کلمه جو
صفحه اصلی

sergeant


معنی : مامور اجرا، گروهبان
معانی دیگر : (قرون وسطی) نوکری که ارباب را در جنگ همراهی می کرد، پیرو ارباب، رجوع شود به: sergeant-at-arms، گروهبان یکم، serjeant نظ

انگلیسی به فارسی

( serjeant )(نظامی) گروهبان، مامور اجرا


( sarge ) گروهبان


سرباز، گروهبان، مامور اجرا


انگلیسی به انگلیسی

• noncommissioned military officer ranked above a corporal or airman first class; police officer ranked below a captain or lieutenant
a sergeant is a non-commissioned officer of middle rank in the army or air force.
a police sergeant is a police officer of the next to lowest rank.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] سرجنت موشک هدایت شونده زمین به زمین ارتش امریکا که با هدایت داخلی کنترل می شود . برد آن حدود 139km ( 75 مایل دریایی ) است و میتواند کلاهکهای معمولی یا هسته ای حمل کند.

مترادف و متضاد

مامور اجرا (اسم)
executor, sergeant, sergeant-at-arms

گروهبان (اسم)
sergeant, sarge, serjeant

جملات نمونه

1. the sergeant bellowed orders at the soldiers
گروهبان نعره زنان به سربازان فرمان می داد.

2. The sergeant stood to attention and saluted.
[ترجمه ترگمان]استوار به او سلام کرد و سلام کرد
[ترجمه گوگل]سرباز ایستاد و توجه کرد

3. We could hear the sergeant bellowing commands to his troops.
[ترجمه ترگمان]صدای فرمان گروهبان را شنیدیم که به سربازان خود فرمان می داد
[ترجمه گوگل]ما می توانستیم سربازان فرماندهی نیروهای خود را بشنوند

4. The sergeant clicked his heels and walked out.
[ترجمه ترگمان]استوار سرش را صدا کرد و بیرون رفت
[ترجمه گوگل]سربازان پاشنه هایش را برداشت و راه افتادند

5. My recruiting sergeant weighed me up when I first walked into his office.
[ترجمه ترگمان]وقتی اولین بار وارد دفترش شدم، گروهبان recruiting منو ارزیابی کرد
[ترجمه گوگل]وقتی اولین بار به دفترش وارد شدم، سرباز استخدام من به من اهمیت داد

6. His father is a staff sergeant in the army.
[ترجمه ترگمان]پدرش گروهبان ارتش است
[ترجمه گوگل]پدرش یک سرباز خدمتکار در ارتش است

7. The captain bawled for the sergeant.
[ترجمه ترگمان]سروان در جواب گروهبان فریاد زد:
[ترجمه گوگل]کاپیتان برای سرباز به سر می برد

8. The sergeant will rig you out .
[ترجمه ترگمان]گروهبان مراقب تو خواهد بود
[ترجمه گوگل]سرباز شما را بیرون خواهد کرد

9. The commanding officer is putting Sergeant Green in for the Victoria Cross.
[ترجمه ترگمان]افسر فرمانده، گروهبان گرین را برای ورود به ایستگاه ویکتوریا معرفی کرده است
[ترجمه گوگل]افسر فرمانده برای سرزمین ویکتوریا به سرباز گرین وارد شده است

10. The sergeant was whining about how hard he had been forced to work recently.
[ترجمه ترگمان]گروهبان از اینکه اخیرا مجبور شده بود کار کند ناله می کرد
[ترجمه گوگل]سرباز در مورد چگونگی سختی که اخیرا مجبور شده بود کار کند ناله کرد

11. Sergeant Rivero says arrests for panhandling take place every day.
[ترجمه ترگمان]گروهبان Rivero می گوید که دستگیری for هر روز انجام می شود
[ترجمه گوگل]سرباز ریورو میگوید هر روز دستگیریها برای دستگیری انجام میشود

12. He has been promoted to sergeant.
[ترجمه ترگمان] به گروهبان ارتقا پیدا کرده
[ترجمه گوگل]او به سرباز ارتقا یافته است

13. The sergeant barked a succession of orders to the new recruits.
[ترجمه ترگمان]گروهبان یک دسته فرمان به تازه وارد داد
[ترجمه گوگل]سربازان یک سری دستورات را به نیروهای جدید دادند

14. Sergeant Long will hit the roof when I tell him you've gone off.
[ترجمه ترگمان] گروهبان \"لانگ\" وقتی بهش میگم که رفتی پشت بوم
[ترجمه گوگل]گروهبان بلند هنگامی که به او می گویم که رفته اید، پشت بام می افتد

پیشنهاد کاربران

نظامی

به معنی سر گروهبان است نه سروان است ( گروهبان سوم، گروهبان دوم، گروهبان یکم و یا استوار ) ، که تمامی اینها درجه دار محسوب می شوند نه افسر، دقت شود که سروان نیست زیرا سروان درجه افسری است. در ارتش آمریکا و ایران گروهبانان درجه داران هستندکه درجه شان بر روی بازو قرار دارد ولی افسران درجه شان بر روی شانه قرار دارد.

سرپاس ( سرپاسبان )

گروهبان


کلمات دیگر: