کلمه جو
صفحه اصلی

war chest


(امریکا) پولی که به منظور خاص از مردم به صورت اعانه می گیرند

انگلیسی به فارسی

(آمریکا) پولی که به منظور خاص از مردم به صورت اعانه می گیرند


قفسه سینه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a fund of money set aside for a special purpose, such as a political campaign.

جملات نمونه

1. Governor Caperton has the largest campaign war chest.
[ترجمه ترگمان]فرماندار Caperton بزرگ ترین صندوق مبارزه انتخاباتی را در اختیار دارد
[ترجمه گوگل]فرماندار کاپرتون بزرگترین جنگ سینه مبارزات انتخاباتی است

2. The government's huge war chest could be used to improve transport in time for the election.
[ترجمه ترگمان]صندوق بزرگ جنگی دولت می تواند برای بهبود حمل و نقل در زمان انتخابات مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]سینه جنگ بزرگ دولت می تواند برای بهبود حمل و نقل در زمان انتخابات مورد استفاده قرار گیرد

3. The dairymen accumulated a war chest of $ 1 million, and spread half of it in congressional elections.
[ترجمه ترگمان]The یک صندوق جنگ ۱ میلیون دلاری را جمع کرد و نیمی از آن را در انتخابات کنگره منتشر کرد
[ترجمه گوگل]پنیرداران یک سینه جنگی با یک میلیون دلار انباشته و نصف آن را در انتخابات کنگره گسترش می دهد

4. It has a war chest of $ 40 million to spend each year on advertising.
[ترجمه ترگمان]این کشور یک صندوق جنگ با ۴۰ میلیون دلار برای هزینه کردن هر سال در تبلیغات دارد
[ترجمه گوگل]این یک سینه جنگی 40 میلیون دلاری را برای هر سال در تبلیغات دارد

5. And he still has a war chest of $ 26 41
[ترجمه ترگمان]و او هنوز هم یک سینه جنگی از ۲۶ تا ۴۱ دلار دارد
[ترجمه گوگل]و او هنوز سینه جنگی 26 دلاری دارد

6. Martin's campaign war chest enjoys strong support from industry, including mine managers and safety officers.
[ترجمه ترگمان]صندوق مبارزه انتخاباتی مارتین از حمایت قوی صنعت، از جمله مدیران معدن و افسران امنیتی برخوردار است
[ترجمه گوگل]مبارزات مبارزات انتخاباتی مارتین از صنعت، از جمله مدیران من و افسران امنیتی، حمایت زیادی می کند

7. Clinton has a full war chest and no Democratic opponent to worry about.
[ترجمه ترگمان]کلینتون یک سینه جنگی کامل دارد و هیچ مخالف دموکرات در مورد آن نگران نیست
[ترجمه گوگل]کلینتون یک قفسه سینه کامل دارد و هیچ حامی دموکراتیک نگران نباشید

8. In addition to outright acquisitions, the war chest could also fund licensing agreements.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر تملک کامل، صندوق جنگ نیز می تواند قراردادهای مجوز را تامین نماید
[ترجمه گوگل]قفسه سینه جنگ علاوه بر خرید کامل، می تواند به توافق نامه های صدور مجوز پرداخت شود

9. We need a war chest from a source that can't be traced.
[ترجمه ترگمان]ما به یک صندوق جنگی نیاز داریم که نمی تونه ردیابی بشه
[ترجمه گوگل]ما به یک سینه جنگی از یک منبع نیاز داریم که قابل شناسایی نیست

10. His initial war chest of $ 100 came from his brother Tom's earnings delivering pizzas.
[ترجمه ترگمان]اولین صندوق جنگی او ۱۰۰ دلار از توزیع درآمد برادرش تام تامین شد
[ترجمه گوگل]سینه اصلی او 100 دلار بود که از درآمد برادرش تام به دست آوردن پیتزا بود

11. When the war chest gaveot, the candidate dropped out of the race.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که سینه جنگ آغاز شد، کاندیدای مورد نظر از مسابقه خارج شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که سکه جنگی به تصویب رسید، نامزد خارج از مسابقه حذف شد

12. Discusses enterprise fund raising war chest, is the business finance basic function.
[ترجمه ترگمان]بحث در مورد صندوق سرمایه گذاری بالا بردن صندوق جنگ، وظیفه اصلی تامین مالی کسب وکار است
[ترجمه گوگل]بحث و بررسی صندوق سرمایه گذاری بردن قفسه سینه جنگ، تابع اصلی کسب و کار مالی است

13. Dollars had been steadily flooding into the British war chest.
[ترجمه ترگمان]دلارها بطور مداوم در سینه جنگ انگلیس طغیان کرده بودند
[ترجمه گوگل]دلار به طور پیوسته در سینه جنگ بریتانیا قرار داشت

14. Lockyer is better known statewide and commands a heftier campaign war chest than Calderon.
[ترجمه ترگمان]Lockyer نسبت به کالدرون بهتر شناخته می شود و فرماندهی یک کمپین مبارزه انتخاباتی heftier را بر عهده دارد
[ترجمه گوگل]Lockyer بهتر شناخته شده است در سراسر کشور و دستورات یک مبارزه خشن تر مبارزه جنگ از Calderon

پیشنهاد کاربران

ذخایر نقدی برای روز مبادا


کلمات دیگر: