کلمه جو
صفحه اصلی

slantwise


معنی : یک وری، بطور اریب
معانی دیگر : اریب، مورب، شیب دار

انگلیسی به فارسی

( slantways ) یک وری، بطور اریب


کج خلقی، یک وری، بطور اریب


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
• : تعریف: on a slant; obliquely.
صفت ( adjective )
• : تعریف: having a slanting direction; sloping.

• sloping, inclined, slanting
at an angle, obliquely, in a slanting direction

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] به طور مورب، به طور مایل

مترادف و متضاد

یک وری (قید)
sidelong, sideling, sideways, slantways, slantwise

بطور اریب (قید)
sidelong, slantways, slantwise

جملات نمونه

1. Berwick was a slantwise town, sloping up northwards from the harbour area, its outer walls half way up to the castle.
[ترجمه ترگمان]Berwick شهر slantwise بود که با شیبی اریب پایین می آمد و از منطقه لنگرگاه به سمت شمال می رفت، دیواره ای بیرونی آن تا قلعه نیمه راه بود
[ترجمه گوگل]برویک یک شهر کوهستانی بود که به سمت شمال از ناحیه بندر حرکت می کرد، دیوارهای خارجی آن نیمی از راه را به قلعه می انداخت

2. He gathered up the music manuscript into a tidy pile and put his pencil slant-wise across the top.
[ترجمه ترگمان]دست نوشته موسیقی را در یک توده مرتب جمع کرد و قلم پرش را روی سطح آن قرار داد
[ترجمه گوگل]او موسیقی نسخه موسیقی را به یک شمع منظم جمع کرد و مدادش را در بالای صفحه قرار داد

3. The adjusting rods can be also slantwise arranged on the supporting rods to adapt to the needs of placing trays having different diameters.
[ترجمه ترگمان]میله های تنظیم را می توان در میله های نگهدارنده قرار داد تا با نیاز به قرار دادن سینی های دارای قطر متفاوت انطباق پیدا کند
[ترجمه گوگل]میله های تنظیم نیز می توانند بر روی میله های حمایت کننده قرار گیرند تا به نیازهای قرار دادن سینی های دارای قطر متفاوت برسند

4. Slantwise circulation of disturbance as excited by symmetrically unstable basic flows has changed the ambient field so that the symmetrical instability keeps evolving.
[ترجمه ترگمان]گردش slantwise اختلال به عنوان هیجان ناشی از جریان های اصلی ناپایدار، میدان محیط را تغییر داده است به طوری که ناپایداری متقارن در حال تحول است
[ترجمه گوگل]گردش ناشی از اختلال که به وسیله جریانهای پایه متناوب ناپایدار هیجان زده شده، زمینه محیط را تغییر داده است به طوری که بی ثباتی متقارن در حال تکامل است

5. They are different from the conventional style. Viewing Slantwise icons will give you a fresh feeling. I sincerely hope you will like them.
[ترجمه ترگمان]آن ها با سبک مرسوم متفاوت هستند دیدن شمایل ها به شما احساس تازه ای می دهد امیدوارم از آن ها خوشت بیاید
[ترجمه گوگل]آنها از سبک معمولی متفاوت هستند مشاهده آیکون های Slantwise شما احساس تازه ای به شما می دهد من صمیمانه امیدوارم که آنها را دوست داشته باشید

6. Therefore, the author has improved slantwise rack strip with auto-cleanout strengthen moment.
[ترجمه ترگمان]بنابراین مولف نوار rack را با cleanout خودکار بهبود بخشیده است
[ترجمه گوگل]بنابراین، نویسنده با افزایش نوار لغزش به صورت اتوماتیک پاکسازی را تقویت می کند

7. The slantwise magnification can give a help to design of optimized optical image system easily and calculate the size of image accurately.
[ترجمه ترگمان]بزرگنمایی slantwise می تواند به طراحی ساده سیستم تصویر نوری بهینه کمک کند و اندازه تصویر را به دقت محاسبه کند
[ترجمه گوگل]بزرگنمایی Slantwise می تواند کمک به طراحی سیستم بهینه سازی تصویر نوری به راحتی و محاسبه اندازه تصویر با دقت

8. The results suggest that slantwise convection may occur due to local conditional symmetric instability after the initially convectively unstable layer is stabilized through vertical convections.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که هدایت همرفت ممکن است ناشی از ناپایداری متقارن مشروط محلی پس از پایدار شدن لایه ناپایدار ناپایدار از طریق convections عمودی باشد
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که با توجه به بی ثباتی متقارن شرطی محلی، پس از اینکه لایه ناپایدار در ابتدا متناوبا از طریق عمق عمودی تثبیت شد، ممکن است که کنسول سراشیبی ممکن است رخ دهد

9. Just ahead lay the outlying volcanic islands of To Shima and Nii Shima, and the wind carried us slantwise between them.
[ترجمه ترگمان]درست قبل از آن، جزایر آتشفشانی دور افتاده of و Nii Shima قرار داشت و باد ما را بین آن ها حمل می کرد
[ترجمه گوگل]درست پیش از آن، جزایر آتشفشانی ساحلی از شیمه و یو شیم را قرار دادند و باد بین آنها بین ما قرار داشت

10. Through particular analyzing the points of the spot's image with slantwise magnification, the secret of spot's image w. . .
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، نقاط تصویر نقطه ای با بزرگنمایی slantwise، راز تصویر نقطه ای را مشخص کنید
[ترجمه گوگل]از طریق تحلیل دقیق نقاط تصویر نقطه ای با بزرگنمایی باریک، راز تصویر تصویری w

11. The development of the rainstorm and MCS were investigated with moist potential vorticity principle and slantwise vorticity development theory.
[ترجمه ترگمان]توسعه of و MCS با اصل vorticity پتانسیل و تیوری توسعه مبتنی بر واتایی مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]توسعه باران و MCS با اصل برآمد مرطوب بالقوه و تئوری توسعه انسداد است

12. In this article, the high-frequent echo characteristics in different grazing angle of rigid disk laying slantwise on flat sea floor composing by dirty sand have been studied.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، ویژگی های انعکاس مکرر در زاویه چرای مختلف دیسک سخت روی کف دریا که توسط ماسه کثیف ساخته شده اند، مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، ویژگی های اکو مکرر در زوایای گوناگون گودال دیسک سفت و سخت کوهنوردی که بر روی کف مرز صخره ای ماسه کثیف قرار دارند، مورد مطالعه قرار گرفته است

13. More, this study was useful for the inner flow field and force analysis of other slantwise pumps.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، این مطالعه برای میدان جریان داخلی و تحلیل نیرو از پمپ های سانتریفیوژ دیگر مفید بود
[ترجمه گوگل]بیشتر این مطالعه برای میدان جریان درونی و تحلیل نیروی دیگر پمپ های کاهنده مفید بود

14. More, this study useful for the inner flow field and force analysis of other slantwise pumps.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، این مطالعه برای میدان جریان داخلی و آنالیز نیروی دیگر پمپ های سانتریفیوژ مفید است
[ترجمه گوگل]بیشتر این مطالعه برای میدان جریان درونی و تحلیل نیروی دیگر پمپ های کاهنده مفید است


کلمات دیگر: