کلمه جو
صفحه اصلی

overcoming


معنی : غالب

انگلیسی به فارسی

فائق آمدن، غالب


انگلیسی به انگلیسی

• beating; surmounting, rising above; defeating

مترادف و متضاد

غالب (صفت)
overbearing, dominant, conquering, prevailing, predominant, overcoming

دانشنامه عمومی

فائق آمدن


پیشنهاد کاربران

غلبه کردن

استیلا، تفوق، چیرگی، پیروزی، ظفر، تسلط، سلطه، سیطره، برتری
مستولی، فائق، چیره، پیروز، مظفر، مسلط


کلمات دیگر: