1. except for death, there is no certitude
جز مرگ هیچ قطعیتی وجود ندارد.
2. except for the fact that. . .
به جز این واقعیت که . . . ،جز این که. . .
3. except for
به جز،سوای،به غیر از
4. to except to somebody's remarks
با اظهارات کسی مخالفت کردن
5. every day except sunday, the soldiers messed together
به جز یکشنبه ها سربازان هر روز با هم خوراک می خوردند.
6. everyone came except iraj
همه آمدند به جز ایرج.
7. she invited everyone except pari
او همه را دعوت کرد جز پری.
8. i'd quit my job except i need the money
اگر نیاز به پول نداشتم کارم را ول کرده بودم.
9. never pan the camera except to follow motion
هرگز دوربین را نچرخان مگر برای فیلم برداری از چیزی متحرک.
10. you can eat everything except meat
شما می توانید همه چیز بخورید غیر از گوشت.
11. the room was completely silent except for the buzzing of a bee
اتاق غرق در سکوت بود و فقط صدای وز وز یک زنبور می آمد.
12. you haven't done a thing except bitch ever since we got here
از وقتی که به اینجا رسیدیم کاری جز شکایت نکرده ای.
13. in winter the village becomes inaccessible except by air
در زمستان رسیدن به آن دهکده فقط از راه هوا امکان پذیر است.
14. You will be punished, I can except no one.
[ترجمه ata] شما تنبیه خواهید شد، من نمی تونم برای کسی استثنا قائل بشم
[ترجمه ترگمان]تو تنبیه میشی، من فقط می تونم به غیر از هیچ کس
[ترجمه گوگل]شما مجازات می شوید، من می توانم به جز هیچ کس
15. The weather was good except for an occasional shower.
[ترجمه ترگمان]هوا فقط برای یک حمام گاه خوب بود
[ترجمه گوگل]آب و هوا خوب بود به جز یک گاه به گاه دوش
16. I have everything what I want except you.
[ترجمه ترگمان]من هر چیزی رو که می خوام به جز تو دارم
[ترجمه گوگل]من همه چیزهایی را که میخواهم به جز تو دارم
17. Except for a small pang, her headache has gone.
[ترجمه ترگمان]به جز یک درد کوچک، سردردش قطع شده است
[ترجمه گوگل]به جز یک پنگ کوچک، سردرد او رفته است
18. We work every day except Sunday.
[ترجمه شقایق] ما هر روز بجز یکشنبه ها کار میکنیم
[ترجمه ترگمان]ما هر روز به غیر از یکشنبه ها کار می کنیم
[ترجمه گوگل]ما به جز روز یکشنبه کار می کنیم
19. Nothing really matters except to live or die.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز به جز زنده ماندن یا مردن مهم نیست
[ترجمه گوگل]هیچ چیز واقعا مهم نیست جز زندگی و یا مرگ
20. Except for a brief Christian interlude at the beginning of the 11th century, Istanbul has been a Muslim city for almost 1300 years.
[ترجمه ترگمان]به جز یک دوره کوتاه مسیحی در آغاز قرن یازدهم، استانبول یک شهر مسلمان برای تقریبا ۱۳۰۰ سال بوده است
[ترجمه گوگل]استانبول به جز یک مفهوم کوتاه مسیحی در آغاز قرن 11، تقریبا 1300 سال به یک شهر مسلمان تبدیل شده است
21. Each person's genetic code is unique except in the case of identical twins.
[ترجمه ترگمان]کده ای ژنتیکی هر فرد به جز در مورد دوقلوهای همسان، منحصر به فرد است
[ترجمه گوگل]کد ژنتیکی هر شخص به جز در مورد دوقلوهای یکسان منحصر به فرد است