کلمه جو
صفحه اصلی

archegonium


(گیاه شناسی - گیاهان گمزاد) مادگی

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی - گیاهان گم‌زاد) مادگی


archegonium


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: archegonia
مشتقات: archegonial (adj.)
• : تعریف: the female reproductive organ in ferns, mosses, and some similar plants.

• female reproductive organ in ferns and moss (botany)

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] آرکگون، آغازه دان در گیاهان، گامتانژیوم ماده چند سلولی که معمولا بطری شکل است و بوسیله گامتوفیتهای بازدانگان و نهانزادان پیشرفته تر تولید می شود.

جملات نمونه

1. For example, the archegonium ( female organ ) of the moss Funaria secretes sucrose.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، archegonium (عضو مونث)خزه Funaria secretes sucrose را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، archegonium (ارگان زن) از جنس Funaria ترشح سوکروز

2. The archegonium is generally reduced in nature.
[ترجمه ترگمان]The عموما در طبیعت کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]Archegonium به طور کلی در طبیعت کاهش می یابد

3. During the foam stage of archegonium, the wall between the jacket cells and the central cells became fairly thick and the plasmodesmata present at the thinner area.
[ترجمه ترگمان]در طول مرحله فوم of، دیوار بین سلول های ژاکت و سلول های مرکزی به صورت نسبتا ضخیم و plasmodesmata حاضر در ناحیه نازک تر شد
[ترجمه گوگل]در مرحله فوم آرکجونومی، دیوار بین سلول های ژله و سلول های مرکزی نسبتا ضخیم و پلاسمائوزماتا در ناحیه نازک وجود داشت

4. Since the sperm must swim to the archegonium, fertilisation cannot occur without water.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که اسپرم باید به the شنا کند، fertilisation نمی تواند بدون آب اتفاق بیفتد
[ترجمه گوگل]از آنجایی که اسپرم باید به آرکجونوم شنا کند، کود بدون آب نمی تواند وجود داشته باشد

5. Venter The swollen base of an archegonium that contains the egg cell ( oosphere ).
[ترجمه ترگمان]Venter The swollen که شامل سلول تخم (oosphere)است
[ترجمه گوگل]Venter پایه تورم یک archegonium که حاوی سلول تخمک (oosphere) است

6. The prothallium has no trichome but thick midvein, large antherid and archegonium. However, O.
[ترجمه ترگمان]The دارای trichome و midvein ضخیم، antherid بزرگ و archegonium است با این حال، ا
[ترجمه گوگل]پروتالیوم هیچ گونه تریکوم ندارد، اما میوه قهوه ضخیم، آنترید بزرگ و قارچ خوراکی دارد با این حال، O

7. The minute, rudimentary plant contained within a seed or an archegonium.
[ترجمه ترگمان]در این لحظه گیاه ابتدایی موجود در یک دانه و یا گیاه خوار بود
[ترجمه گوگل]دقیقه، گیاه ابتدایی درون یک بذر یا قارچ است

8. In this species, the first division of zygote produces two equal hemispheric cells by the first partition wall at the right angles to the axis of the archegonium.
[ترجمه ترگمان]در این گونه، اولین تقسیم تخم دو سلول hemispheric برابر را با اولین دیواره حایل در زاویه راست به محور the تولید می کند
[ترجمه گوگل]در این گونه، اولین بخش zygote دو سلول نیمکره ای برابر با دیواره پارتیشن اول را در زاویه راست به محور آرکهجومی تولید می کند

9. It may be made up of one cell, or one or many layers of cells. It produces gametes that are usually motile. Compare archegonium .
[ترجمه ترگمان]آن ممکن است از یک سلول یا یک یا چند لایه از سلول ها تشکیل شده باشد آن گامت ها را تولید می کند که معمولا motile هستند archegonium را مقایسه کنید
[ترجمه گوگل]ممکن است از یک سلول یا یک یا چند لایه سلول تشکیل شده باشد این Gametes که معمولا حرکت می کند تولید می کند مقایسه archegonium

پیشنهاد کاربران

archegonium ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: مامه‏دان
تعریف: اندامی در برخی نهان‏زادان که در آن یاختۀ جنسی ماده تولید می‏شود


کلمات دیگر: