1. He writes in a formal and rather stilted style.
[ترجمه ترگمان]با لحن رسمی و نسبتا stilted می نویسد
[ترجمه گوگل]او می نویسد در سبک رسمی و به رغبت است
2. The dialogue sounded stilted and unnatural, perhaps because of the translation from the original Russian.
[ترجمه ترگمان]این گفتگو به خاطر ترجمه از زبان روسی اصیل و غیر طبیعی به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]این گفت و گو به نظر میرسید، به نظر میرسید، به نظر میرسید که ترجمه از روسیه اصلی است
3. We made stilted conversation for a few moments.
[ترجمه ترگمان]برای چند لحظه با لحنی خشک و خشک صحبت کردیم
[ترجمه گوگل]ما چند لحظه صحبت کردیم
4. All too soon the stilted conversation ran out.
[ترجمه ترگمان]به زودی گفتگوی مفصلی آغاز شد
[ترجمه گوگل]خیلی زود گفتگو سرگردان شد
5. At other times her minimalist approach seems vaguely stilted, and even her immensely watchable face can't carry the day.
[ترجمه ترگمان]در مواقع دیگر آن نزدیک شدن کوتاه او به طرز مبهمی خشک و خشک به نظر می رسد و حتی چهره immensely هم نمی تواند آن روز را حمل کند
[ترجمه گوگل]در بعضی مواقع رویکرد مینیمالیستی او به نظر می رسد مبهم به نظر می رسد، و حتی چهره بسیار قابل مشاهده او نمی تواند روز را حمل کند
6. Consequently they sound stilted and reluctant and rob what they say of much reward value.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه آن ها با stilted و بی میلی صحبت می کنند و چیزی را که می گویند ارزش پاداش خود را از دست می دهند
[ترجمه گوگل]در نتیجه آنها صدا و سرافکندگی و تمایلی دارند و غرق آنچه که می گویند ارزش زیادی پاداش است
7. Granted, a lot of electronic exchanges are stilted and jittery.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، بسیاری از مبادلات الکترونیکی پر از stilted و متشنج است
[ترجمه گوگل]بدست آمده، بسیاری از مبادلات الکترونیک در حال حرکت و سر و صدا هستند
8. What was it that was happening, with this stilted mist hanging, obscuring the view of all but the immediate path ahead.
[ترجمه ترگمان]چیزی که داشت اتفاق می افتاد این بود که با این مه خشک و خشک، منظره همه چیز را از نظر پنهان می کرد
[ترجمه گوگل]این چیزی بود که اتفاق افتاد، با این غبار غرق گمشده، پنهان کردن دیدگاه همه، اما راه فوری در پیش رو است
9. We made polite, stilted conversation.
[ترجمه ترگمان]ما با هم مودبانه صحبت کردیم
[ترجمه گوگل]ما مکالمه مودبانه و آرام انجام دادیم
10. And all too soon the stilted conversation ran out.
[ترجمه ترگمان]به زودی گفتگوی مفصلی آغاز شد
[ترجمه گوگل]و خیلی زود گفتگو سرگردان شد
11. The dialogue was stilted and robotlike.
[ترجمه ترگمان]گفتگو با stilted و robotlike بود
[ترجمه گوگل]این گفتگو روح و روان بود
12. Flashbacks to stilted junior-year productions started whizzing by faster than you can say Grosse Pointe Blank.
[ترجمه ترگمان]flashbacks در زمینه تولیدات سال نوجوانان با سرعت بیشتر از آنچه که می توانید در این زمینه گفت، شروع به whizzing کرد
[ترجمه گوگل]Flashbacks برای تولید محصولات کمپانی در سال جاری سریعتر از آنچه می توانید بگویید Grosse Pointe Blank را شروع کرد
13. He found the whole conversation stilted and turgid.
[ترجمه ترگمان]تمام گفتگو را با لحنی خشک و پر طمطراق یافت
[ترجمه گوگل]او گفت که کل گفت و شنود و بازار را پیدا کرد
14. Conversation seemed rather stilted and for some time Charlie himself seemed unable to speak at all.
[ترجمه ترگمان]گفت وگو با لحنی تصنعی و تصنعی به نظر می رسید و برای مدتی چارلی انگار قادر به حرف زدن نبود
[ترجمه گوگل]مکالمات و نه با آب و تاب به نظر می رسید و برای برخی از زمان چارلی خود به نظر می رسید قادر به در همه صحبت می کنند
15. Formerly it was stilted, boring, narrow in approach and poorly laid out.
[ترجمه ترگمان]پیش از این با لحنی خشک، خسته کننده، تنگ و ضعیف می نمود
[ترجمه گوگل]قبلا، آن را سبک، خسته کننده، باریک و رو به پایین بود