کلمه جو
صفحه اصلی

seeker


معنی : جویا، جستجو کننده
معانی دیگر : پویا

انگلیسی به فارسی

جستجو کننده، پویا، جویا


پناهنده، جستجو کننده، جویا


انگلیسی به انگلیسی

• one who goes in search of, one who looks for; one who tries to discover; requester, one who tries to obtain

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] جستجوگر - جستجو گر موشک یا وسیله ی دیگری که هدف خود را با جستجوی حرارت، نور، امواج رادیویی، صدا یا تابشهای دیگر گسیل شده از هدف می یابد .

مترادف و متضاد

جویا (اسم)
aspirant, seeker

جستجو کننده (اسم)
seeker, snoop, tracer, quester, searcher, snooker

جملات نمونه

1. he is a status seeker
او جاه طلب است.

2. He was a seeker for truth.
[ترجمه ترگمان]او یک جوینده حقیقت بود
[ترجمه گوگل]او یک جستجوگر برای حقیقت بود

3. I am a seeker after truth.
[ترجمه ترگمان]من دنبال حقیقت هستم
[ترجمه گوگل]من به دنبال حقیقت هستم

4. Arrested for attending Quaker and Seeker meetings, he was excused by a judge who noted his fine dress.
[ترجمه ترگمان]او که به خاطر شرکت در جلسات Quaker و جستجوگر دستگیر شده بود، از یک قاضی که متوجه لباس زیبایش شده بود عذر خواهی کرد
[ترجمه گوگل]او برای حضور در جلسات کوئیکر و سیکر بازداشت شد، او توسط یک قاضی که لباس خوبش را ذکر کرد آزاد شد

5. He made the opponent a fellow seeker after truth.
[ترجمه ترگمان]او حریف را به دنبال حقیقت تعقیب می کرد
[ترجمه گوگل]او بعد از حقیقت یک همکار جستجوگر را ساخته است

6. I do not believe that the genuine asylum seeker will be treated fairly.
[ترجمه ترگمان]من فکر نمی کنم که این جستجوگر واقعی به طور عادلانه رفتار شود
[ترجمه گوگل]من اعتقاد ندارم که یک پناهجو واقعی با عادلانه برخورد خواهد شد

7. What he is not is a publicity seeker.
[ترجمه ترگمان]چیزی که او به دنبال آن نیست یک جوینده تبلیغاتی است
[ترجمه گوگل]چیزی که او نیست، یک تبلیغ کننده است

8. Take the real-life example of a job seeker whose ex-boss blackballed him.
[ترجمه ترگمان]مثال واقعی یک جوینده کار را در نظر بگیرید که رئیس سابق او را اخراج می کند
[ترجمه گوگل]نمونه زندگی واقعی یک شغلی را که رئیس سابق او به او زنگ زد، نگاهی بیندازید

9. It is assumed that the asylum seeker will receive that notification the day after it is posted.
[ترجمه ترگمان]فرض می شود که جوینده پناهندگی آن اطلاع را روز بعد از ارسال آن دریافت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]تصور می شود که پناهجو این اطلاعیه را روز بعد از ارسال آن دریافت کند

10. That makes her wonder if the job seeker pays attention to detail.
[ترجمه ترگمان]این باعث می شود تعجب کند که آیا جویندگان کار به جزئیات توجه می کنند یا خیر
[ترجمه گوگل]این باعث می شود که تعجب کنید که آیا شغلی به جزئیات توجه دارد یا خیر

11. No seeker after truth should doubt that his daily bread will be provided.
[ترجمه ترگمان]هیچ فرد جستجوگر نمی تواند شک کند که نان روزانه او تامین خواهد شد
[ترجمه گوگل]هیچ جوینده پس از حقیقت نباید شک داشته باشد که نان روزانه خود را فراهم کند

12. A job seeker used that tactic when he made a call to Miller recently.
[ترجمه ترگمان]جستجوگر شغلی که به تازگی با میلر تماس گرفته بود اخیرا از این تاکتیک استفاده کرده بود
[ترجمه گوگل]زمانی که وی به اخیرا به میلر تماس می داد، یک شغلی از آن تاکتیک استفاده می کرد

13. Clause 7 raises the question whether the asylum seeker wishes to submit any variation or amplification of the notice of appeal.
[ترجمه ترگمان]بند ۷ این سوال را مطرح می کند که آیا متقاضی پناهندگی می خواهد هرگونه تغییر یا تقویت اعلامیه درخواست را ارسال کند
[ترجمه گوگل]ماده 7 سوال را مطرح می کند که آیا پناهجوی مایل به ارائه هر گونه تغییر یا تقویت اطلاعیه درخواست تجدید نظر است

14. To the persistent seeker the Bible yields more and more of its riches.
[ترجمه ترگمان]برای جویندگان سرسخت کتاب مقدس بیش از پیش ثروت خود را به دست می آورد
[ترجمه گوگل]کتاب مقدس به مددجوی ماندگار، بیشتر و بیشتر از ثروت های آن است

15. In infrared homing seeker of single channel-controlled air defense missile, the hardware devices such as gyro and so on were used to solve the coupling problem of imaging rotation.
[ترجمه ترگمان]در جستجوگر مادون قرمز یک موشک دفاع هوایی تک کاناله، ابزارهای سخت افزاری مانند ژیرو و غیره برای حل مساله جفت سازی چرخش تصویر استفاده شدند
[ترجمه گوگل]در جستجوی مادون قرمز موشک هوائی کنترل تک کانال، دستگاه های سخت افزاری مانند ژیروسکوپ و غیره برای حل مسئله اتصال از چرخش تصویربرداری استفاده شد

پیشنهاد کاربران

سالک، رهرو

seeker ( علوم نظامی )
واژه مصوب: جست‏وجوگر 1
تعریف: دستگاه یا حسگری که در کلاهک موشک قرار دارد و هدف را جست‏وجو می‏کند


کلمات دیگر: