کلمه جو
صفحه اصلی

slitting


می سازی، اهن بری

انگلیسی به فارسی

برش دادن، چاک دادن، شکافتن، دریدن


دیکشنری تخصصی

[نساجی] برش - برش لایه های جامد پلیمر به شکل نوارهای باریک و طولانی
[ریاضیات] شکافتن

جملات نمونه

1. the motor boat was slitting the calm waters of the lake and approaching us
قایق موتوری آبهای آرام دریاچه را می شکافت و به ما نزدیک می شد.


کلمات دیگر: