کلمه جو
صفحه اصلی

afterward


معنی : سپس، بعد از آن، بعدا، پس از ان
معانی دیگر : در نتیجه (بیشتر afterwards می گویند)، بعدازان

انگلیسی به فارسی

پس از آن، بعد از آن، سپس، بعداً


پس از آن، سپس، بعد از آن، بعدا، پس از ان


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
مشتقات: afterwards (adv.)
• : تعریف: at a subsequent time; subsequently.
متضاد: beforehand

- He quit the team, but he regretted it afterward.
[ترجمه ترگمان] اون تیم رو ترک کرد اما بعدش پشیمون شد
[ترجمه گوگل] او تیم را ترک کرد اما بعد از آن پشیمان شد
- Let's swim now and eat afterward.
[ترجمه Milad] بیایید الان شنا کنیم سپس ( بعدا ) غذا بخوریم
[ترجمه ترگمان] بیا شنا کنیم و بعد از آن غذا بخوریم
[ترجمه گوگل] بیایید شنا کنیم و بعدا بخوریم

• subsequently

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] پس از آن، بعدا، سپس، بعد از این

مترادف و متضاد

following a time, event


سپس (قید)
next, then, afterward, afterwards, thereupon, henceforth, hereafter

بعد از آن (قید)
afterward, afterwards, thereafter

بعدا (قید)
afterward, afterwards, thereinafter

پس از ان (قید)
away, afterward, afterwards, thereupon, thereafter, thence

following


Synonyms: after, afterwards, another time, behind, ensuingly, eventually, intra, late, later, latterly, next, soon, subsequently, then, thereafter, thereon, ultimately


Antonyms: beforehand, previously


Synonyms: after, another time, at a later time, a while later, behind, by and by, ensuingly, eventually, in a while, intra, late, later, latterly, next, on the next day, soon, subsequently, then, thereafter, thereon, ultimately


Antonyms: beforehand


جملات نمونه

1. soon afterward he died
اندکی پس از آن درگذشت.

2. soon afterward
کمی بعد،اندکی بعد (از آن)

3. The world breaks everyone, and afterward, many are stronger at the broken places.
[ترجمه ترگمان]جهان همه را می شکند و پس از آن، بسیاری در مکان های شکسته قوی تر هستند
[ترجمه گوگل]جهان همه را می شکند، و بعد، بسیاری در مکان های شکسته قوی تر هستند

4. Let's go to the theatre first and eat afterward.
[ترجمه ترگمان]بیایید اول به تئاتر برویم و بعد از آن غذا بخوریم
[ترجمه گوگل]بیایید اول به تئاتر برویم و بعدا بخوریم

5. The world breaks everyone,and afterward many are strong at the bro ken places .
[ترجمه ترگمان]دنیا همه را می شکند و بعد از آن بسیاری از افراد آن مکان را در نظر گرفته اند
[ترجمه گوگل]جهان همه را می شکند و پس از آن بسیاری از آنها در مکان های بروکین قوی هستند

6. They came backstage afterward, cooing and toadying to him.
[ترجمه ترگمان]پس از آن، پس از آن که به پشت صحنه آمدند، cooing و toadying را به او دادند
[ترجمه گوگل]آنها بعدا پشت سر گذاشتند و او را در آغوش گرفتند

7. You left before eleven. What did you do afterward?
[ترجمه ترگمان]قبل از ساعت یازده رفتی بعدش چیکار کردی؟
[ترجمه گوگل]شما قبل از یازده نفر رفته اید پس از آن چی کار کردی؟

8. He dissected the plan afterward to learn why it had failed.
[ترجمه ترگمان]بعد نقشه را تشریح کرد تا علت شکست آن را دریابد
[ترجمه گوگل]او بعدا برنامه را تشریح کرد تا یاد بگیرد که چرا شکست خورد

9. The experience haunted me for years afterward .
[ترجمه ترگمان]سال ها بعد، این تجربه به سراغم آمد
[ترجمه گوگل]این تجربه سالها بعد من را خالی کرد

10. We began mass-producing it shortly afterward.
[ترجمه ترگمان]ما در مدت کوتاهی پس از آن شروع به تولید انبوه کردیم
[ترجمه گوگل]ما آن را به زودی تولید کردیم

11. Afterward the architects agreed that they had been very apprehensive about what it would look like.
[ترجمه ترگمان]پس از آن معماران توافق کردند که آن ها بسیار نگران چیزی هستند که به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]معماران پس از آن موافقت کردند که در مورد آن چه به نظر می رسید بسیار نگران بودند

12. Afterward, a number of people may well report that they found their knees were locked.
[ترجمه ترگمان]پس از آن، تعدادی از مردم ممکن است گزارش دهند که آن ها در حال قفل شدن هستند
[ترجمه گوگل]پس از آن، تعدادی از مردم ممکن است به خوبی گزارش دهند که آنها متوجه شدند که زانوهایشان قفل شده اند

13. Afterward virtually the entire class adjourned to a windowless basement room in Steinman.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن همه کلاس به جلسه زیرزمینی بدون پنجره در Steinman ختم شد
[ترجمه گوگل]پس از آن، تقریبا تمام کلاس ها به اتاق زیرزمین پنجره در Steinman متوقف شدند

14. He had lunched with the Wellands, hoping afterward to carry off May for a walk iii the Park.
[ترجمه ترگمان]او با the ناهار خورده بود، و امیدوار بود که پس از آن که ماه مه را به گردش ببرد، در پارک پیاده شود
[ترجمه گوگل]او با ولانند از او خواسته بود، امیدوار بود بعد از ماه May برای راهپیمایی 3 پارک راهپیمایی کند

He died soon afterwards.

کمی پس از آن فوت کرد، اندکی بعد مرد.


Afterwards we slept.

سپس خوابیدیم.


پیشنهاد کاربران

Then

after sth else that you have already mentioned

سپس، بعدا

After that

پس از آن

afterward ( adv ) = subsequently ( adv )
به معناهای: متعاقباً، پی در پی، در نتیجه، ناشی از /بعداً، بعدها، سپس، پس از آن


کلمات دیگر: