کلمه جو
صفحه اصلی

submicroscopic


(آنقدر کوچک که حتی با میکروسکوپ هم نمی توان آنرا دید) فراریز بینی، خیلی ریز وغیر مریی با میکروسکوپ

انگلیسی به فارسی

خیلی ریز وغیر مریی با میکروسکوپ


Submicroscopic، خیلی ریز وغیر مریی با میکروسکوپ


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: submicroscopically (adv.)
• : تعریف: too small to be seen through an ordinary microscope.

• not visible under a microscope, too small to be seen under a microscope

جملات نمونه

1. Ultramicroscopy after Siedentopf and Zsigmondy makes visible submicroscopic particles whose linear extension is below the microscope's resolution limit.
[ترجمه ترگمان]Ultramicroscopy بعد از Siedentopf و Zsigmondy ذرات submicroscopic مریی را تشکیل می دهند که امتداد خطی آن ها پایین تر از حد تفکیک میکروسکوپ است
[ترجمه گوگل]Ultramicroscopy پس از Siedentopf و Zsigmondy را تشکیل می دهد ذرات Submicroscopic قابل مشاهده است که گسترش خطی زیر حد رزولوشن میکروسکوپ است

2. The submicroscopic domain, inhabited by elementary particles, is probably the most fundamental frontier of physics.
[ترجمه ترگمان]دامنه submicroscopic که در آن ذرات بنیادی در آن سکونت دارند، احتمالا پیچیده ترین بخش فیزیک است
[ترجمه گوگل]دامنه submicroscopic، ساکن ذرات ابتدایی، احتمالا پایه و اساس ترین مرز فیزیک است

3. The theory of thermodynamics links the macroscopic and submicroscopic domains.
[ترجمه ترگمان]نظریه ترمودینامیک حوزه های ماکروسکوپی و submicroscopic را پیوند می دهد
[ترجمه گوگل]نظریه ترمودینامیک پیوندهای دامنه های ماکروسکوپیک و زیرمیکروسکوپی را پیوند می دهد

4. A submicroscopic aggregate of organic and inorganic molecules in colloidal solution.
[ترجمه ترگمان]یک aggregate submicroscopic آلی و غیر آلی در محلول colloidal
[ترجمه گوگل]یک ترکیب زیرکیمکروسکوپی مولکول های آلی و غیر آلی در محلول کلوئیدی

5. At the submicroscopic level a gas appears to be an incalculable chaos of flying molecules.
[ترجمه ترگمان]در سطح submicroscopic، گازی به نظر می رسد که یک آشفتگی غیرقابل محاسبه از مولکول ها در حال پرواز باشد
[ترجمه گوگل]در سطح submicroscopic گاز به نظر می رسد هرج و مرج فریبنده از مولکول پرواز است

6. Where it seemingly failed us was when we tried to approach the submicroscopic, or quantum mechanical, world of the atom.
[ترجمه ترگمان]جایی که به نظر می رسید در آن شکست خورد، زمانی بود که سعی کردیم به the، یا مکانیک کوانتومی، جهان اتم نزدیک شویم
[ترجمه گوگل]زمانی که ما سعی کردیم به دنیای اتم متمرکز شویم، یا مکانیک کوانتومی، به کجا رسیدیم

7. Return of the aether The quantum photon particles of the CBR pervade these macroscopic and submicroscopic realms.
[ترجمه ترگمان]بازگشت of ذرات کوانتومی CBR در این قلمرو ماکروسکوپی و submicroscopic نفوذ می کند
[ترجمه گوگل]بازگشت عنصر ذرات فوتون کوانتومی CBR این میدان های ماکروسکوپی و submicroscopic را فرا می گیرد

8. A high - velocity centrifuge used in the separation of colloidal or submicroscopic particles.
[ترجمه ترگمان]A با سرعت بالا در جداسازی ذرات colloidal یا submicroscopic مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]یک سانتریفیوژ با سرعت بالا که در جداسازی ذرات کلوئیدی یا زیرمیکروسکوپی استفاده می شود


کلمات دیگر: