کلمه جو
صفحه اصلی

ineradicable


معنی : ریشه کن نشدنی، قلع نشدنی، قلع و قمع نا پذیر
معانی دیگر : ریشه کن نشدنی (یا نکردنی)، نابود نکردنی، از بین نبردنی

انگلیسی به فارسی

ریشه کن نشدنی، قلع و قمع نا پذیر، قلع نشدنی


غیر قابل تحمل، ریشه کن نشدنی، قلع نشدنی، قلع و قمع نا پذیر


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: ineradicably (adv.)
• : تعریف: impossible to wipe out of existence, memory, or the like; not eradicable.
متضاد: eradicable

• cannot be uprooted, cannot be totally destroyed
something that is ineradicable cannot be removed; a formal word.

مترادف و متضاد

ریشه کن نشدنی (صفت)
ineradicable

قلع نشدنی (صفت)
ineradicable

قلع و قمع ناپذیر (صفت)
ineradicable

جملات نمونه

1. Some experiences in early life have ineradicable effects.
[ترجمه ترگمان]برخی از تجربیات در اوایل زندگی تاثیرات ineradicable دارند
[ترجمه گوگل]بعضی از تجربیات در زندگی زودهنگام اثرات نامطلوب دارند

2. The slave trade had an ineradicable effect on world history.
[ترجمه ترگمان]تجارت برده دارای تاثیر ineradicable بر تاریخ جهان بود
[ترجمه گوگل]تجارت برده ای اثر تاریخی ناخوشایند داشت

3. Divorce is a permanent, ineradicable fact of modern life.
[ترجمه ترگمان]طلاق یک واقعیت ماندگار و پایدار از زندگی مدرن است
[ترجمه گوگل]طلاق یک واقعیت دائمی و غیرقابل تصور زندگی مدرن است

4. Poverty seems an ineradicable fact of the human condition.
[ترجمه ترگمان]فقر واقعیت امر بشر است
[ترجمه گوگل]فقر به نظر می رسد واقعیت ناپذیری از شرایط انسان است

5. The emotional wounds of early childhood leave ineradicable scars.
[ترجمه ترگمان]زخم های عاطفی دوران اولیه کودکی جای زخم را رها می کنند
[ترجمه گوگل]زخم های عاطفی در اوایل دوران کودکی، زخم های ناخوشایند را از بین می برد

6. As Hsueh naturally has ineradicable value and status.
[ترجمه ترگمان]همانطور که Hsueh به طور طبیعی دارای ارزش و وضعیت ineradicable است
[ترجمه گوگل]همانطور که Hsueh به طور طبیعی مقدار و موقعیت نامطلوب است

7. In the words of Simis, it continues because of " the eternal, ineradicable bribe ".
[ترجمه ترگمان]به گفته of، این مساله به دلیل \"رشوه ابدی و ابدی\" ادامه دارد
[ترجمه گوگل]به گفته سیمیز، آن را به دلیل 'رشوه ابدی و بی رحم' ادامه می دهد

8. Had he known Boldwood's moods her blame would have been stain upon her heart ineradicable.
[ترجمه ترگمان]اگر خلق و خوی او را می شناخت، گناه او را ریشه کن می کرد
[ترجمه گوگل]اگر او احساسات بلولود را شناخته بود، سرزنشش را بر قلبش ناپدید می شد

پیشنهاد کاربران

نامیرا، بدون مرگ


کلمات دیگر: