کلمه جو
صفحه اصلی

hold forth


معنی : پیشنهاد کردن، انتظار داشتن، ارائه دادن
معانی دیگر : 1- سخنرانی کردن، موعظه کردن 2- (نادر) پیشنهاد کردن، عرضه داشتن

انگلیسی به فارسی

نگه داشتن جلو، ارائه دادن، پیشنهاد کردن، انتظار داشتن


ارائه دادن، پیشنهاد کردن، انتظار داشتن


مترادف و متضاد

پیشنهاد کردن (فعل)
submit, motion, advance a proposal, offer, propose, suggest, bid, hold forth, propound, proffer, move a proposal, propone

انتظار داشتن (فعل)
await, attend, hold forth, anticipate, expect, envisage, hope

ارائه دادن (فعل)
submit, give, present, exhibit, put, tender, render, hold forth, produce, bring forward, propound, porrect, propone

جملات نمونه

1. I've never seen anyone who could hold forth so long.
[ترجمه ترگمان]تا به حال کسی را ندیده ام که این همه مدت دوام بیاورد
[ترجمه گوگل]من هرگز کسی را دیده ام که می تواند تا مدت طولانی از آن عبور کند

2. What right did anybody have to hold forth about his marriage?
[ترجمه ترگمان]حق با کسی بود که در مورد ازدواجش حرف بزنه؟
[ترجمه گوگل]چه کسی باید در مورد ازدواجش چکار کند؟

3. Excessively bizarre, loving to hold forth, but speaking with spirit.
[ترجمه ترگمان]excessively عجیب و غریب که دوست داشتن آن را نگه دارند اما با روح صحبت می کنند
[ترجمه گوگل]بیش از حد عجیب و غریب، دوست داشتنی نگه داشتن، اما صحبت با روحیه

4. After a few drinks, he would hold forth for hours on government conspiracy theories.
[ترجمه ترگمان]پس از چند نوشیدنی، او ساعت ها در مورد تئوری های توطئه دولت سخنرانی می کرد
[ترجمه گوگل]پس از چند نوشیدنی، ساعت ها در نظریه های توطئه دولتی قرار گرفت

5. Those in authority are never tired of hold forth the possibility of the abuse of freedom as a reason for withholding it, but without that possibility freedom would not be really free.
[ترجمه ترگمان]کسانی که در اختیار دارند هرگز نمی توانند امکان سواستفاده از آزادی را به عنوان دلیلی برای ممانعت از آن به دست آورند، اما بدون آن امکان آزادی واقعا آزاد نخواهد بود
[ترجمه گوگل]کسانی که در قدرت هستند، هرگز از خستگی از احتمال سوء استفاده از آزادی به عنوان دلیل عقب نشینی آن اجتناب نکنند، اما بدون آن امکان آزادی واقعا آزاد نخواهد بود

6. At Cambridge (youtube. com/user/CambridgeUniversity) you can see David Starkey hold forth on Henry VIII or William Hague on William Pitt.
[ترجمه ترگمان]در کمبریج (یوتیوب) com \/ user \/ CambridgeUniversity)می توانید دیوید Starkey را ببینید که روی هنری هشتم یا ویلیام هیگ در ویلیام پیت ایستاده است
[ترجمه گوگل]در کمبریج (YouTube / com / CambridgeUniversity) می توانید دیوید استارکی را در نقش هنری هشت یا ویلیام هیگ در ویلیام پیت ببینید

7. He will hold forth until he is stopped.
[ترجمه ترگمان]اون تا وقتی که اون متوقف بشه، اون جلو می مونه
[ترجمه گوگل]او تا زمانی که متوقف شود ادامه خواهد داشت

8. So as you hold forth, please remember to listen with equal intensity.
[ترجمه ترگمان]پس همانطور که جلو می گیرید، لطفا به خاطر داشته باشید که با شدت برابر گوش دهید
[ترجمه گوگل]به طوری که شما را نگه دارید، لطفا به یاد داشته باشید به گوش دادن با شدت برابر است

9. They like being the centre of attention, are more narcissistic, and more likely to hold forth about their achievements.
[ترجمه ترگمان]آن ها دوست دارند که مرکز توجه باشند، خودشیفته باشند، و به احتمال زیاد درباره دستاوردهای آن ها صحبت کنند
[ترجمه گوگل]آنها دوست دارند که مرکز توجه باشند، بیشتر نارسیستانه هستند و احتمال بیشتری دارند که در مورد دستاوردهایشان نگهداری شوند

10. In China, hearing Taoists speak about Tao or critics hold forth on literature makes your fresh creep, and no perspiration dares come.
[ترجمه ترگمان]در چین، شنیدن سخنان Taoists در مورد تائو یا منتقدان در زمینه ادبیات باعث می شود که خزش جدید ایجاد شود و هیچ عرق ایجاد نشده است
[ترجمه گوگل]در چین، شنوایی تائوئیست ها در مورد تائو صحبت می کند یا منتقدان در ادبیات خود را تحریک می کنند و موجب خشم تازه شما می شود و هیچ جایی برای شما جالب نیست

11. He who is coming is coming we need only to hold forth for Him .
[ترجمه ترگمان]او که می آید، ما فقط احتیاج داریم که او را برای او نگه داریم
[ترجمه گوگل]او که در حال آمدن است، می آید، ما فقط باید برای او نگه داریم

12. He often gives speeches on what's broken in the medical world, and holds salons where some of the most interesting minds in medicine hold forth on any number of mind bending topics.
[ترجمه ترگمان]او اغلب در مورد آنچه در دنیای پزشکی می شکند صحبت می کند، و سالونها را در جایی نگه می دارد که در آن برخی از جالب ترین افکار پزشکی در بسیاری از موضوعات سر و کار دارند
[ترجمه گوگل]او اغلب سخنان خود را در مورد آنچه که در دنیای پزشکی شکسته می شود، می دهد و سالن هایی را در آنجا نگه می دارد که برخی از ذهن های جالب در پزشکی بر تعداد زیادی از موضوعات خمیدگی ذهن تاثیر می گذارد

13. He is part of a new generation of academic stars who hold forth in cyberspace on their college Web sites and even, without charge, on iTunes U, which went up in May on Apple's iTunes Store.
[ترجمه ترگمان]او بخشی از یک نسل جدید از ستاره های دانشگاهی است که در فضای مجازی بر روی وب سایت خود و حتی بدون هزینه، در آی تیونز، که در ماه مه در فروشگاه آی تیونز اپل ایجاد شد، شرکت می کنند
[ترجمه گوگل]او بخشی از نسل جدیدی از ستارگان دانشگاهی است که در فضای مجازی در وب سایت های کالج خود و حتی بدون هزینه در iTunes U، که در ماه مه در فروشگاه iTunes اپل برگزار شد، برگزار می شود

14. It is full of interviews with notable people who are keen to hold forth on Mr.
[ترجمه ترگمان]این موضوع پر از مصاحبه با افرادی برجسته است که مشتاق هستند که در مورد آن ها صحبت کنند
[ترجمه گوگل]این پر از مصاحبه با افراد قابل توجه است که علاقمند به نگهداری از آقای

پیشنهاد کاربران

طولانی مدت در مورد موضوعی صحبت کردن


کلمات دیگر: