کلمه جو
صفحه اصلی

duffer


معنی : دستفروش، ادم احمق و کودن، جنس بنجل، مردکه
معانی دیگر : (قدیمی - خودمانی) دستفروش (به ویژه چیزهای ارزان)، (قدیمی - خودمانی) جنس بنجل، ساختگی، (عامیانه) آدم بی عرضه (به ویژه پیر)، فس فسو، duffre : ز

انگلیسی به فارسی

( duffre =) (عامیانه) آدم احمق و کودن، جنس بنجل، دست‌فروش


خیر، ادم احمق و کودن، جنس بنجل، دستفروش، مردکه


انگلیسی به انگلیسی

• failure, loser, incompetent person; clumsy person; dunce, person who is not intelligent; (slang) something that is worthless or useless (archaic); peddler of worthless goods
a duffer is someone who is unable to learn what someone else is trying to teach them, or who is unable to do something well or properly; an informal word.

مترادف و متضاد

دستفروش (اسم)
badger, huckster, crier, vendor, peddler, vender, duffer

ادم احمق و کودن (اسم)
duffer, bonehead

جنس بنجل (اسم)
duffer

مردکه (اسم)
nobody, duffer, patsy, losel

جملات نمونه

1. I was always a bit of a duffer at maths.
[ترجمه ترگمان]من همیشه توی ریاضی دست و پا چلفتی بودم
[ترجمه گوگل]من همیشه کمی از ریاضی بودم

2. I was a bit of a duffer at school.
[ترجمه ترگمان]من در مدرسه کمی دست و پا چلفتی بودم
[ترجمه گوگل]من کمی در مدرسه بودم

3. I was never your prototypical duffer.
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت از این سن و سال تو خسته نشده بودم
[ترجمه گوگل]من هیچ وقت پیش نیومدم

4. Oliver says he is a duffer, but keeps him on because he is so helpless and lonesome.
[ترجمه ترگمان]اولیور می گوید اهل سن و سال است، اما او را به این دلیل نگه می دارد که درمانده و درمانده است
[ترجمه گوگل]الیور می گوید او یک لباس است، اما او را نگه می دارد، زیرا او بسیار ناراحت و تنها است

5. The agent's an awful duffer when it comes to dates.
[ترجمه ترگمان]وقتی به تاریخ می رسد، کار یک آدم نفرت انگیز است
[ترجمه گوگل]هنگامی که به تاریخ می آید، عامل خجالت آور است

6. As a golfer he was only a duffer.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک گلف باز تنها یک دست و پا چلفتی بود
[ترجمه گوگل]به عنوان یک گلف باز، او تنها یک خیاط بود

7. He is a duffer at golf.
[ترجمه ترگمان]او اهل گلف است
[ترجمه گوگل]او یک گلف است

8. Aw, let me go, she exclaimed angrily. Duffer. He only grinned Broadly in return.
[ترجمه ترگمان]با عصبانیت گفت: آه، بگذار برم duffer او فقط پوزخند زد و برگشت
[ترجمه گوگل]آه، بگذار بروم، عصبانی گریه کرد Duffer او فقط در عوض به طور گسترده تردید کرد

9. He said he wasn't like that at Blackburn and Duffer was at Blackburn a long time.
[ترجمه ترگمان]او گفت که در سال Blackburn و duffer این طور نبوده است
[ترجمه گوگل]او گفت که او در بلکبرن چنین نیست و Duffer مدت ها در بلکبرن بود

10. " Aw, let me go,'she exclaimed angrily . " Duffer. "
[ترجمه ترگمان]او با عصبانیت فریاد کشید: \" آه، بگذار بروم
[ترجمه گوگل]'آه، بگذار بروم،' عصبانی گریه کرد Duffer '

11. About morals, I mean, of course, you can't beat the old duffer.
[ترجمه ترگمان]درباره اخلاقیات، منظورم این است که، البته، شما نمی توانید پیرمرد تازه کار را شکست دهید
[ترجمه گوگل]درباره اخلاق، منظور من، البته، شما نمی توانید ضرب و شتم قدیمی را ضرب و شتم

12. I thought you were hurt by Edward's saying you were a duffer and a beginner.
[ترجمه ترگمان]ادوارد گفت: فکر می کردم تو از اینکه ادوارد گفته که تو یه تازه کار و تازه کار هستی، صدمه دیدی
[ترجمه گوگل]من فکر کردم شما توسط ادوارد گفت که شما خیاطی و یک مبتدی صدمه دیده بود

پیشنهاد کاربران

آدم احمق و کودن

duffer:
( عامیانه ) ناشی

websters:👇👇👇👇
chiefly US�:�a person who plays golf without much skill.

Eg: You are duffer like me.
تو هم مثل من ناشی هستی.


کلمات دیگر: