1. As devotion unites lovers, so perfidy estranges friends.
[ترجمه عرفان] همانطور که اخلاص عاشقان را به هم پیوند می دهد ، خیانت دوستی ها را از هم می پاشاند
[ترجمه ترگمان]همان طور که اخلاص عاشقان را به هم پیوند می دهد، پس به خیانت دوستان خود خیانت می کند
[ترجمه گوگل]همانطور که مشتاق متحدین عاشقان است، بنابراین عفو و بخشش دوستان
2. When the Seminoles and blacks responded to this perfidy by refusing to cooperate in their removal, Jesup renewed warfare.
[ترجمه ترگمان]وقتی the و سیاهان به این بی وفایی واکنش نشان دادند و از هم کاری در حذف آن ها سرباز زدند، Jesup دوباره جنگ را ازسر گرفت
[ترجمه گوگل]زمانی که Seminoles و سیاهپوستان با نپذیرفتن همکاری در حذف آنها، این جنگ را تجدید کردند، به این نزاع پاسخ دادند
3. On trips organised for food writers, public perfidy is a popular lament.
[ترجمه ترگمان]در سفرهایی که برای نویسندگان مواد غذایی ترتیب داده شده است، perfidy عمومی یک تاسف عمومی است
[ترجمه گوگل]در سفرهایی که برای نویسندگان غذا سازماندهی شده است، فریب خوردهای عمومی، اغراق آمیز است
4. But can you live with your perfidy?
[ترجمه ترگمان]اما می تونی با perfidy زندگی کنی؟
[ترجمه گوگل]اما میتونی با کمال تو زندگی کنی؟
5. The knowledge of Hurstwood's perfidy wounded her like a knife.
[ترجمه ترگمان]آگاهی از بی وفایی s مانند یک چاقو او را زخمی کرده بود
[ترجمه گوگل]دانش کثرت هورستود او را مانند یک چاقو زخمی کرد
6. Never mind now about Hurstwood's perfidy -- why had he done this?
[ترجمه ترگمان]فکرش را هم نکن به خاطر perfidy، چرا این کار را کرده بود؟
[ترجمه گوگل]حالا هیچوقت فکر نمیکنم در مورد کینهتازی هورستوود - چرا این کار را کرد؟
7. Oh, the perfidy of men!
[ترجمه ترگمان]آه، بی وفایی مردان!
[ترجمه گوگل]آه، تقلید از مردان!
8. Anyway, they've seized on this legal brouhaha as an example of Albion's perfidy, so to speak.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، آن ها این brouhaha قانونی را به عنوان نمونه ای از بی وفایی Albion اثبات کرده اند تا بتوانند حرف بزنند
[ترجمه گوگل]به هر حال، آنها به عنوان نمونه ای از جعل البیون به این بروشور قانونی دست زده اند
9. Young Zuwaya talked with anger and shock, lips and hands trembling, about the perfidy of the Magharba.
[ترجمه ترگمان]Zuwaya جوان با خشم و وحشت حرف می زد، لب ها و دست هایش می لرزید، درباره بی وفایی the
[ترجمه گوگل]جوان Zuwaya با خشم و شوک، لب و دست ها لرزید، در مورد فراموشی Magharba
10. After dinner, they lined the bar, talking loudly about the perfidy of Highlanders and bemoaning their ten-mile, fishless walk.
[ترجمه ترگمان]بعد از شام، بار دیگر در کنار بار صف کشیدند و با صدای بلند در مورد خیانت Highlanders و bemoaning که ده مایل راه رفتن داشتند، صحبت کردند
[ترجمه گوگل]پس از شام، آنها نوار را روی سرش گذاشتند، با صدای بلند در مورد فراموشی Highlanders صحبت می کردند و از ده مایلی و راه رفتن ماهیشان بیرون می زدند
11. He was quite certain now that she knew he was married and angered at his perfidy.
[ترجمه ترگمان]اکنون کام لا مطمئن بود که می داند ازدواج می کند و از بی وفایی خود خشمگین شده است
[ترجمه گوگل]او اکنون کاملا مطمئن بود که می دانست او ازدواج کرده و در تقلید او خشمگین شده است