کلمه جو
صفحه اصلی

mensal


معنی : وابسته به میز، میزی، سفرهای
معانی دیگر : ویژه ی به کاربردن دور میز، (نادر) ماهانه، ماهیانه

انگلیسی به فارسی

وابسته به میز، میزی، سفرهای


انسانی، وابسته به میز، میزی، سفرهای


مترادف و متضاد

وابسته به میز (صفت)
mensal

میزی (صفت)
mensal

سفرهای (صفت)
mensal

جملات نمونه

1. Although mensal desktop is insufficient broad, but can deal with big breakfast completely, aluminous simple top of a table is light and strong, can bearing.
[ترجمه ترگمان]اگرچه رومیزی mensal پهن نیست، اما می تواند به طور کامل با صبحانه بزرگ سر و کار داشته باشد، یک سطح ساده از یک میز سبک و قوی است و می تواند تحمل کند
[ترجمه گوگل]اگر چه دسکتاپ مرسدس به اندازه کافی وسیع نیست اما می تواند با صبحانه کامل مقابله کند، ساده ترین قالی ساده یک میز سبک و قوی است، می تواند تحمل کند

2. Mensal : Desk of square table, round-table, fold, irregular model, different table modelling also differs to the person's feeling.
[ترجمه ترگمان]Mensal: میز میز مربعی، میز گرد، مدل غیر معمول، مدل سازی جداول متفاوت نیز با احساس فرد متفاوت است
[ترجمه گوگل]منصال: میز میز مربع، میز گرد، برابر، مدل نامنظم، مدل جدول های مختلف نیز به احساس شخص متفاوت است

3. The ornament is on ark of mensal, wine, tea table, for Bacchic smooth added a few minutes calm.
[ترجمه ترگمان]زینت بر روی کشتی mensal، شراب، میز چای و برای آرام کردن چند دقیقه آرام است
[ترجمه گوگل]این تزئین در چارچوب میزانی از جنس، شراب، چای است و برای آرامش بخش Bacchic آرام است

4. The color photograph echo of the ground, mensal, picture frame, the vision that forms a space is unified.
[ترجمه ترگمان]تصویر رنگی از زمین، mensal، قاب عکس و تصویری که فضا را شکل می دهد، منعکس می شود
[ترجمه گوگل]عکاسی رنگی از زمین، مرسوم، قاب عکس، بینایی که فضا را تشکیل می دهد یکپارچه شده است

5. Can mensal, tea table also heat water, cook, barbecue?
[ترجمه ترگمان]میز چای، چای گرم، آشپز، کباب؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم عطر، میز چای نیز آب گرم، طبخ، کباب کردن؟

6. So, when the choice is mensal, best choice but fold, good deposit, the table of easy shift.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، زمانی که انتخاب انتخاب می شود، بهترین انتخاب اما برابر است، سپرده خوب، میز جابجایی آسان
[ترجمه گوگل]بنابراین، هنگامی که انتخاب mensal است، بهترین انتخاب اما برابر، خوب سپرده، جدول تغییر آسان است

7. Increase the mesa of hearth, eat of hearth, mensal, equipment is designed together, reduced a person to be measured in the activity of the kitchen.
[ترجمه ترگمان]این تپه مانند شومینه، خوردن آتشدان، mensal، و تجهیزات با هم طراحی شده اند، و یک فرد را کاهش داده تا در فعالیت های آشپزخانه اندازه گیری شوند
[ترجمه گوگل]افزایش وزنی، شستشو، شستشو، لوازم خانگی با هم طراحی شده و فرد را در فعالیت آشپزخانه اندازه گیری می کند

8. Mensal and unfavorable be opposite gate, if cannot avoid really, can consider to use porch or screen keep out, lest enter door person face table directly, very not tasteful.
[ترجمه ترگمان]Mensal و نامساعد در مقابل دروازه مخالف هستند، اگر واقعا نمی توانند از آن اجتناب کنند، می توانند از تراس یا پرده استفاده کنند، تا مبادا به صورت مستقیم به میز وارد شوند، و نه با سلیقه
[ترجمه گوگل]دروازه مخالف منصفانه و نامطلوب، اگر واقعا نمیتواند از آن اجتناب کند، می تواند استفاده از حیاط یا صفحه نمایش را بیرون بکشد، تا بتواند به طور مستقیم به صورت دستی روی میز دست بزند، خیلی خوشمزه نیست

9. Her lunch is fortunately mensal the verdure that go up tastily what salad can be her gluttonous is small " error " adjust slightly.
[ترجمه ترگمان]ناهار او خوشبختانه به خاطر verdure است که به tastily تبدیل می شود و سالاد می تواند gluttonous او باشد \"خطای\" کوچک است
[ترجمه گوگل]ناهار او خوشبختانه مرسوم است به ارغوانی که به طرز معجزه آسایی بالا می رود چه سالاد می تواند او را ناراحت کند کوچک 'خطا' تنظیم کمی

10. And the midpoint that table put hallway, the paper with mensal suspensory upper part art lamp, sweet all the more.
[ترجمه ترگمان]و نقطه میانی آن که روی میز قرار دارد، مقاله با mensal suspensory قسمت بالایی هنر، و تمام چیزهای دیگر
[ترجمه گوگل]وسط نقطه که میز راهرو قرار می گیرد، کاغذ با لامپ هنری باقیمانده مازول بالا، بیشتر شیرین است

11. Because house is master the mouth is little and seldom have dinner is in the home, line clean brief glass is mensal, match chair of epithelial change eat, simple in appear moving all the more.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که خانه اربابی است، دهان کوچک است و بندرت صرف شام در خانه می شود، شیشه کوتاه تمیز، mensal است، صندلی راحتی تغییر epithelial، ساده به نظر می رسد که در حال حرکت بیشتر است
[ترجمه گوگل]از آنجا که خانه استاد دهان کمی است و به ندرت شام در خانه است، خط شیشه ای تمیز کوتاه است mensal، صندلی مسابقه تغییر اپی تلیال خوردن، ساده به نظر می رسد حرکت بیشتر

12. A good regulation can use at appropriate table: Want to have 90 centimeters wide, mensal both sides should leave the free space that has 85 centimeters to put chair and cross a body.
[ترجمه ترگمان]یک تنظیم خوب می تواند در جدول مناسب استفاده شود: می خواهید ۹۰ سانتی متر عرض داشته باشد، mensal هر دو طرف باید فضای آزاد را ترک کنند که ۸۵ سانتیمتر برای گذاشتن صندلی و عبور از بدن داشته باشد
[ترجمه گوگل]مقررات خوب می تواند در جدول مناسب استفاده شود: می خواهید 90 سانتیمتر عرض داشته باشید، هر دو طرف باید از فضای آزاد که 85 سانتیمتر برای قرار دادن صندلی و عبور از بدن می گذارد را ترک کنند

13. Consumer can combine a part joltily with the hand when the choose and buy, especially the joint such as mensal horse, examine have without shake a phenomenon.
[ترجمه ترگمان]مصرف کننده می تواند بخشی از شرکت را در هنگام انتخاب و خرید با دست ترکیب کند، به ویژه مانند اسب mensal، بررسی کند بدون این که یک پدیده را تکان دهد
[ترجمه گوگل]مصرف کننده می تواند بخشی را با دست به طور کامل ترکیب کند، در حالی که انتخاب و خرید، به خصوص جفت مانند اسب منسال، بررسی بدون پچ پچ

14. If likely, the square table that buys a piece to be able to adjust height freely or round-table also be very ideal, frame tall when can regard as mensal, move low after but earmark tea table.
[ترجمه ترگمان]اگر به احتمال زیاد، میز مربعی که قطعه ای را خریداری می کند که بتواند ارتفاع خود را به راحتی تنظیم کند یا دور میز نیز بسیار ایده آل باشد، قاب زمانی بلند است که می تواند به عنوان mensal حرکت کند، اما بعد از یک میز چای به پایین حرکت کند
[ترجمه گوگل]اگر به احتمال زیاد، جدول مربعی که یک قطعه را خریداری می کند تا بتواند ارتفاع را به صورت آزاد یا میز گرد تنظیم کند، بسیار ایده آل می باشد، زمانی که می تواند قدری قدامی را در نظر بگیرد، بعد از آن حرکت کند اما جدول چای را تعیین می کند


کلمات دیگر: