی از درها قفل هستند که به طور خودکار در هنگام بستن درب ها را قفل می کنند

پیشنهاد کاربران

خودکار, خود جوش

به خودیِ خود

بدون قید و شرط

خود به خود


کلمات دیگر: