کلمه جو
صفحه اصلی

woollen

انگلیسی به فارسی

پشم، پارچههای پشمی، کاموا، پشمی


انگلیسی به انگلیسی

• of wool, woolly
woollen clothes are made from wool, or from a mixture of wool and artificial fibres.

جملات نمونه

1. a woollen sweater with a ribbed design
پیراهن بافته ی پشمی با طرح کبریتی

2. the woollen bag contained his clothes
کیسه ی پشمی،حاوی لباس های او بود.

3. a coarse woollen underwear that itches
زیرپوش زبر و پشمی که باعث خارش می شود.

4. this company handles woollen clothes only
این شرکت فقط در خرید و فروش لباس های پشمی دست دارد.

5. her ensemble consisted of a woollen skirt and a gray jacket
لباس او شامل یک دامن پشمی و یک کت خاکستری بود.

6. She threw a heavy woollen cloak over her shoulders.
[ترجمه ترگمان]شنل پشمی سنگینی روی شانه هایش انداخته بود
[ترجمه گوگل]او بر روی شانه هایش پشم پشمی سنگین گذاشت

7. In winter we wear woollen clothes to keep us warm.
[ترجمه ترگمان]زمستان ها برای گرم کردن ما لباس های پشمی می پوشند
[ترجمه گوگل]در زمستان لباس های پشمی را می پوشانیم تا گرم شود

8. He was perspiring in his thick woollen suit.
[ترجمه ترگمان]در کت و شلوار پشمی ضخیم عرق کرده بود
[ترجمه گوگل]او در کت و شلوار پشمی ضخیم خوابیده بود

9. Two loads of woollen cloth were dispatched to the factory on December 12th.
[ترجمه ترگمان]در روز دوازدهم دسامبر دو بار لباس پشمی به کارخانه ارسال شد
[ترجمه گوگل]دو روز بارانی از پارچه پشمی در 12 دسامبر به کارخانه فرستاده شد

10. She bought a pair of woollen hose yesterday.
[ترجمه ترگمان]دیروز یک جفت جوراب پشمی خرید
[ترجمه گوگل]او روز گذشته یک جفت شل پشمی خرید

11. The family made their money in the woollen trade.
[ترجمه ترگمان]خانواده پول خود را در تجارت پشمی ساختند
[ترجمه گوگل]این خانواده پول خود را در تجارت پشم خرید کردند

12. These woollen suits are not designed for wear in hot climates.
[ترجمه ترگمان]این لباس های پشمی برای پوشیدن در آب و هوای گرم طراحی نشده اند
[ترجمه گوگل]این لباس های پشمی برای پوشیدن در هوای گرم طراحی نشده است

13. Woollen cloth and timber were sent to Egypt in exchange for linen or papyrus.
[ترجمه ترگمان]پارچه و چوب woollen برای تعویض کتان و یا پاپیروس به مصر فرستاده شدند
[ترجمه گوگل]پارچه و پشم گوسفند و پشمی در عوض برای پارچه کتانی یا پاپیروس به مصر فرستاده شد

14. They balled off the woollen yarn.
[ترجمه ترگمان]the را مشت کرده بودند
[ترجمه گوگل]آنها از نخ پشمی دور شدند

15. She had a warm woollen hat on that left only her eyes and nose showing.
[ترجمه ترگمان]کلاه پشمی گرمی داشت که فقط چشمانش و بینی اش نشان می داد
[ترجمه گوگل]او یک کلاه پشمی گرم داشت که تنها چشمانش را نشان می داد و بینی می کرد

16. She had a woollen scarf around her neck.
[ترجمه ترگمان]شال پشمی دور گردنش انداخته بود
[ترجمه گوگل]او روسری پشمالو را در اطراف گردنش گذاشته بود

پیشنهاد کاربران

پارچه های پشمی

پشمی


کلمات دیگر: