1. hoof it
پیاده رفتن
2. a horse's hoof consist of an enormously developed middle digit
سم اسب از یک انگشت بسیار رشد یافته تشکیل شده است.
3. on the hoof
(گاو و گوسفند و غیره) زنده،ذبح نشده
4. to pare a horse's hoof
سم اسب را تراشیدن
5. The horse snorted and stamped its hoof impatiently.
[ترجمه ترگمان]اسب شیهه کشید و سمش را با بی صبری روی زمین کوبید
[ترجمه گوگل]اسب فریاد زد و کت و شلوار خود را بی سر و صدا کرد
6. I often have lunch on the hoof between two appointments.
[ترجمه مهدی] من اغلب سر پایی بین دو قرار ملاقات غذا می خورم
[ترجمه ترگمان]من اغلب با سم بین دو قرار ملاقات ناهار می خورم
[ترجمه گوگل]من اغلب در میان دو قرار ملاقات ناهار دارم
7. Guy, hoof this fellow out!
[ترجمه ترگمان]این یارو، سم رو پیاده کن ین!
[ترجمه گوگل]پسر، این همسایه را خراب کن!
8. We missed the bus and had to hoof it.
[ترجمه ترگمان]ما اتوبوس رو از دست دادیم و مجبور شدیم این کار رو بکنیم
[ترجمه گوگل]ما اتوبوس را از دست دادیم و مجبور بودیم آن را خراب کنیم
9. The concave sole on the underside of the hoof is sensitive and not as hard as the outer wall.
[ترجمه ترگمان]The concave در قسمت زیرین سم حساس است و به اندازه دیواره خارجی محکم نیست
[ترجمه گوگل]تنها مقعر در زیر سینه حساس است و نه به اندازه دیوار بیرونی
10. And then she realised that the hoof beats of his horse had come to an abrupt stop.
[ترجمه ترگمان]و بعد متوجه شد که صدای سم اسب او ناگهان متوقف شد
[ترجمه گوگل]و سپس او متوجه شد که ضرب و شتم اسب از اسب او به یک توقف ناگهانی آمده است
11. So much for a passing game - hoof the ball into the other half and see what happens.
[ترجمه ترگمان]برای یک بازی گذرا، توپ را به نیمه دیگر پرت کرده و ببینیم چه اتفاقی می افتد
[ترجمه گوگل]خیلی برای یک بازی طولانی - توپ را به طرف نیمه دیگر بکشید و ببینید چه اتفاقی می افتد
12. Now you could don solid-sequined tap shoes to hoof with Rosie and her tap team on an electronically amplified stop sign.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر شما می توانید از کفش های راحتی solid استفاده کنید تا با رزی و تیم تپ او روی یک علامت توقف الکترونیکی به حالت الکترونیکی ضربه بزنید
[ترجمه گوگل]حالا شما می توانید با استفاده از Rosie و تیم شیر خود در یک نشانه متوقف شده الکترونیک، شیرهای شیرهای جامد را به هم بزنید
13. Piloted by Hoof Proudfoot, the Lightning flew with the undercarriage locked down for the 35 minute flight back to base.
[ترجمه ترگمان]رعد و برق به وسیله Hoof دو Proudfoot که با دم به پایین بسته می شد برای بازگشت ۳۵ دقیقه به پایگاه برگشت
[ترجمه گوگل]راننده بوسیله Hoof Proudfoot، رعد و برق پرواز کرد و با فرمان رانندگی برای پرواز 35 دقیقه به پایه قفل شد
14. She's going to hoof there.
[ترجمه ترگمان]اون اونجا سم می کنه
[ترجمه گوگل]او قصد دارد به آنجا برود