کلمه جو
صفحه اصلی

freezer


معنی : یخدان، یخچال خیلی سرد، منجمد کننده
معانی دیگر : (در یخچال) جایخی، یخ ساز، فریزر، یخ زن

انگلیسی به فارسی

یخچال خیلی سرد، منجمد‌کننده، یخدان، سردخانه، محفظه‌ی یخ


فریزر، یخچال خیلی سرد، یخدان، منجمد کننده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a thing that freezes, esp. an appliance that freezes food for storage.

• one who freezes; cold compartment; refrigerator; device for preparing ice cream and frozen foods
a freezer is a large container in which you can store food for long periods of time, because the temperature inside is kept below freezing point.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] منجمد کننده

مترادف و متضاد

یخدان (اسم)
chest, icebox, freezer

یخچال خیلی سرد (اسم)
freezer

منجمد کننده (اسم)
freezer

icebox


Synonyms: cold storage, cooler, refrigerator


جملات نمونه

1. If you put it in the freezer, it will go solid.
[ترجمه ترگمان]، اگه توی فریزر گذاشته باشی خیلی خوب میشه
[ترجمه گوگل]اگر آن را در فریزر قرار دهید، جامد خواهد شد

2. I have to restock the freezer.
[ترجمه ترگمان]باید the رو جبران کنم
[ترجمه گوگل]من باید فریزر را بازسازی کنم

3. I've defrosted the freezer.
[ترجمه ترگمان]من فریزر رو باز کردم
[ترجمه گوگل]من فریزر را خنثی کرده ام

4. There's always the food in the freezer if need be.
[ترجمه ترگمان]اگر لازم باشد، همیشه غذا در فریزر است
[ترجمه گوگل]در صورت نیاز، غذا در فریزر همیشه وجود دارد

5. The engineer was working on the freezer when he was overcome by gas.
[ترجمه ترگمان]مهندس در حالی که مشغول کار بر روی فریزر بود، مشغول کار بر روی فریزر بود
[ترجمه گوگل]مهندس بر روی فریزر کار می کرد، زمانی که گاز با آن غلبه کرد

6. A top quality freezer for only £20 down and £5 a week for a year.
[ترجمه ترگمان]یک فریزر با کیفیت بالا فقط برای ۲۰ پوند و ۵ پوند برای یک سال
[ترجمه گوگل]یک فریزر با کیفیت بالا فقط برای 20 پوند و 5 پوند در هفته برای یک سال

7. Mum stocked up the freezer for us before she went to the conference.
[ترجمه ترگمان]مامان قبل از رفتن به کنفرانس، فریزر را برای ما پر کرده بود
[ترجمه گوگل]مادرم قبل از رفتن به کنفرانس، فریزر را برای ما گذاشت

8. Food will spoil if the temperature in your freezer rises above 8oC.
[ترجمه ترگمان]اگر دما در فریزر بالاتر از ۸ درجه سانتیگراد باشد، غذا فاسد می شود
[ترجمه گوگل]اگر درجه حرارت در فریزر شما بالاتر از 8 درجه سانتیگراد باشد غذا خراب خواهد شد

9. A freezer and microwave oven can make light work of cooking.
[ترجمه ترگمان]یک فریزر و فر میکروویو می تواند کار آشپزی را روشن کند
[ترجمه گوگل]یک فریزر و اجاق مایکروویو میتوانند از آشپزی لذت ببرند

10. Put it back in the freezer.
[ترجمه ترگمان] بذارش تو فریزر
[ترجمه گوگل]آن را در فریزر قرار دهید

11. There's always food in the freezer if need be.
[ترجمه ترگمان]اگر لازم باشد همیشه در فریزر غذا وجود دارد
[ترجمه گوگل]در صورت نیاز، همیشه در فریزر غذا وجود دارد

12. We keep frozen food in a freezer.
[ترجمه ترگمان]ما غذای منجمد را در فریزر نگه می داریم
[ترجمه گوگل]ما مواد یخ زده را در یک فریزر نگهداری می کنیم

13. You can store coffee beans in the freezer to keep them fresh.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید لوبیای قهوه را در فریزر ذخیره کنید تا آن ها را تازه نگه دارید
[ترجمه گوگل]شما می توانید دانه های قهوه را در فریزر ذخیره کنید تا آنها تازه نگه داشته شوند

14. Paul pulled a muscle trying to lift the freezer.
[ترجمه ترگمان]پایول یک ماهیچه را بیرون کشید و سعی کرد فریزر را بلند کند
[ترجمه گوگل]پولول یک عضله را در تلاش برای بلند کردن فریزر کشید

15. We need to stock up the freezer.
[ترجمه ترگمان] باید فریزر رو درست کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید فریزر را ذخیره کنیم

پیشنهاد کاربران

رفتاری : خشک شدن، خشکش زد ( قالبن تز ترس )

freezer ( عمومی )
واژه مصوب: یخ‏زن
تعریف: محفظه‏ای برای منجمد کردن مواد غذایی


کلمات دیگر: