کلمه جو
صفحه اصلی

persia


معنی : ایران
معانی دیگر : ایران

انگلیسی به فارسی

ایران


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: an ancient empire that flourished in southwestern Asia from about the sixth to the fourth century B.C., centered in what is now Iran; Persian Empire.

(2) تعریف: the previous name of Iran.

• former name of iran until 1935

مترادف و متضاد

ایران (اسم)
iran, persia

جملات نمونه

1. In 330 BC Persia was conquered by Alexander the Great.
[ترجمه ترگمان]در سال ۳۳۰ پیش از میلاد اسکندر بزرگ مغلوب اسکندر کبیر شد
[ترجمه گوگل]در 330 سال قبل از میلاد، ایران توسط اسکندر کبیر فتح شد

2. Genghiz ruled over an empire that stretched from Persia across to China.
[ترجمه ترگمان]Genghiz بر یک امپراطوری مسلط بود که از ایران به سوی چین کشیده شده بود
[ترجمه گوگل]چنگیز به حکومت بر یک امپراطوری که از ایران به سوی چین گذشت، حکمرانی کرد

3. Prince of Persia was lauded for its beautiful graphics and excellent animation.
[ترجمه ترگمان]شاهزاده ایران به خاطر گرافیک زیبا و انیمیشن بسیار عالی مورد ستایش قرار گرفت
[ترجمه گوگل]شاهزاده ایرانی برای گرافیک زیبای آن و انیمیشن عالی ستایش شد

4. Did he think he was the Shah of Persia?
[ترجمه ترگمان]آیا او فکر می کرد که او شاه ایران است؟
[ترجمه گوگل]آیا او فکر کرد که او شاه ایران است؟

5. Persia meanwhile was digesting the experience of conquest by the Arabs which had begun with Qadesiyah.
[ترجمه ترگمان]در این میان، ایران داشت تجربه فتح از سوی اعراب را که با Qadesiyah آغاز شده بود، درک می کرد
[ترجمه گوگل]در عین حال، ایرانیان تجربه تجسمی از سوی اعراب که با Qadesiyah آغاز شده بود، هضم کردند

6. In time, the wicked sorcerer returned to Persia to claim the lamp and tricked the princess into giving it to him.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان، جادوگر شریر به ایران بازگشت تا چراغ را تصاحب کند و شاهزاده خانم را فریب دهد که آن را به او بدهد
[ترجمه گوگل]در طول زمان، جادوگر شریر به ایران برگشتند تا لامپ را ادعا کنند و شاهزاده را فریب دادند که به او داده شود

7. Today Persia produces the most diverse and stylistically authentic range of rugs in the world.
[ترجمه ترگمان]امروزه ایران متنوع ترین و stylistically طیف وسیعی از قالیچه ها را در جهان تولید می کند
[ترجمه گوگل]امروزه ایران از طیف وسیعی از فرش های متنوع و متنوعی از فرش در جهان تولید می کند

8. At that time, Persia was divided into several provinces, ruled by local khans.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان، ایران به چند ایالت تقسیم شد که توسط خان های محلی اداره می شد
[ترجمه گوگل]در آن زمان، ایران به چندین استان تقسیم شد که توسط خانم های محلی اداره می شد

9. Zarathustra belonged to a pastoral tribe in northern Persia.
[ترجمه ترگمان]Zarathustra متعلق به یک قبیله روستایی در شمال ایران بود
[ترجمه گوگل]Zarathustra متعلق به قبیله Pastoral در شمال ایران بود

10. In that general sense Achaemenid Persia was feudal.
[ترجمه ترگمان]در آن حس عمومی (هخامنشیان)، ایران feudal بود
[ترجمه گوگل]به این معنی که هخامنشیان ایران فئودالی بودند

11. Three, Persia cat: Offensiveness and Gao loyalty, lord control desire strong, proper think first clear, value unworthy spend time with it establishment relation.
[ترجمه ترگمان]سه، گربه (پرشیا): offensiveness و Gao وفاداری، تمایل خود را برای اولین بار روشن، شایسته و مناسب، و ارزش صرف وقت خود را با رابطه ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]سه نفر، خشونت گربه ایران و وفاداری گائو، کنترل قدرت خداوند قوی، مناسب فکر کردن برای اولین بار روشن است، ارزش صرفه جویی وقت صرف با برقراری رابطه استقرار

12. Alexander the Great conquered Persia, but soon after Persia regained its independence in the form of the Parthian and Sassanid Empires.
[ترجمه ترگمان]اسکندر کبیر ایران را فتح کرد، ولی به زودی پس از آنکه ایران استقلال خود را به شکل ساسانیان و ساسانیان به دست آورد
[ترجمه گوگل]الکساندر بزرگ، ایران را فتح کرد، اما به زودی پس از بازگشت ایران به استقلال خود به شکل امپراطوری های اشکانی و ساسانی دست یافت

13. An Iranian language used in Persia during the reign of the Sassanids.
[ترجمه ترگمان]زبان ایرانی در دوران حکومت ساسانیان در ایران به کار می رفت
[ترجمه گوگل]یک زبان ایرانی در ایران در زمان حکومت ساسانیان استفاده شده است

14. A religious-philosophical doctrine that originated in Persia in the third century and reappeared throughout the next 1300 years.
[ترجمه ترگمان]یک نظریه فلسفی - فلسفی که در قرن سوم از ایران آغاز شد و در طول ۱۳۰۰ سال بعد دوباره ظاهر شد
[ترجمه گوگل]یک دکترین مذهبی فلسفی که در قرن سوم در ایران به وجود آمد و در طول 1300 سال آینده دوباره ظاهر شد

پیشنهاد کاربران

نام قدیم ایران

ایران
پارس


کلمات دیگر: