کلمه جو
صفحه اصلی

corset


معنی : کرست، شکم بند زنانه، شکم بند بستن
معانی دیگر : (زنانه) شکم بند، گن، (قرون وسطی) کت تنگ، بالاپوش (تنگ)، (قدیمی - لباس زنانه) بالاتنه، سینه

انگلیسی به فارسی

کرست، شکم‌بند زنانه، شکم‌بند بستن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a stiff, close-fitting undergarment worn to shape or support the middle part of the body.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: corsets, corseting, corseted
• : تعریف: to provide with or as if with a corset.

• tight-fitting undergarment (generally worn by women to give shape and support to the breasts, hips and waist)
a corset is a stiff piece of underwear, worn by some women around their hips and waist to make them look slimmer.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] کرست تناسب اندام - لباس کم پوشش خیلی چسبان بندی - کرست - سینه بند

مترادف و متضاد

کرست (اسم)
corselet, girdle, corset

شکم بند زنانه (اسم)
corset

شکم بند بستن (فعل)
corset

girdle


Synonyms: corselet, foundation garment, bodice, support, stays, underwear


جملات نمونه

1. she laced the corset tightly around her waist
شکم بند خود را محکم دور کمر خود بست.

2. She wore a corset to support her broken body, and she lived to be only 4
[ترجمه ترگمان]او یک جلیقه به تن داشت تا بدن شکسته خود را تامین کند، و او فقط ۴ سال داشت
[ترجمه گوگل]او لباس کرستی برای حمایت از بدن شکسته خود داشت و تنها 4 سال داشت

3. He already travels with a corset for his back problems and leg strapping.
[ترجمه ترگمان]او پیش از این با یک جلیقه برای مشکلات کمر و کفش های leg سفر می کند
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر با کرست برای مشکلات پشت و پا تسمه سفر می کند

4. Toned muscles can also act as a natural corset, improving the body's shape and contours.
[ترجمه ترگمان]ماهیچه های toned نیز می توانند به عنوان یک کرست طبیعی عمل کنند و شکل و شکل بدن را بهبود ببخشند
[ترجمه گوگل]عضلات تونده همچنین می توانند به عنوان یک کرست طبیعی عمل کنند، شکل و خطوط بدن را بهبود می بخشد

5. A back corset may be needed to prevent curvature.
[ترجمه ترگمان]یک کرست برای جلوگیری از انحنا مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از انحنای کرسنت ممکن است مورد نیاز باشد

6. Isaac Mizrahi tried his hand at the corset, and in the process turned out some fabulous evening dresses.
[ترجمه ترگمان]اسحاق Mizrahi با پوشیدن کرست دست او را امتحان کرد و در این فرآیند برخی لباس های زیبا عصر را روشن کرد
[ترجمه گوگل]اسحاق میقراحی دست خود را در کرست سعی کرد، و در این فرایند، برخی از لباس های افسانه ای به دست آمد

7. That bronze corset can make even the most peace-loving warrior a little cranky.
[ترجمه ترگمان]آن جلیقه برنز می تواند حتی the جنگجو را کمی بد خلق کند
[ترجمه گوگل]این کرستن برنزی می تواند حتی جنگجوی صلح دوست داشتنی را که کمی گرانبها باشد، ایجاد کند

8. An innovation was the corset, separate from the skirt.
[ترجمه ترگمان]یک نوآوری، the بود که از دامنش جدا بود
[ترجمه گوگل]نوآوری کرست، جدا از دامن است

9. As tight as a corset, the new speed suits make the wearer sleeker and more streamlined.
[ترجمه ترگمان]با تنگ کردن لباس، سرعت جدید با لباس پوشیدن لباس ها و ساده تر می شود
[ترجمه گوگل]همانند یک بند کرستی، لباس های جدید با سرعت بیشتری می پوشند و راحت تر می شوند

10. Thus the corset was never loosened or removed, but tightened more and more.
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب، کرست هیچ گاه شل نشد، بلکه بیشتر و بیشتر تنگ می شد
[ترجمه گوگل]بدین ترتیب کرست هیچگاه از بین نرفت یا برداشته نشد، اما بیشتر و بیشتر شدید شد

11. She used to have a corset that laced up at the side.
[ترجمه ترگمان] اون عادت داشت که کرست بپوشه
[ترجمه گوگل]او استفاده از کرستی را داشت که در کنار آن قرار گرفته بود

12. Corset: Article of clothing worn to shape or constrict the torso.
[ترجمه ترگمان]corset: ماده لباس هایی که برای شکل گرفتن و یا انقباض پیکر بندی شده است
[ترجمه گوگل]کرست ماده ای از لباس پوشیدن به شکل یا تسریع تنه

13. If you bought me the proper - sized corset, I wouldn't have to squirm.
[ترجمه ترگمان]اگه یه کرست درست و مناسب برام بخری، مجبور نبودم پیچ وتاب بخورم
[ترجمه گوگل]اگر شما به من کرستی مناسب را خریدید، من مجبور نیستم کمردرد داشته باشم

14. All patients were treated with therapeutic exercises, lumbosacral corset with steel bracing, and nonsteroidal anti - inflammatory drugs.
[ترجمه ترگمان]تمام بیماران با تمرین های درمانی، corset lumbosacral با bracing فولادی و داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی، تحت درمان قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]تمام بیماران با تمرینات درمانی، کورتکس لومبوساکرال با فولاد ضد زنگ و داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی درمان شدند


کلمات دیگر: