کلمه جو
صفحه اصلی

revivify


معنی : بهوش اوردن، نیروی تازه دادن
معانی دیگر : رجوع شود به: revive

انگلیسی به فارسی

نیروی تازه دادن، بهوش آوردن


تجدید حیات، نیروی تازه دادن، بهوش اوردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: revivifies, revivifying, revivified
مشتقات: revivification (n.)
• : تعریف: to inject new life or vitality into.

• resuscitate, bring back to life; renew, restore
to revivify a situation, event, or activity means to make it become more active, lively, or efficient; a formal word.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] احیاء کردن

مترادف و متضاد

بهوش اوردن (فعل)
sober, bring to, resuscitate, revive, revivify

نیروی تازه دادن (فعل)
revive, revivify

جملات نمونه

1. A leader with real charisma is needed to revivify the political party.
[ترجمه ترگمان]یک رهبر با جذبه واقعی برای revivify حزب سیاسی مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]یک رهبر با شایستگی واقعی برای احیای حزب سیاسی مورد نیاز است

2. The aim was to strengthen and revivify the Labour Party.
[ترجمه ترگمان]هدف تقویت و تقویت حزب کارگر بود
[ترجمه گوگل]هدف برای تقویت و نیروی تازه دادن حزب کارگر بود

3. They've revivified rhythm and blues singing by giving it dance beats.
[ترجمه ترگمان]آن ها با دادن ضربان رقص ریتم و آهنگ blues دارند
[ترجمه گوگل]آنها ریتم و آواز بلوز را با دادن ضربات رقص به آن تغییر دادند

4. From the same lands came the quest for the Grail that revivified the spirituality of the twelfth century.
[ترجمه ترگمان]از همان سرزمین به دنبال جام مقدس قرن دوازدهم می گشت
[ترجمه گوگل]از سرزمین های مشابه، تلاش برای گریل بود که معنویت قرن دوازدهم را احیا کرد

5. And Leo had also been taking steps to revivify the influence of religion at other levels.
[ترجمه ترگمان]و لیو هم برای سرکوب نفوذ مذهب در سطوح دیگر گام برداشته بود
[ترجمه گوگل]و لئو نیز اقدامات دیگری را برای احیای نفوذ دین در سطوح دیگر انجام داده است

6. Monadnock succeeds in revivifying Thomson's opera.
[ترجمه ترگمان]Monadnock در اپرای revivifying تامسون اجرا می شود
[ترجمه گوگل]Monadnock موفق به تجدید اپرا تامسون شد

7. So the classroom has to revivify and transcend to the life world so as to give the classroom vitality and energy.
[ترجمه ترگمان]بنابراین کلاس باید به دنیای زندگی نفوذ کرده و از دنیای زندگی فراتر رود تا انرژی و انرژی کلاس درس را به آن ها بدهد
[ترجمه گوگل]بنابراین کلاس درس باید به جهان زندگی دوباره احیا شود و از آن عبور کند تا بتواند انرژی و انرژی کلاس درس را به ارمغان بیاورد

8. Mine reclamation can revivify the utilization function of mining land, protect the forming land and renovate the ecologic environment.
[ترجمه ترگمان]احیا معدن می تواند عملکرد بهره برداری از زمین معدنی، حفاظت از زمین تشکیل و نوسازی محیط زیست اکولوژیک را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]احیاء معدن می تواند عملکرد بهره برداری زمین های معدن را بازسازی نماید، از زمین های تشکیل دهنده حفاظت می کند و محیط زیست را بازسازی می کند

9. The author try to revivify a vivid and tridimensional painter's image and show his painting skills and painting theory achievement.
[ترجمه ترگمان]مولف سعی دارد تصویر نقاش vivid و tridimensional را به تصویر بکشد و مهارت های نقاشی و دستاوردهای نقاشی خود را نشان دهد
[ترجمه گوگل]نویسنده تلاش می کند تا یک تصویر نقاشی رنگارنگ و سه بعدی را دوباره زنده کند و مهارت های نقاشی و نقاشی خود را نشان دهد

10. Mine reclamation can revivify the utilization function of mining land, protect the farming land and renovate the ecologic environment.
[ترجمه ترگمان]احیا معدن می تواند عملکرد بهره برداری از زمین معدن، حفاظت از زمین کشاورزی و نوسازی محیط زیست اکولوژیک را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]احیاء معدن می تواند عملکرد بهره برداری زمین های معدن را بازسازی، حفاظت از زمین های کشاورزی و تجدید ساختار محیط زیست

11. It's because we have these performers up there that are reading this blueprint and everyone is listening, basically to see how accurately they can reproduce, revivify this artistic artifact.
[ترجمه ترگمان]این به این دلیل است که ما این مجریان را در آنجا داریم که این طرح اولیه را می خوانند و همه به آن گوش می دهند، به طور اساسی درک می کنند که چگونه می توانند به طور دقیق تکثیر شوند، این اثر هنری را بسازند
[ترجمه گوگل]این به این دلیل است که ما این هنرمندان را در آنجا می بینیم که این طرح را خواندند و هر کس گوش می دهد، اساسا برای اینکه ببینند دقیقا چگونه می توانند تولید کنند، این آثار هنری را احیا کنند

12. The current problem of classroom lies in its isolation from the life world. So the classroom has to revivify and transcend to the life world so as to give the classroom vitality and energy.
[ترجمه ترگمان]مشکل کنونی کلاس در انزوای خود از دنیای زندگی است بنابراین کلاس باید به دنیای زندگی نفوذ کرده و از دنیای زندگی فراتر رود تا انرژی و انرژی کلاس درس را به آن ها بدهد
[ترجمه گوگل]مشکل فعلی کلاس در انزوای خود از جهان زندگی است بنابراین کلاس درس باید به جهان زندگی دوباره احیا شود و از آن عبور کند تا بتواند انرژی و انرژی کلاس درس را به ارمغان بیاورد


کلمات دیگر: