کلمه جو
صفحه اصلی

reflectivity


بازتاب پذیری

انگلیسی به فارسی

بازتاب پذیری


بازتاب، بازتاب پذیری


انگلیسی به انگلیسی

• quality of producing a reflection; quality of being contemplative, state of being pensive; ratio of energy reflected by a surface to the amount of energy striking the surface, reflectance (physics)

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] قابلیت انعکاسی - بازتابندگی کسری از انرژی تابشی که از سطح تحت تابش یکنواخت بازتابیده می شود .
[ریاضیات] بازتابندگی

جملات نمونه

1. Another class has extremely high reflectivity with absolutely no evidence of absorption of light by ferrous iron.
[ترجمه ترگمان]کلاس دیگر بازتاب پذیری بالایی دارد و مطلقا هیچ مدرکی برای جذب نور به وسیله آهن آهنی ندارد
[ترجمه گوگل]کلاس دیگری دارای بازتابندگی بسیار بالایی است و کاملا بدون شواهدی از جذب نور توسط آهن سیاه است

2. In the near-infrared waveband the reflectivity of water drops almost to zero.
[ترجمه ترگمان]در the نزدیک مادون قرمز بازتابی از قطرات آب تقریبا به صفر می رسد
[ترجمه گوگل]در موج موج نزدیک به مادون قرمز، بازتابی از آب تقریبا به صفر می رسد

3. In reflectivity of cavity mirrors asas reflective mirror have been measured with this technique.
[ترجمه ترگمان]در بازتاب بازتاب of آینه، آینه بازتابنده با این روش اندازه گیری شده است
[ترجمه گوگل]در بازتابی از آینه حفره ای که آینه بازتابنده با این تکنیک اندازه گیری شده است

4. Spherical cobalt blue with good reflectivity characteristics was synthesized by spray pyrolysis.
[ترجمه ترگمان]Spherical آبی لاجوردی با ویژگی های بازتابی خوب، بوسیله تجزیه حرارتی spray سنتز شد
[ترجمه گوگل]آبی کبالت کروی با ویژگی های انعکاسی خوب با اسپری پیلوریس سنتز شده است

5. A simple and inexpensive optical fiber vibrometer with reflectivity and illuminating power compensation was presented.
[ترجمه ترگمان]یک فیبر نوری ساده و ارزان با بازتابی از بازتاب بازتاب و روشن کردن جبران توان ارائه شد
[ترجمه گوگل]یک ویبرومتر فیبر نوری ساده و ارزان با بازتاب و جبران قدرت روشنایی ارائه شده است

6. Coatings specially designed for reduced optical reflectivity or emissivity.
[ترجمه ترگمان]Coatings به طور خاص برای کاهش بازتاب نور یا قابلیت تابش طراحی شده اند
[ترجمه گوگل]پوشش های ویژه ای برای کاهش بازتابی نوری یا تابش اشعه

7. The devices control the reflectivity of the outer sections of the sail; switching one on creates a mirror-like effect, allowing sunlight to push more on those parts of the sail.
[ترجمه ترگمان]این دستگاه ها بازتابی از بازتاب بخش های بیرونی بادبان را کنترل می کنند؛ سوییچینگ یکی بر روی ایجاد یک اثر آیینه ای مانند، اجازه دادن به نور خورشید برای فشار بیشتر بر روی قسمت های بادبان را می دهد
[ترجمه گوگل]این دستگاه ها بازتابی از قسمت های بیرونی بادبان را کنترل می کند؛ سوئیچ کردن یکی روی یک اثر آینه مانند ایجاد می کند، که اجازه می دهد نور خورشید به بیشتر در آن قسمت های بادبان فشار وارد کند

8. The reflectivity of land to solar radiation is much higher than that of ocean.
[ترجمه ترگمان]بازتاب پذیری زمین در برابر اشعه خورشید بسیار بیشتر از سطح اقیانوس است
[ترجمه گوگل]بازتابی از زمین به تابش خورشیدی بسیار بالاتر از اقیانوس است

9. That's much less than the reflectivity of Jupiter, indicating that CoRoT-1b probably lacks extensive clouds.
[ترجمه ترگمان]این بسیار کم تر از بازتاب بازتاب مشتری است، که نشان می دهد CoRoT - ۱ b احتمالا فاقد ابر گسترده است
[ترجمه گوگل]این بسیار کمتر از بازتابی از مشتری است، نشان می دهد که CoRoT-1b احتمالا فاقد ابرهای گسترده است

10. It can be applied to quality control CINRAD reflectivity data.
[ترجمه ترگمان]می توان از آن برای کنترل کیفیت داده های بازتابی استفاده کرد
[ترجمه گوگل]این می تواند داده های بازتاب دهنده CINRAD کنترل کیفیت را اعمال کند

11. Using a plate whose hemisphere reflectivity is known as a standard plate, the lidar scattering cross section(LRCS) and hemisphere reflectivity of a target plate are measured inversely.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از یک بشقاب که بازتابی از آن به عنوان یک صفحه استاندارد شناخته می شود، ستون scattering لایدار (LRCS)و بازتاب hemisphere یک صفحه هدف به طور معکوس اندازه گیری می شود
[ترجمه گوگل]با استفاده از یک صفحه ای که بازتابی از نیمکره آن به عنوان یک صفحه استاندارد شناخته می شود، مقطع پراکندگی لیدار (LRCS) و بازتابی از نیمکره یک صفحه هدف به صورت معکوس اندازه گیری می شوند

12. Light curves may show varying brightness due to two in-dependent factors: local variations in reflectivity and departures from spherical shape.
[ترجمه ترگمان]منحنی های نور ممکن است درخشندگی متفاوتی را به علت دو عامل وابسته نشان دهند: تغییرات موضعی در بازتاب و خروج از شکل کروی
[ترجمه گوگل]منحنی های نور ممکن است با توجه به دو متغیر وابسته محلی تغییرات در بازتاب و خروج از شکل کروی روشنایی متنوع نشان می دهد

13. The spectral classes established by asteroid observers are based on the colors and total reflectivity of their targets.
[ترجمه ترگمان]کلاس های طیفی که توسط ناظران خرده سیاره ها ایجاد شده اند براساس رنگ ها و بازتاب کل اهداف آن ها می باشند
[ترجمه گوگل]کلاس های طیفی که توسط ناظران سیارک ایجاد شده براساس رنگ و بازتابی کامل اهداف آنها است

14. Phobos and Deimos are small, irregularly shaped bodies, generally similar to carbonaceous asteroids in color, reflectivity, and density.
[ترجمه ترگمان]Phobos و Deimos بدن های کوچک و نامنظم هستند که به طور کلی شبیه به خرده خرده سیاره ها در رنگ، بازتابندگی و چگالی هستند
[ترجمه گوگل]فوبوس و دیموس اندامهای کوچک و نامنظم هستند که عموما شبیه سیارک های کربنیک به رنگ، بازتاب و تراکم هستند


کلمات دیگر: