کلمه جو
صفحه اصلی

protective


معنی : محافظ، وابسته به حفظ یا حراست
معانی دیگر : حفاظتی، حفاظی، ایمن داشتی، ایمنی، پاسداشتی، اندخسی، استحفاظی، ایمن دار، پایشی، وابسته به حمایت از فراورده های داخلی، حمایت گرایانه، حمایتی

انگلیسی به فارسی

محافظ، وابسته به حفظ یا حراست


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: protectively (adv.), protectiveness (n.)
• : تعریف: providing or intending to provide protection.
مشابه: guardian, security

- protective clothing
[ترجمه ترگمان] لباس های محافظ
[ترجمه گوگل] لباس های محافظ

• defensive; guarding, preserving; designed to defend; of protection, pertaining to defense
a protective object or action is intended to protect something or someone from harm.
if someone is protective towards you, they show a strong desire to keep you safe.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] حفاظتی

مترادف و متضاد

محافظ (صفت)
protective

وابسته به حفظ و حراست (صفت)
protective

guarding, securing


Synonyms: careful, conservational, conservative, covering, custodial, defensive, emergency, guardian, insulating, jealous, possessive, preservative, protecting, safeguarding, sheltering, shielding, vigilant, warm, watchful


Antonyms: attacking, harmful, hurtful, injurious, threatening


جملات نمونه

1. protective custody
بازداشت احتیاطی

2. protective custody
بازداشت استحفاظی

3. a protective mask
رخپوش ایمنی

4. workers wear protective glasses
کارگران عینک های ایمنی می زنند.

5. some animals have protective coloring
برخی حیوانات دارای رنگ های ایمن دار هستند.

6. Ozone forms a protective layer between 12 and 30 miles above the Earth's surface.
[ترجمه ترگمان]لایه اوزون یک لایه محافظ بین ۱۲ تا ۳۰ مایل بالاتر از سطح کره زمین را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]ازن تشکیل یک لایه محافظ بین 12 و 30 مایل بالاتر از سطح زمین می کند

7. Sunscreen provides a protective layer against the sun's harmful rays.
[ترجمه ترگمان]کرم ضد آفتاب یک لایه محافظ را در برابر اشعه های مضر خورشید فراهم می کند
[ترجمه گوگل]کرم ضد آفتاب یک لایه محافظ در مقابل اشعه های مضر خورشید ایجاد می کند

8. The lionesses are fiercely protective of their young.
[ترجمه ترگمان]The به شدت از their محافظت می کنند
[ترجمه گوگل]شیرازها جوانان خود را به شدت محافظت می کنند

9. I feel very protective of you.
[ترجمه Mojarrad] من از شما خیلی حس امنیت میگیرم
[ترجمه ترگمان]من خیلی ازت محافظت می کنم
[ترجمه گوگل]من خیلی از شما محافظت می کنم

10. Lab workers must wear protective clothing.
[ترجمه ترگمان]کارگران آزمایشگاه باید لباس های محافظ بپوشند
[ترجمه گوگل]کارگران آزمایشگاه باید لباس محافظ را بپوشند

11. We feel safe with a protective device in the house.
[ترجمه ترگمان]ما در خانه احساس امنیت می کنیم
[ترجمه گوگل]ما با یک دستگاه محافظ در خانه احساس امنیت می کنیم

12. Workers should wear full protective clothing .
[ترجمه ترگمان]کارگران باید لباس های محافظ کامل بپوشند
[ترجمه گوگل]کارگران باید لباس محافظ کامل داشته باشند

13. She had built up a protective shell of indifference around herself.
[ترجمه ترگمان]او خودش یک پوسته محافظ را در اطراف خودش ساخته بود
[ترجمه گوگل]او یک پوسته محافظ بی تفاوتی را در اطراف خود ساخت

14. British industry was sheltered from foreign competition by protective tariffs.
[ترجمه ترگمان]صنعت بریتانیا از رقابت خارجی با تعرفه های حفاظتی پناه گرفته بود
[ترجمه گوگل]صنعت بریتانیا با تعرفه های محافظتی از رقابت های خارجی محافظت می شد

15. Workers who handle asbestos need to wear protective clothing.
[ترجمه ترگمان]کارگرانی که پنبه نسوز را کنترل می کنند باید لباس های محافظ بپوشند
[ترجمه گوگل]کارگران که از آزبست را اداره می کنند، باید لباس های محافظی بپوشند

16. With protective gear on you can spar with a partner.
[ترجمه ترگمان]با لوازم حفاظتی که بر روی شما قرار دارد می توانید با یک شریک بازی کنید
[ترجمه گوگل]با استفاده از ابزار محافظتی می توانید با یک شریک زندگی کنید

17. a bare hillside. Naked can mean 'without a protective covering':a naked sword.
[ترجمه ترگمان]یه تپه لخت برهنه است، بدون پوشش محافظ، یک شمشیر برهنه
[ترجمه گوگل]یک تپه بی حوصله برهنه می تواند یک شمشیر برهنه بدون پوشش محافظتی باشد

18. Monkeys do not have any kind of protective armour and use their brains to solve problems.
[ترجمه ترگمان]میمون ها هیچ نوع زره محافظ ندارند و از مغزشان برای حل مشکلات استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]میمون ها هیچ نوع زره محافظتی ندارند و از مغز خود برای حل مشکلات استفاده می کنند

19. The ship had been heavily plated with protective sheets.
[ترجمه ترگمان]کشتی با ملافه های محافظ پر شده بود
[ترجمه گوگل]کشتی به شدت با ورقه های محافظ پوشیده شده بود

Workers wear protective glasses.

کارگران عینک‌های ایمنی می‌زنند.


a protective mask

رخپوش ایمنی


protective custody

بازداشت محافظتی


Some animals have protective coloring.

برخی حیوانات دارای رنگ‌های ایمن‌دار هستند.


پیشنهاد کاربران

پاسدارنده

حامی، حمایت گر

پیشگیرانه

نگهدارنده
محافظ
ایمنی
پیشگیرانه


محافظت کننده

محافظت کار


کلمات دیگر: