کلمه جو
صفحه اصلی

mesmeric


معنی : جاذب، گیرنده، مربوط بخواب مصنوعی، در حالت خواب مغناطیسی
معانی دیگر : مربوط بخواب مصنوعی، درحالت خواب مغناطیسی، گیرنده، جاذب

انگلیسی به فارسی

مربوط بخواب مصنوعی، درحالت خواب مغناطیسی، گیرنده، جاذب


مسخره، مربوط بخواب مصنوعی، در حالت خواب مغناطیسی، گیرنده، جاذب


انگلیسی به انگلیسی

• spellbinding, fascinating, enchanting

مترادف و متضاد

جاذب (صفت)
absorbent, adsorbent, catchy, absorbing, engrossing, attractive, absorptive, bibulous, catching, mesmeric, fruity

گیرنده (صفت)
catchy, fetching, striking, prehensile, mesmeric

مربوط به خواب مصنوعی (صفت)
mesmeric

در حالت خواب مغناطیسی (صفت)
mesmeric

جملات نمونه

1. I was jealous of the mesmeric effect that she seemed to have on men.
[ترجمه ترگمان]به the mesmeric حسادت می کردم که به نظر می رسید به مردها علاقه دارد
[ترجمه گوگل]من از اثر مزمزه ای که به نظر می رسید در مردان بود حسود بود

2. She gave a mesmeric performance.
[ترجمه ترگمان]او یک نمایش mesmeric داد
[ترجمه گوگل]او یک عملکرد جنجالی به دست آورد

3. It appeared to hold a mesmeric fascination for him as his dark, red-veined eyes watched the rising curlicue of steam.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که برای او، همانند چشمان سیاه و سرخ او، چشمان قرمز تیره اش را که در حال طلوع خورشید بود، نگاه می کرد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که او را شگفت زده می کند، چرا که چشم های تیره و تاریک او به تماشای چرخه ی در حال افزایش بخار می افتد

4. But apart from the gentle, almost mesmeric, hum of the bees, all was silent and still.
[ترجمه ترگمان]اما جدا از صدای آرام و تقریبا mesmeric وزوز زنبورها، همه ساکت و بی حرکت بودند
[ترجمه گوگل]اما جدا از ملایمت ملایم و تقریبا مسخره، زنبور عسل، همه چیز ساکت و خاموش بود

5. She had a warm mesmeric charm.
[ترجمه ترگمان]او جاذبه mesmeric داشت
[ترجمه گوگل]او تا به حال یک جذابیت بسیار هیجان زده بود

6. When Mesmeric Fiend leaves play, return the removed card to its owner's hand.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که mesmeric Fiend بازی را ترک می کند، کارت حذف شده را به دست صاحب خود باز می گرداند
[ترجمه گوگل]هنگامی که Mesmeric Fiend بازی می کند، کارت حذف شده را به دست صاحب خود بازگردانید

7. Mesmeric fingers softly touch The eyes of many elves.
[ترجمه ترگمان]انگشتان mesmeric به نرمی با چشمان بسیاری از الف ها ارتباط دارد
[ترجمه گوگل]انگشت های مسیحیت به آرامی لمس چشم های بسیاری از الف ها

8. He began to address us and I found the way he spoke mesmeric.
[ترجمه ترگمان]او شروع به حرف زدن به ما کرد و من طرز صحبت او را دریافتم
[ترجمه گوگل]او شروع به صحبت کردن با ما کرد و من روشی را که او در مورد مسخره صحبت کرده بود پیدا کرد

9. On the far side of the islet the rocks plunged precipitously away into a mesmeric blind indigo.
[ترجمه ترگمان]در طرف دیگر جزیره به سرعت به سرعت در یک mesmeric کور mesmeric فرو رفت
[ترجمه گوگل]در سمت چپ جزیره، سنگها به سرعت در یک کوه ناهموار غرق شدند

10. Jamie Carragher is convinced Luis Suarez is a Liverpool legend-in-the-making after he produced another mesmeric display in the 5-2 triumph over Fulham.
[ترجمه ترگمان]جیمی Carragher متقاعد شده است که لوییس سوارز یک افسانه لیورپول است و بعد از اینکه او یک نمایش mesmeric دیگر را در پیروزی ۵ بر ۲ بر فولهام به نمایش گذاشت
[ترجمه گوگل]جیمی کارگر متقاعد شده است که لوئیس سوارز، افسانه ای است که در لیورپول به دست آورد، پس از اینکه یک پیروزی 5 بر 2 مقابل فولام به نمایش گذاشته شد

11. And, get this, never once does Haynes mention the name of the mesmeric changeling at his film's center.
[ترجمه ترگمان]و بعد از این، هیچ وقت Haynes به اسم the mesmeric در مرکز his اشاره نمی کند
[ترجمه گوگل]و این را بدانید، هرگز هرگز هیز نامی از تغییرات مبهم در مرکز فیلم خود را ذکر نکرده است

12. However the moment Kanu will best be remembered for was the mesmeric finale to a 17-minute hat-trick at Stamford Bridge in 199
[ترجمه ترگمان]با این حال، زمانی که Kanu به بهترین نحو به خاطر خواهد آمد، آخرین قسمت پایانی برای یک کلاه ۱۷ دقیقه ای بر سر پل اصلی در \"۱۹۹\" بود
[ترجمه گوگل]با این حال لحظه ای که کانو برای آن به یاد میآمد، آخرین لحظات مبهم به یک هتتریک 17 دقیقه ای در استمفورد بریج در سال 199 بود


کلمات دیگر: