کلمه جو
صفحه اصلی

sens

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] حس کردن 1. نسبت تغییر در نمایس ارایه شده با دستگاههای ناوبری رادیویی به تغییر در پارامتر ناوبری در حال نمایش . 2. بر طرف کردن ابهام 180 درجه در قرائت. 3. تعیین آرایش یا موقعیت قطعه و یا مقدار 4. خواندن سوراخهای اسجاد شده روی نوار یاکارت.

پیشنهاد کاربران

حس ( بویایی، چشایی، . . . )


کلمات دیگر: