کلمه جو
صفحه اصلی

comber


معنی : ماشین پنبه زنی، ماشین شانه زنی، کارگر شانه زنی
معانی دیگر : (در مورد پنبه و پشم و غیره) دستگاه شانه زنی، ماشین پنبه (یا ابریشم و غیره) زنی، حلاج

انگلیسی به فارسی

ماشین شانه‌زنی، کارگر شانه‌زنی، ماشین پنبه‌زنی


کامبر، ماشین پنبه زنی، ماشین شانه زنی، کارگر شانه زنی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: one that combs, such as a person or machine that combs textile fibers.

(2) تعریف: a long, cresting wave; breaker.

• long wave which rolls into shore; person who combs; machine that combs something (cotton, wool etc.)

دیکشنری تخصصی

[نساجی] ماشین شانه الیاف

مترادف و متضاد

ماشین پنبه زنی (اسم)
comber

ماشین شانه زنی (اسم)
comber

کارگر شانه زنی (اسم)
comber

جملات نمونه

1. The horrific La Mon massacre near Comber three years later claimed the lives of seven women.
[ترجمه ترگمان]قتل عام ترسناک La Mon در نزدیکی comber، سه سال بعد جان هفت زن را گرفت
[ترجمه گوگل]سه سال بعد، قتل عام وحشتناک La Mon نزدیک کامبر، جان هفت زن را گرفت

2. Wool combers, essential preparatory workers in the production of worsted yarn, earned more.
[ترجمه ترگمان]ولگردان پشم، کارگران مقدماتی ضروری در زمینه تولید نخ، بیشتر به دست می آوردند
[ترجمه گوگل]شانه های پشم، کارگران آماده سازی اولیه در تولید نخ یاس، بیشتر به دست آورده اند

3. Comber:One, such as a machine or a worker, that combs wool, for example.
[ترجمه ترگمان]comber: یکی، مانند یک ماشین یا یک کارگر، که از پشم شانه استفاده می کند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال Comber One، مانند یک ماشین یا یک کارگر که پشم را شانه می کند

4. The comber plays the important part in production of the spin enterprise.
[ترجمه ترگمان]The نقش مهمی در تولید of بازی می کند
[ترجمه گوگل]Comber نقش مهمی در تولید سازه چرخش ایفا می کند

5. This article describes the properties of HY68 comber, introduced some measures to eliminate short fibers, neps and impurities in combing process and to improve the evenness of the combed slivers .
[ترجمه ترگمان]این مقاله خواص comber HY۶۸ را توضیح می دهد که برخی از اقدامات را برای حذف فیبرهای کوتاه، neps و ناخالصی ها در فرآیند جستجو و بهبود یکنواختی بخش combed بکار می برد
[ترجمه گوگل]این مقاله ویژگی های HY68 comber را معرفی می کند، برخی از اقدامات را برای حذف الیاف کوتاه، نپ و ناخالصی در فرآیند شانه و به منظور بهبود صحت لغزنده های ترکیبی ارائه می دهد

6. High card sliver U% and comber sliver U%.
[ترجمه ترگمان]قیمت بالای کارت U % و comber، U %
[ترجمه گوگل]کارت ویزیت با کیفیت بالا U٪ و Sliver Comber U٪

7. Dynamic stability analysis of nipper mechanism on comber is implemented in a parameter plane proposed, in order to improve the motion stability of nipper mechanism.
[ترجمه ترگمان]آنالیز پایداری دینامیکی مکانیزم nipper در comber در یک صفحه پارامتری اجرا می شود تا ثبات حرکت مکانیزم nipper را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل پایداری دینامیکی مکانیسم nipper در Comber در یک طرح پارامتر پیشنهاد شده است، به منظور بهبود ثبات حرکت مکانیسم nipper

8. Comber movement is the most important working step of Nipper Mechanism.
[ترجمه ترگمان]حرکت comber مهم ترین مرحله کار مکانیزم nipper است
[ترجمه گوگل]جنبش Comber مهمترین مرحله کاری مکانیسم Nipper است

9. Comparing with E7/6 combers, E62 comber has less the maximum acceleration of detachingoverlapping roll, and has better spinning performance on short fiber.
[ترجمه ترگمان]مقایسه این موج برابر با E۷ \/ ۶ ولگردان، comber E۶۲، بیش ترین شتاب of detachingoverlapping را دارد و عملکرد اسپین بهتری را در فیبر کوتاه دارد
[ترجمه گوگل]در مقایسه با E7 / 6 کمباین، E62 کمربند شتاب حداکثر رول جدا کردن روکش را کاهش می دهد و عملکرد چرخشی بهتر در فیبر کوتاه دارد

10. But Dr Steven Le Comber, an evolutionary biologist at Queen Mary college, University of London, is at pains to point out scientists don't always make bad movie-going partners.
[ترجمه ترگمان]اما دکتر استیون لی comber، زیست شناس تکاملی در کالج ملکه مری، دانشگاه لندن، در تلاش است تا به دانشمندان نشان دهد که همیشه شریک بد فیلم نیستند
[ترجمه گوگل]اما دکتر استیون لو کامبر، یک متخصص تکاملی در دانشکده ملکه مری، دانشگاه لندن، در تلاش است تا اشاره کند که دانشمندان همیشه همسران فیلمبرداری بدی را نمی بینند

11. Intense heat and charcoal fumes from their stoves ensured that few wool combers reached the age of fifty.
[ترجمه ترگمان]گرمای شدید و دود ناشی از اجاق ها باعث می شد که تعدادی از ولگردان پشم به سن پنجاه سالگی رسیده باشند
[ترجمه گوگل]گرما شدید و ذغالسنگ از اجاق های خود اطمینان حاصل کرد که چند شامپو پشم به سن پنجاه سالگی رسیده است

12. Accurate Calculation for Drafting of B 311 A Wool Comber.
[ترجمه ترگمان]محاسبه دقیق برای Drafting، ۳۱۱ یک comber پشم
[ترجمه گوگل]محاسبه دقیق برای تهیه B 311 پشم Comber

13. There are four technical problems on modern high speed comber, and the mechanical vibration and airflow in working field are calculated.
[ترجمه ترگمان]چهار مشکل فنی در موج جدید سرعت بالا وجود دارد، و ارتعاش مکانیکی و جریان هوا در میدان کار محاسبه می شوند
[ترجمه گوگل]چهار مشکل فنی در پیشرفت سریع پیشرفته وجود دارد و ارتعاش مکانیکی و جریان هوا در زمینه کار محاسبه شده است

14. The detaching distance is an important parameter for adjusting comber noil and combing quality.
[ترجمه ترگمان]فاصله detaching پارامتر مهمی برای تنظیم کیفیت تغییرات comber و combing است
[ترجمه گوگل]فاصله جدا سازی یک پارامتر مهم برای تنظیم نوک سوزنی و کیفیت شانه است


کلمات دیگر: