1. the sergeant bellowed orders at the soldiers
گروهبان نعره زنان به سربازان فرمان می داد.
2. The sergeant stood to attention and saluted.
[ترجمه ترگمان]استوار به او سلام کرد و سلام کرد
[ترجمه گوگل]سرباز ایستاد و توجه کرد
3. We could hear the sergeant bellowing commands to his troops.
[ترجمه ترگمان]صدای فرمان گروهبان را شنیدیم که به سربازان خود فرمان می داد
[ترجمه گوگل]ما می توانستیم سربازان فرماندهی نیروهای خود را بشنوند
4. The sergeant clicked his heels and walked out.
[ترجمه ترگمان]استوار سرش را صدا کرد و بیرون رفت
[ترجمه گوگل]سربازان پاشنه هایش را برداشت و راه افتادند
5. My recruiting sergeant weighed me up when I first walked into his office.
[ترجمه ترگمان]وقتی اولین بار وارد دفترش شدم، گروهبان recruiting منو ارزیابی کرد
[ترجمه گوگل]وقتی اولین بار به دفترش وارد شدم، سرباز استخدام من به من اهمیت داد
6. His father is a staff sergeant in the army.
[ترجمه ترگمان]پدرش گروهبان ارتش است
[ترجمه گوگل]پدرش یک سرباز خدمتکار در ارتش است
7. The captain bawled for the sergeant.
[ترجمه ترگمان]سروان در جواب گروهبان فریاد زد:
[ترجمه گوگل]کاپیتان برای سرباز به سر می برد
8. The sergeant will rig you out .
[ترجمه ترگمان]گروهبان مراقب تو خواهد بود
[ترجمه گوگل]سرباز شما را بیرون خواهد کرد
9. The commanding officer is putting Sergeant Green in for the Victoria Cross.
[ترجمه ترگمان]افسر فرمانده، گروهبان گرین را برای ورود به ایستگاه ویکتوریا معرفی کرده است
[ترجمه گوگل]افسر فرمانده برای سرزمین ویکتوریا به سرباز گرین وارد شده است
10. The sergeant was whining about how hard he had been forced to work recently.
[ترجمه ترگمان]گروهبان از اینکه اخیرا مجبور شده بود کار کند ناله می کرد
[ترجمه گوگل]سرباز در مورد چگونگی سختی که اخیرا مجبور شده بود کار کند ناله کرد
11. Sergeant Rivero says arrests for panhandling take place every day.
[ترجمه ترگمان]گروهبان Rivero می گوید که دستگیری for هر روز انجام می شود
[ترجمه گوگل]سرباز ریورو میگوید هر روز دستگیریها برای دستگیری انجام میشود
12. He has been promoted to sergeant.
[ترجمه ترگمان] به گروهبان ارتقا پیدا کرده
[ترجمه گوگل]او به سرباز ارتقا یافته است
13. The sergeant barked a succession of orders to the new recruits.
[ترجمه ترگمان]گروهبان یک دسته فرمان به تازه وارد داد
[ترجمه گوگل]سربازان یک سری دستورات را به نیروهای جدید دادند
14. Sergeant Long will hit the roof when I tell him you've gone off.
[ترجمه ترگمان] گروهبان \"لانگ\" وقتی بهش میگم که رفتی پشت بوم
[ترجمه گوگل]گروهبان بلند هنگامی که به او می گویم که رفته اید، پشت بام می افتد