کلمه جو
صفحه اصلی

pilotage


معنی : خلبانی، راهنمایی کشتی
معانی دیگر : راهبری، راهنمایی، پیشگامی، رهبری، دستمزد راهنمای کشتی ها

انگلیسی به فارسی

راهنمایی کشتی، خلبانی


خلبان، خلبانی، راهنمایی کشتی


انگلیسی به انگلیسی

• leadership; wage for a pilot; position of a pilot

مترادف و متضاد

خلبانی (اسم)
pilotage

راهنمایی کشتی (اسم)
pilotage

جملات نمونه

1. Most of our navigation was pure pilotage and dead reckoning over unfamiliar, sometimes hostile territory and some very bad weather.
[ترجمه ترگمان]بیشتر کش تیرانی ما در آنجا بود و به نظر می رسید که از آنجا دور شده و از آنجا دور شده بودند
[ترجمه گوگل]بیشتر ناوگان ما خلای خلبان خالی بود و حساب های مرده را بر روی ناحیه ناآشنا، گاهی خصمانه و برخی از آب و هوای بسیار بد بدست آورده بود

2. There are 83 licensed pilots who provide pilotage services through a private company.
[ترجمه ترگمان]۸۳ خلبان دارای مجوز وجود دارند که خدمات pilotage را از طریق یک شرکت خصوصی تامین می کنند
[ترجمه گوگل]83 خلبان مجوز وجود دارد که خدمات خلبان را از طریق شرکت خصوصی ارائه می دهند

3. In order to ensure safe pilotage and berthing and prevent pollution, all load-free oil tankers calling at ports must have ballasting water on less than one fourth of their loading capacities.
[ترجمه ترگمان]به منظور تضمین ایمنی و جلوگیری از آلودگی و جلوگیری از آلودگی، همه تانکرهای سوخت بدون بار که در بنادر تماس می گیرند باید در کم تر از یک چهارم از ظرفیت های بارگیری شان آب را در حال بالاست
[ترجمه گوگل]به منظور اطمینان از خلبان خلبان و توقف و جلوگیری از آلودگی، تمام تانکرهای نفت خالی که در بنادر مراجعه می کنند باید کمتر از یک چهارم ظرفیت بارگیری را داشته باشند

4. The enforcement of compulsory pilotage shall be stipulated by MOTC by order.
[ترجمه ترگمان]اعمال قانون اجباری طبق دستور MOTC تصریح خواهد شد
[ترجمه گوگل]اجرای داوطلب خدمت اجباری باید توسط دستور MOTC تعیین شود

5. In another place, pilotage relates with national sovereignty and national defence confidential.
[ترجمه ترگمان]در یک مکان دیگر، pilotage با حاکمیت ملی و دفاع ملی ارتباط دارد
[ترجمه گوگل]در محل دیگری، خلع سلاح مربوط به حاکمیت ملی و محرمانه بودن دفاع ملی است

6. Secondly, the history evolution of pilotage institution in china is reviewed.
[ترجمه ترگمان]دوم، تحول تاریخی موسسه pilotage در چین مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]ثانیا، تکامل تاریخ موسسه خلبانی در چین بررسی می شود

7. Since this year, shanghai harbor pilotage stands.
[ترجمه ترگمان]از سال جاری، shanghai pilotage جایگاه خود را اعلام کرده است
[ترجمه گوگل]از سال جاری، خلبانی بندر شانگهای ایستاده است

8. Ship pilotage is a systematic project. It involves various external and artificial factors.
[ترجمه ترگمان]کشتی pilotage یک پروژه سیستماتیک است آن شامل عوامل خارجی و مصنوعی مختلفی است
[ترجمه گوگل]خلبان خدمات کشتی یک پروژه سیستماتیک است این شامل عوامل مختلف خارجی و مصنوعی است

9. Pilotage is compulsory in Hong Kong waters.
[ترجمه ترگمان]pilotage در آب های هنگ کنگ اجباری است
[ترجمه گوگل]خلبان در آبهای هنگ کنگ اجباری است

10. Article 4 The division and alteration of the pilotage districts shall be stipulated by MOTC.
[ترجمه ترگمان]ماده ۴ تقسیم و تغییر مناطق pilotage توسط MOTC تصریح خواهد شد
[ترجمه گوگل]ماده 4 تقسیم و تغییر ناحیه خلبان باید توسط MOTC تعیین شود

11. Mean, reform of pilotage management system leaves eventually rest period, quicken to target sprint.
[ترجمه ترگمان]میانگین، اصلاح سیستم مدیریت pilotage در نهایت باقی می ماند، به سرعت هدف افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]به طور متوسط، اصلاح سیستم مدیریت خلبانی، در نهایت دوره استراحت را ترک می کند، که سریعتر به هدف می رسد

12. To the end of 200 pilotage system reform is placed schedule.
[ترجمه ترگمان]برای پایان ۲۰۰ اصلاح سیستم pilotage، زمانبندی قرار داده می شود
[ترجمه گوگل]تا پایان 200 اصلاح سیستم خلبانی برنامه قرار می گیرد

13. With examples some key points and precautions for ship safe turning operation in combination with the application of relevant theories and laws in pilotage practice are elaborated in the paper.
[ترجمه ترگمان]با نمونه هایی از نکات کلیدی و اقدامات احتیاطی برای عملکرد ایمن کشتی در ترکیب با کاربرد تئوری ها و قوانین مربوطه در عمل pilotage، در این مقاله به تفصیل شرح داده شده است
[ترجمه گوگل]با مثال برخی از نکات کلیدی و اقدامات احتیاطی برای عملیات چرخش ایمن کشتی همراه با استفاده از نظریه های مربوطه و قوانین در عمل خلبان در این مقاله شرح داده شده است

14. Stockholm arrival and departure times are limited by daylight pilotage.
[ترجمه ترگمان]ورود استکهلم و زمان عزیمت محدود به روشنایی روز می شود
[ترجمه گوگل]زمان ورود و خروج استکهلم توسط خلبان خدمات نور روز محدود است

پیشنهاد کاربران

مسیر یابی
Navigation

pilotage ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: راهنمایی
تعریف: کمک به ناخدای کشتی در ناوبری در هنگام ورود به بندر و خروج از آن


کلمات دیگر: