1. hive off
از گروه جدا کردن یا شدن،جدا کردن و بردن
2. shaking the hive excited the bees
تکان دادن کندو زنبورها را به شور آورد.
3. the buzzing hive at the railway station
انبوه پرسروصدای مردم در ایستگاه ترن
4. the multitudes that hive in city apartments
انبوه مردمی که در آپارتمان های شهری درهم می لولند
5. spraying killed the whole hive
سمپاشی همه ی زنبوران کندو را کشت.
6. his little office is a hive of activity
دفترکار کوچک او کندوی فعالیت است.
7. there are thousands of bees in each hive
هر کندو دارای هزاران زنبور است.
8. Klockner plans to hive off its loss-making steel businesses.
[ترجمه ترگمان]ازبکستان قصد دارد کسب و کاره ای فولادی از دست دادن خود را آغاز کند
[ترجمه گوگل]Klockner قصد دارد تا کسب و کار خود را از بین برود
9. A hive cannot exist without a queen.
[ترجمه ترگمان]یک مرکز نمی تواند بدون یک ملکه وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]یک کندو نمی تواند بدون یک ملکه وجود داشته باشد
10. In the morning the house was a hive of activity.
[ترجمه ترگمان]صبح روز بعد خانه مرکز فعالیت بود
[ترجمه گوگل]صبح، خانه یک خرس از فعالیت بود
11. A hive can't exist without a queen.
[ترجمه ترگمان]یک مرکز نمی تواند بدون یک ملکه وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]یک کندو نمی تواند بدون یک ملکه وجود داشته باشد
12. The bees were humming around the hive.
[ترجمه ترگمان]زنبوره ای در اطراف کندو وزوز می کردند
[ترجمه گوگل]زنبورها در اطراف کندو آواز خواندند
13. This marketplace was once a hive of activity.
[ترجمه ترگمان]این بازار زمانی مرکز فعالیت بود
[ترجمه گوگل]این بازار یک بار فعالیتی بود
14. The classroom was a hive of activity as the children prepared for the concert.
[ترجمه ترگمان]کلاس کاری بود که بچه ها برای کنسرت آماده می کردند
[ترجمه گوگل]کلاس درس فعالیت هایی بود که بچه ها برای کنسرت آماده می کردند
15. The bees swarmed round the hive.
[ترجمه ترگمان]زنبورها اطراف کندو ازدحام کرده بودند
[ترجمه گوگل]زنبورها در اطراف زالو پرورش دادند
16. What a hive of industry!
[ترجمه ترگمان]کندو چه کندوی کار است!
[ترجمه گوگل]چه میله ای از صنعت!
17. The whole house was a hive of activity on the day before the wedding.
[ترجمه ترگمان]تمام خانه روز قبل از عروسی یک مرکز فعالیت بود
[ترجمه گوگل]کل خانه در طول روز قبل از عروسی، یک خرس از فعالیت بود