کلمه جو
صفحه اصلی

soya


معنی : سویا، لوبیای روغن، لوبیای ژاپنی، سوژا
معانی دیگر : لوبیای روغن، لوبیای ژاپنی، سوژا، سویا

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) لوبیای روغن، لوبیای ژاپنی، سوژا، سویا


سویا، لوبیای روغن، لوبیای ژاپنی، سوژا


انگلیسی به انگلیسی

• soybean, edible bean of the soy plant
soya is the same as soya beans.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] سویا - لوبیای چینی

مترادف و متضاد

سویا (اسم)
soya

لوبیای روغن (اسم)
soya

لوبیای ژاپنی (اسم)
soya

سوژا (اسم)
soya

جملات نمونه

1. Soya milk can cause allergic reactions in some children.
[ترجمه ترگمان]شیر خشک می تواند باعث واکنش های آلرژیک در برخی از کودکان شود
[ترجمه گوگل]شیر سویا می تواند واکنش های حساسیتی در برخی از کودکان ایجاد کند

2. Enormous acreages of soya beans are grown in the United States.
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی دانه سویا در ایالات متحده کشت می شود
[ترجمه گوگل]مکانی عظیم لوبیا سویا در ایالات متحده رشد می کند

3. He choked on a soya bean and died suddenly.
[ترجمه ترگمان]یه سویا رو گرفت و ناگهان مرد
[ترجمه گوگل]او روی یک لوبیا سویا خرد شده و به طور ناگهانی درگذشت

4. It is rounder and more pungent than soya sauce.
[ترجمه ترگمان]این rounder و more از سس سویا است
[ترجمه گوگل]این گیاه صاف و تندتر از سس سویا است

5. It is made from fermented soya beans and the whole process of producing the sauce should take at least a year.
[ترجمه ترگمان]این گیاه از سویا تخمیر شده سویا گرفته می شود و تمام فرآیند تولید سس باید حداقل یک سال طول بکشد
[ترجمه گوگل]این از سویا تهیه شده از سویا ساخته شده است و کل تولید سس باید حداقل یک سال طول بکشد

6. Birds Eye allegedly told inspectors the soya was used to add texture and strength to the product and prevent shrinking.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که چشم پرندگان به بازرسان گفته می شود که این سویا برای افزودن بافت و استحکام به محصول و جلوگیری از کاهش استفاده می شود
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد پرندگان الاغ به بازرسان گفته اند که سویا برای افزودن بافت و قدرت به محصول و جلوگیری از انقباض استفاده می شود

7. The traditional consumers of soya beans are countries of the Far East.
[ترجمه ترگمان]مصرف کنندگان سنتی سویا در کشورهای خاور دور هستند
[ترجمه گوگل]مصرف کنندگان سنتی لوبیا سویا، کشورهای خاور دور هستند

8. All soya sauces provide invaluable seasoning to strict vegetarian diets that are based mainly on relatively bland grains.
[ترجمه ترگمان]همه سس سویا چاشنی بسیار ارزشی را به رژیم های غذایی گیاهی سفت و سخت می دهند که عمدتا بر روی دانه های نسبتا آرام قرار دارند
[ترجمه گوگل]تمام سس سویا چاشنی ارزشمند را برای رژیم های غذایی گیاهی آماده می کنند که عمدتا بر روی دانه های نسبتا ملایم هستند

9. The proportion of soya from the genetically modified plants was initially small, but led to all soya being regarded as suspect.
[ترجمه ترگمان]نسبت سویا به گیاهان اصلاح شده ژنتیکی در ابتدا کوچک بود، اما منجر به این شد که همه سویا به عنوان فرد مظنون در نظر گرفته شوند
[ترجمه گوگل]نسبت سویا از گیاهان اصلاح شده ژنتیکی در ابتدا کوچک بود، اما منجر به فرو ریختن سویا به عنوان مشکوک شد

10. Typical sources of fat are fish and soya oils and wheatgerm.
[ترجمه ترگمان]منابع نمونه چربی ماهی و سویا و wheatgerm هستند
[ترجمه گوگل]منابع طبیعی چربی عبارتند از ماهی و روغن سویا و گندم

11. By 1959 four-fifths of wheat and nine-tenths of soya bean oil exports were paid for in this way.
[ترجمه ترگمان]تا سال ۱۹۵۹، چهار پنجم گندم و نه دهم صادرات سویا به این ترتیب پرداخت شد
[ترجمه گوگل]تا سال 1959، چهار پنجم گندم و نه دهم صادرات نفت سویا به این ترتیب پرداخت شد

12. Teriyaki A marinade based on soya sauce but with the addition of Tabasco sauce, sherry and sugar.
[ترجمه ترگمان]Teriyaki یک marinade با سس سویا، همراه با اضافه کردن سس Tabasco، شری و شکر
[ترجمه گوگل]Teriyaki Marinade بر اساس سس سویا اما با افزودن سس Tabasco، شریر و شکر

13. They pull toy boats made out of old soya bean oil cans.
[ترجمه ترگمان]آن ها قایق های اسباب بازی را از قوطی های کهنه و روغن سویا بیرون می کشند
[ترجمه گوگل]آنها قایق های اسباب بازی ساخته شده از قوطی های روغن سویا را تولید می کنند

14. After clearance, rice is cultivated, followed by soya beans and maize and eventually semi-permanent pastures are established.
[ترجمه ترگمان]پس از پاک سازی، برنج کشت می شود و به دنبال آن سویا و ذرت و در نهایت مراتع نیمه دایمی تاسیس می شوند
[ترجمه گوگل]پس از برداشت، برنج کشت می شود، به دنبال آن سویا و ذرت و در نهایت مراتع نیمه دائمی ایجاد می شود

15. Soya sauce A thin salty sauce used as the main condiment throughout the Far East, virtually replacing dry salt.
[ترجمه ترگمان]سس Soya یک سس شور نازک است که به عنوان the اصلی در خاور دور به کار می رود و عملا جایگزین نمک خشک می شود
[ترجمه گوگل]سس سویا یک سس نمک نازک به عنوان ادویه اصلی در خاور دور، بعنوان جایگزین نمک خشک استفاده می شود


کلمات دیگر: