flea

1. flea in one's ear

خرده گیری دردآور،انتقاد شدید،کنایه ی زننده

2. I must have been bitten by a flea, my arms are itchy.

[ترجمه بهروز مولائی] حتما توسط یک کک گزیده شده ام، بازوهام می خارند.

[ترجمه ترگمان]حتما با یک کک گزیده شده ام، دستانم خارش می کنند
[ترجمه گوگل]من باید توسط یک کک ضرب و شتم، آغوش من خارش است

3. The stray cats are wormed and treated with flea powder.

[ترجمه ترگمان]گربه های ولگرد مثل همیشه با پودر کک treated رفتار می کنند
[ترجمه گوگل]گربه های مواج کرمی و با پودر کک مخلوط می شوند

4. He headed back towards the flea market and was quickly swallowed up in the crowd.

[ترجمه ترگمان]به طرف بازار کهنه فروشان برگشت و به سرعت در میان جمعیت فرو رفت
[ترجمه گوگل]او به سمت بازار کلوچه برگشت و به سرعت در جمعیت فرو برد

5. My friend likes to stroll around the flea market on the chance of picking up something of value.

[ترجمه ترگمان]دوست من دوست دارد در بازار کهنه فروشان قدم بزند و مقداری از ارزش را بردارد
[ترجمه گوگل]دوست من دوست دارد در مورد بازار کلوچه در مورد احتمال برداشت چیزی از ارزش است

6. The stray dogs are wormed and treated with flea powder.

[ترجمه ترگمان]سگ های ولگرد مثل همیشه با پودر کک treated رفتار می کنند
[ترجمه گوگل]سگهای ولگرد، با پودر کک مخلوط می شوند

7. Flea markets are happy hunting grounds for people looking for antiques at good prices.

[ترجمه ترگمان]بازارهای درحالظهور بدنبال افرادی هستند که به دنبال عتیقه جات در قیمت های خوب می گردند
[ترجمه گوگل]بازار کثیف شاد برای کسانی است که به دنبال عتیقه فروشی با قیمت مناسب هستند

8. A water flea that is starving in a crowded pond is the victim not of food shortage but of competition.

[ترجمه ترگمان]یک کهنه فروشان که در یک برکه شلوغ از گرسنگی تلف می شود، قربانی کمبود مواد غذایی و رقابت است
[ترجمه گوگل]یک کک آبی که در یک حوضه شلوغ گرسنه است، قربانی کمبود غذا نیست، بلکه رقابت است

9. A man approached him at the automotive flea market, offering $ 000 in cash, no questions asked.

[ترجمه ترگمان]مردی در بازار کهنه فروشان به او نزدیک شد و هزار دلار پول در آورد و هیچ سوالی نپرسید
[ترجمه گوگل]یک مرد به او در بازار کک های خودرو نزدیک شد، مبلغ 000 دلار به صورت نقدی ارائه می دهد، هیچ سوالی پرسید

10. Piloted by its builder, the Flea flew successfully and featured a cowling underneath the engine - perhaps a unique modification.

[ترجمه ترگمان]piloted به وسیله سازنده آن، the با موفقیت پرواز کرد و a زیر موتور را نشان داد - شاید یک تغییر منحصر به فرد
[ترجمه گوگل]بنا به گفته سازنده، Flea با موفقیت پرواز کرد و یک موتور کابین را در زیر موتور برجسته کرد - شاید یک اصلاحیه منحصر به فرد

11. Commercial flea collars usually contain a health warning.

[ترجمه ترگمان]یقه کهنه فروشان معمولا حاوی یک هشدار سلامتی هستند
[ترجمه گوگل]یقه های تجاری کفی معمولا حاوی هشدار بهداشتی هستند

12. She expected to be sent out with a flea in her ear.

[ترجمه ترگمان]انتظار داشت که او را با یک کک تو گوشش بفرستند
[ترجمه گوگل]او انتظار داشت که با یک کک در گوش او فرستاده شود

13. Regular grooming with a special fine flea comb should alert you to the presence of these troublesome parasites.

[ترجمه ترگمان]آرایش معمولی با یک شانه مخصوص کهنه فروشان باید شما را به حضور این انگل آزار برساند
[ترجمه گوگل]مراقبت منظم با یک شامپوی مخصوص کافی شاپ باید به حضور این انگل های مضر هشدار دهد

14. But it keeps escaping me, like the flea I picked off Violet this morning.

[ترجمه ترگمان]ولی مثل the که امروز صبح \"ویولت\" رو انتخاب کردم از من فرار میکنه
[ترجمه گوگل]اما آن را از من فرار می کند، مانند کک من امروز صبح بنفش را برداشتم

انگلیسی به فارسی

انگلیسی به انگلیسی

مترادف و متضاد

جملات نمونه

اصطلاحات

پیشنهاد کاربران