کلمه جو
صفحه اصلی

semi


معنی : نصف شده
معانی دیگر : رجوع شود به: semitrailer، پیشوند:، نیم، نیمه، نصف [semicircle]، پیشوندی بمعنی : نیم، تقریبا نصف، تاحدی

انگلیسی به فارسی

پیشوندی بمعنی : نیم، نصف شده، تقریبا نصف، نیمه،تاحدی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a tractor-trailer truck; semitrailer.
پیشوند ( prefix )
(1) تعریف: half.

- semicircle
[ترجمه ترگمان] نیم دایره وار
[ترجمه گوگل] نیم کره
- semitone
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل] نیمه

(2) تعریف: partial; somewhat.

- semiprivate
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل] نیمه خصوصی
- semiformal
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل] نیمه رسمی

(3) تعریف: twice.

- semiweekly
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل] نیمه هفته ای

• (informal) semitrailer, cargo trailer that is pulled by a trailer truck; tractor trailer, truck cab with an attached semitrailer; semifinal, next-to-last round in a competition; duplex house (british)
half; somewhat, partly
a semi is the same as a semi-detached house; an informal word.
semi- combines with nouns and adjectives to form new nouns and adjectives that describe someone or something as being partly, but not completely, in a particular state.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] نیمه

مترادف و متضاد

نصف شده (اسم)
semi

جملات نمونه

1. He was far from impressive in his semi - final against Federer.
[ترجمه ترگمان]او در دیدار نیمه نهایی در برابر فدرر بسیار تاثیرگذار بود
[ترجمه گوگل]او در نیمه نهایی خود در برابر فدرر تاثیرگذار بود

2. She was edged out of the semi - final by her younger rival.
[ترجمه ترگمان]او از رقیب کوچک تر خود دور شد
[ترجمه گوگل]او توسط رقیب جوانش از نیمه نهایی خارج شد

3. The thrilling semi - finals set the stage for what should be a great game.
[ترجمه ترگمان]مرحله نیمه نهایی هیجان انگیز مرحله برای چیزی است که باید یک بازی عالی باشد
[ترجمه گوگل]نیمه نهایی هیجان انگیز مرحله ای را برای آنچه که باید یک بازی عالی باشد تعیین می کند

4. The losing semi - finalists will play off for the third place.
[ترجمه ترگمان]دو فینالیست بازنده در مکان سوم بازی خواهند کرد
[ترجمه گوگل]فینالیست های نیمه نهایی از دست دادن برای سومین بار بازی خواهند کرد

5. Semi smart drives with data translation on the drive for higher throughput.
[ترجمه ترگمان]درایوهای نیمه هوشمند با ترجمه داده ها بر روی دیسک گردان برای خروجی بالاتر
[ترجمه گوگل]درایوهای نیمه هوشمند با انتقال داده ها به درایو برای افزایش کارایی

6. Saturday, Under-19: Semi finals: Blyth Darlington 0.
[ترجمه ترگمان]شنبه، زیر ۱۹ سال: نیمه نهایی: بلایت دارلینگتون ۰
[ترجمه گوگل]شنبه، زیر 19 ساله نیمه نهایی Blyth Darlington 0

7. A well proportioned bay fronted semi detached house situated in the heart of this popular development.
[ترجمه ترگمان]خانه well با وجه detached که در قلب این توسعه عمومی قرار داشت
[ترجمه گوگل]خانه ای نیمه مجزا که در قلب این توسعه محبوب واقع شده است، به خوبی طراحی شده است

8. The day began with the men's semi final, 2qualifiers competing for eight places in the final.
[ترجمه ترگمان]روز با دیدار نیمه نهایی مردان آغاز شد، ۲ تیم برتر برای هشت مکان در فینال رقابت کردند
[ترجمه گوگل]این روز با نیمه نهایی مردان شروع شد، 2 مسابقه برای هشت مکان در فینال رقابت کردند

9. Leicester won their semi against Gloucester 19-
[ترجمه ترگمان]لس تر جام خود را در برابر Gloucester ۱۹ برد -
[ترجمه گوگل]لستر نیمه نهایی خود را مقابل گلوسر 19-

10. The semi finals followed on the Friday.
[ترجمه ترگمان]مرحله نیمه نهایی در روز جمعه برگزار شد
[ترجمه گوگل]نیمه نهایی به دنبال جمعه بود

11. The semi finals will be held on Saturday, with the final next Thursday.
[ترجمه ترگمان]مرحله نیمه نهایی روز شنبه برگزار خواهد شد و روز پنجشنبه بعدی خواهد بود
[ترجمه گوگل]نیمه نهایی با برگزاری پنج شنبه نهایی در روز شنبه برگزار خواهد شد

12. It looked perfect - gentle slopes within a semi circular bowl of hills.
[ترجمه ترگمان]ان جا خیلی آرام به نظر می رسید - در داخل یک کاسه نیمه دایره ای از تپه ها بود
[ترجمه گوگل]این ظاهری کامل - دامنه های ملایم درون یک کاسه نیم دایره ای از تپه ها است

13. Blagdon supply Bio-Filter Medium high-grade semi porous light clay granules with a large surface area.
[ترجمه ترگمان]Blagdon supply Bio - Medium با دانه های رسی متخلخل با درجه بالا با یک ناحیه سطح بزرگ
[ترجمه گوگل]بلغدون Bio-Filter متوسط ​​گرانولهای سبک نیمه متخلخل سبز با سطح وسیعی از سطح عالی

14. Semi chips are a gas Swanson is also involved in studies on fabrication techniques for III/V ICs.
[ترجمه ترگمان]chips یک a گازی نیز هستند که در مطالعات بر روی تکنیک های ساخت IC های III \/ V دخیل هستند
[ترجمه گوگل]تراشه های نیمه گاز سوانسون نیز در مطالعات تکنیک های ساخت III / V IC ها دخیل هستند

پیشنهاد کاربران

دوبلکس/چسبیده بهم/دیوار به دیوار

بنام خدا
باسلام،
semi نیم نیمه
مثال semi sitting posi tion وضعیت نیمه نشسته

شبه
semi - state : شبه دولتی
semi - Judicial :شبه قضایی

سِ مای
به معنای نیمه
مثلا : semi automatic weapons/ guns یعنی تفنگ های نیمه اتوماتیک
Fully automatically weapons میشه تماما خودکار

Semicolon : سِمای کُلِن

شبه
semi - scandal = شبه رسوایی


کلمات دیگر: