کلمه جو
صفحه اصلی

arguably


به طور قابل بحث و استدلال، شاید، محتملا، به طور غیر یقین، بهطور غیر یقین deforestation is arguably one of today's most important problems از بین بردن جنگلها شاید یکی از مهمترین مسائل امروز است

انگلیسی به فارسی

به‌طور قابل‌بحث و استدلال، شاید، به‌‌احتمال، به‌طور غیر‌یقین


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
• : تعریف: as is able to be supported by argument.

- He is arguably the best pianist alive today.
[ترجمه mary ahirazi] او منطقا بهترین پیانیست در قید حیات کنونی است. یا منطقا در بین پیانیست های در قید حیات کنونی، او بهترین است.
[ترجمه di darkestar] عده ای بر این باوراند که در حال حاضر، او بهترین پیانیست در قیدِ حیات است.
[ترجمه ترگمان] مسلما امروز بهترین پیانیست است
[ترجمه گوگل] او مسلما بهترین پیانیست زنده امروز است

• debatably, disputably

جملات نمونه

Deforestation is arguably one of today's most important problems.

از بین بردن جنگل‌ها شاید یکی از مهمترین مسائل امروز است.


1. deforestation is arguably one of today's most important problems
از بین بردن جنگل ها شاید یکی از مهمترین مسائل امروز است.

2. The book is arguably a potential best seller.
[ترجمه di darkestar] احتمال می رود که این کتاب، از توان بالقوه ای برای پرفروش شدن برخوردار باشد.
[ترجمه ترگمان]این کتاب احتمالا بهترین فروشنده است
[ترجمه گوگل]این کتاب مسلما یکی از بهترین فروشندگان بالقوه است

3. They are arguably the most important band since The Rolling Stones.
[ترجمه ترگمان]آن ها مسلما مهم ترین گروه از زمان رولینگ استون هستند
[ترجمه گوگل]آنها مسلما مهمترین گروه از The Rolling Stones هستند

4. He is arguably the world's best football player.
[ترجمه ترگمان]او مسلما بهترین بازیکن فوتبال جهان است
[ترجمه گوگل]او مسلما بهترین بازیکن فوتبال است

5. He is arguably the best actor of his generation.
[ترجمه ترگمان]او مسلما بهترین بازیگر نسل خود است
[ترجمه گوگل]او مسلما بهترین بازیگر نسل او است

6. Arguably, the monarchy worked well for many centuries.
[ترجمه ترگمان]مسلما، سلطنت برای قرن های متمادی به خوبی کار می کرد
[ترجمه گوگل]مسلما پادشاهی برای قرن ها کار خوبی کرد

7. Arguably, the drug should not have been made available before it had been thoroughly tested.
[ترجمه ترگمان]مسلما، مواد مخدر نباید قبل از این که به طور کامل مورد آزمایش قرار گرفته باشد، موجود باشد
[ترجمه گوگل]مسلما دارو نباید قبل از اینکه کاملا آزمایش شود، نبوده است

8. John sings very well though Peter is arguably the better actor.
[ترجمه ترگمان]جان خیلی خوب آواز می خواند هر چند که پیتر بهترین هنرپیشه است
[ترجمه گوگل]جان خوب می خواند، هرچند که پیتر، مسلما بازیگر بهتر است

9. The recording is arguably a little close but otherwise fine.
[ترجمه ترگمان]ضبط به طور تقریبی کمی نزدیک تر است، اما در غیر این صورت خوب است
[ترجمه گوگل]ضبط قطعا کمی نزدیک است اما به هر حال خوب است

10. And the ending is slightly unsatisfactory, arguably deficient in the final twist or flourish.
[ترجمه ترگمان]و این پایان کمی رضایت بخش است، مسلما در تغییر نهایی و یا شکوفایی شما کم است
[ترجمه گوگل]و پایان کمی ناراحت کننده است، مسلما در پیچ و تاب نهایی یا شکوفایی ناقص است

11. As the boundaries between biology and technology are arguably dissolving, so the relationships between humans become unstable.
[ترجمه ترگمان]همانطور که مرزه ای بین بیولوژی و تکنولوژی در حال انحلال هستند، بنابراین روابط بین انسان ها ناپایدار می شود
[ترجمه گوگل]به عنوان مرز بین زیست شناسی و فن آوری قطعا حل و فصل، بنابراین روابط بین انسان تبدیل به ناپایدار است

12. He is arguably the third most powerful political figure in the state, after Gov.
[ترجمه ترگمان]او احتمالا سومین شخصیت سیاسی قدرتمند در دولت پس از دولت است
[ترجمه گوگل]او، مسلما سومین شخص سیاسی قدرتمند در دولت است، پس از دولت

13. Although arguably the most constructive approach, this is usually the one which creates the greatest controversy.
[ترجمه ترگمان]اگرچه احتمالا قوی ترین رویکرد است، اما این معمولا همان چیزی است که بیش ترین جنجال را ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]اگر چه مسلما سازنده ترین روش است، این معمولا آن است که بزرگترین بحث را ایجاد می کند

14. Arguably, the Club has set the standards for other to follow - and very healthy it looks on them too.
[ترجمه ترگمان]مسلما، کلوب استانداردهای دیگری را برای پیروی از آن ها تعیین کرده است - و بسیار سالم به آن ها نگاه می کند
[ترجمه گوگل]مسلما باشگاه استانداردها را برای دیگران تنظیم کرده است - و بسیار سالم نیز به نظر می رسد

دانشنامه عمومی

به نحوی که (کاری یا ادعایی) قابل دفاع با قابل بحث باشد یا بتوان آن را توجیه کرد.


پیشنهاد کاربران

توضیح اینکه

مسلما

شاید ، محتملا ، احتمالن ، بطور غیر یقین

زمانی کاربرد داره که دریک مورد میخواید نظرتونو بگید و اعتقاد دارید دلایل خوبی وجود داره مبنی بر اینکه اون مورد درسته

به احتمال قوی - به احتمال زیاد

شاید بتوان گفت . . .

محققا، مسلما

تعریف : برهان و دلیلی که در بحث و مجادله می تواند برای اثبات سخن به کار آید

بنا به دلایلی، بعلت دلایلی، بخاطر دلایلی، از روی دلایلی
( در مواقعی که عقیده خود را می گوییم و برای آن دلایلی داریم ولی نمی خواهیم دلایل خود را ذکر کنیم )

به اعتقاد خودم، بنا به دلایلی
( در مواقعی که عقیده خود را می گوییم و برای آن دلایلی داریم ولی نمی خواهیم دلایل خود را ذکر کنیم )

Arguably, the monarchy worked well for many centuries

به احتمال قوی .

بطورِ بحث برانگیز، بطورِ جدل آمیز و. . . .
بگونه ای که دربابِ درستیِ یک مسئله، اختلاف نظر وجود داشته باشد.

مبتنی بر ادله و شواهدی که نظر ما را پشتیبانی می کند
یعنی نظری که داریم ابراز می کنیم، بی اساس نیست و پشتش استدلال وجود داره که میشه درباره اون استدلال ها هم بعدا حرف زد!

بطور اختلاف انگیزی

می توان گفت که
می توان استدلال آورد که

اگه به من باشه . . .
اگه از من بپرسید . . .
نمیشه روش قسم خورد ولی . . .

یقیناً
به جرأت میشه گفت

گفتنی است

دوستان با توجه به متن، معنای متفاوتی داره، اما بهتره که از به طور کمتر استفاده کرد


کلمات دیگر: