کلمه جو
صفحه اصلی

disinherited


محروم ازارک، عاق

انگلیسی به فارسی

محروم ازار ،عاق


فریبنده، عاق کردن، از اری محروم کردن


انگلیسی به انگلیسی

• deprived of lawful heritage, deprived of an inheritance
you say that people are disinherited when they have lost their cultural or social traditions.

جملات نمونه

1. he disinherited both his daughters
او هر دو دختر خود را از ارث محروم کرد.

2. the disinherited masses who lived behind the iron curtain
توده های محروم(از حقوق) که در پشت پرده ی آهنین زندگی می کردند

3. After the incident his father disinherited him.
[ترجمه ترگمان]پس از آن واقعه پدرش از او جدا شد
[ترجمه گوگل]پس از این حادثه پدرش او را نابود کرد

4. Many minority groups throughout history have been disinherited by the majority.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از گروه های اقلیت در طول تاریخ از اکثریت محروم شده اند
[ترجمه گوگل]اکثر گروه های اقلیت در طول تاریخ اکثریت را نابود کرده اند

5. For this deed he was disinherited.
[ترجمه ترگمان]به خاطر این عمل، از ارث محروم شد
[ترجمه گوگل]برای این کار او فریب خورده بود

6. But his own children were disinherited.
[ترجمه ترگمان]اما فرزندان خودش از ارث محروم شدند
[ترجمه گوگل]اما فرزندان خود را نادیده گرفت

7. He brought dishonor to the family and was disinherited by his father.
[ترجمه ترگمان]پدر او را ننگین و ننگین ساخته بود و پدرش را از ارث محروم کرده بود
[ترجمه گوگل]او خانواده را ناامید کرد و پدرش را نابود کرد

8. Any one of these partners would have disinherited his son on the question of rebuilding Tellson's.
[ترجمه ترگمان]اگر یکی از این شرکا پسر خود را از بازسازی موسسه تل سن محروم می کرد
[ترجمه گوگل]هر یک از این شرکا پسرش را در مورد بازسازی تیلسون خدشهدار کرده است

9. Robert's father came from the Williams family of Herringstone, near Dorchester, and was disinherited for marrying beneath him.
[ترجمه ترگمان]پدر رابرت از خانواده ویلیامز نزدیک دور چس تر شد و به خاطر ازدواج با او از ارث محروم شد
[ترجمه گوگل]پدر رابرت از خانواده ویلیامز از هرینگستون در نزدیکی دورچستر آمد و ازدواج با او را نادیده گرفت

10. The poor, as Catholic conservatives were later to point out, were disinherited by liberal legislation.
[ترجمه ترگمان]فقرا، چون محافظه کاران کاتولیک بعدها به این موضوع اشاره کردند، از قوانین لیبرال خلق شدند
[ترجمه گوگل]فقرا، همانطور که محافظهکاران کاتولیک بعدا اشاره کردند، توسط قوانین لیبرال محروم شدند

11. When their daughter, another Maria, joined the Salvation Army she was disinherited.
[ترجمه ترگمان]وقتی دخترشان، ماریا دیگر، به سپاه رستگاری پیوست، از ارث محروم شد
[ترجمه گوگل]وقتی دخترشان، یکی دیگر از ماریا، به ارتش رستاخیز پیوست، او نابود شد

12. From the beginning he seems to have distrusted the intelligentsia and to have had a fellow-feeling for the disinherited and the down-and-out.
[ترجمه ترگمان]از همان ابتدا به نظر می رسد که به روشنفکران بدگمان است و احساس می کند که از ارث محروم و از طبقه پایین برخوردار است
[ترجمه گوگل]از ابتدا، به نظر میرسد که روشنفکران را مورد اعتماد قرار داده و احساس همدلی را برای خائنانی و بیقراری داشته است

13. Hart's good - bad man was always an outsider, always one of the disinherited.
[ترجمه ترگمان]هارت همیشه یک بیگانه بود، همیشه یک بیگانه بود
[ترجمه گوگل]هارت خوب بود - مرد بد همیشه یک بیگانه بود، همیشه یکی از محروم بود

پیشنهاد کاربران

محروم از ارث


کلمات دیگر: