کلمه جو
صفحه اصلی

flatulent


معنی : باد دار، نفاخ، نفخ دار، باطمطراق، پر اب و تاب
معانی دیگر : بادآور، بادانگیز، (به ویژه در سخن) پرطمطراق، پرباد و ادعا، خودنمایانه، چاخان، متظاهرانه، وابسته به یا دارای باد شکم، نفخی، نف  دار

انگلیسی به فارسی

باددار، نفخ‌دار، نفاخ، باطمطراق، پر‌آب‌وتاب


مسخره، نفاخ، نفخ دار، باطمطراق، باد دار، پر اب و تاب


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: flatulently (adv.), flatulence (n.)
(1) تعریف: tending to generate gas in the digestive tract.

(2) تعریف: pertaining to, caused by, or suffering from an accumulation of gas in the digestive tract.

(3) تعریف: pretentiously self-important; pompous.

• causing gas in the stomach; suffering from an accumulation of such gas; inflated, pretentious, pompous

مترادف و متضاد

باد دار (صفت)
puffy, bloated, blowy, flatulent

نفاخ (صفت)
flatulent

نفخ دار (صفت)
flatulent

با طمطراق (صفت)
flatulent

پر اب و تاب (صفت)
tumescent, flatulent, rotund, magniloquent, ornate, grandiose, tumid

pretentious, long-winded


Synonyms: bombastic, inflated, oratorical, overblown, pompous, prolix, shallow, superficial, swollen, tedious, tumescent, tumid, turgid, windy, wordy


Antonyms: brief, unpretentious


جملات نمونه

1. a flatulent speech
نطق پرسروصدا و کم محتوا

2. beans are flatulent
لوبیا نفاخ است.

3. On May 3 with a sudden flatulent shudder, it dissolved.
[ترجمه ترگمان]در ساعت ۳ مه با لرزشی flatulent از بین رفت
[ترجمه گوگل]در 3 ماه مه با شک و تردید ناگهانی متلاشی شد

4. Fructooligosaccharide has light flatulent phenomenon at 30 multiples of adult dosage.
[ترجمه ترگمان]Fructooligosaccharide دارای پدیده flatulent سبک در ۳۰ multiples از میزان مصرف بالغ است
[ترجمه گوگل]فروکتولیگوساکارد دارای پدیده تقریبی نازک در 30 کیلوگرم دوز بالغ است

5. Indications: Stomach-ache, indigestion, hyperacidity, heartburn, flatulent and spasmodic.
[ترجمه ترگمان]نشانه ها: درد شکم، سوهاضمه، hyperacidity، تپش قلب، flatulent و spasmodic
[ترجمه گوگل]علائم: درد معده، سوء هاضمه، بیش از حد قلب، سوزش سر دل، پوسیدگی و اسپاسمودی

6. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

7. Soybean oligosaccharides have light flatulent phenomenon and the situation is similar to fructooligosaccharide.
[ترجمه ترگمان]Soybean oligosaccharides یک پدیده flatulent سبک دارند و این وضعیت مشابه با fructooligosaccharide است
[ترجمه گوگل]الیگوساکارید های سویا دارای پدیده ای متضاد سبک هستند و وضعیت مشابه فروکتولوگوساکارید است

8. That flatulent discomfort can rupture your day, and negatively affect all your chores throughout a day.
[ترجمه ترگمان]این ناراحتی flatulent می تواند روز شما را قطع کند و به طور منفی بر تمام کارهایتان در طول روز تاثیر منفی بگذارد
[ترجمه گوگل]این ناراحتی صریح می تواند روز شما را خراب کند و منفی تمام کارهای شما را در طول روز تحت تاثیر قرار دهد

9. The modified soybean oligosaccharides don t have flatulent phenomenon.
[ترجمه ترگمان]دانه های سویا اصلاح شده هیچ پدیده flatulent ندارند
[ترجمه گوگل]الیگوساکارید های سویا اصلاح شده دارای پدیده ای متضاد نیستند

10. INDICATION: Stomach-ache, indigestion, hyperacidity, heartburn, flatulent and spasmodic.
[ترجمه ترگمان]درد معده، سوهاضمه، hyperacidity، سوزش معده و spasmodic
[ترجمه گوگل]نشانگر: درد معده، سوء هاضمه، بیش از حد قلب، سوزش سر دل، پوسیدگی و اسپاسمودی

11. Is there really any connection between Leonardo and Columbus apart from the sort imagined by flatulent film producers?
[ترجمه ترگمان]آیا واقعا هیچ ارتباطی بین لئوناردو و کریستوف کلمب، غیر از نوعی که توسط تولید کنندگان فیلم ساخته شده است، وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]آیا بین لئوناردو و کلمب به هیچ وجه ارتباطی با نوعی تصور از سوی تولیدکنندگان فیلمهای متواضع وجود ندارد؟

12. A suspected gas leak at an Australian farm, which led to 15 firemen in two fire engines to rush to the scene, turned out to be the work of a flatulent pig.
[ترجمه ترگمان]نشت گاز مشکوک در یک مزرعه استرالیایی، که منجر به ۱۵ آتش نشان در دو ماشین آتش نشانی شد تا به صحنه هجوم ببرند، معلوم شد که کار یک خوک flatulent است
[ترجمه گوگل]یک گاز مشکوک گاز در مزرعه استرالیا، که منجر به 15 آتش نشان در دو موتور آتش سوزی به عکاسی شد، تبدیل به کار یک خوک صاف شد

13. His application has been buzzed about all over the media and pranksters everywhere love the 26 flatulent noises it encompasses, including "Record-A-Fart, " "Fart-a-Friend, " and "Sneak Attack. "
[ترجمه ترگمان]کاربرد او در سراسر رسانه ها و pranksters در همه جا پر از صداهای ۲۶ flatulent است که شامل \"Record - A\"، \"fart - a\" و \"حمله Sneak\" است
[ترجمه گوگل]برنامه خود را در مورد تمام رسانه ها و pranksters buzzed در همه جا را دوست دارم 26 صدای پر سر و صدا آن را شامل، از جمله 'Record-A-Fart'، 'Fart-a-Friend' و 'Sneak Attack' '

14. Then, in 200 London comedian Sue Perkins won with a tale about flatulent sheep causing a hole in the ozone layer. Ms.
[ترجمه ترگمان]سپس، در ۲۰۰ کمدین لندن، سو پرکینز با داستانی در مورد flatulent گوسفند پیروز شد که باعث ایجاد حفره در لایه اوزون شد خانم
[ترجمه گوگل]سپس، در 200 سوئیت پرکینز کمدین لندن با داستان درباره گوسفندان پوسیدگی، باعث ایجاد حفره در لایه اوزن شد خانم

15. We've got some great stuff coming your way, so download this app now and let the fun flatulent fun begin!
[ترجمه ترگمان]ما یه سری کاره ای بزرگ داریم که تو راهه، پس حالا این برنامه رو دانلود کن و خوش بگذره
[ترجمه گوگل]ما برخی از چیزهای عالی را در راه خود داریم، بنابراین این برنامه را به صورت رایگان دانلود کنید و سرگرم کننده سرگرم کننده و سرگرم کننده را شروع کنید!

Beans are flatulent.

لوبیا نفاخ است.


a flatulent speech

نطق پرسروصدا و کم‌محتوا



کلمات دیگر: